آشنایی با مکانهای تاریخی رهاشده دارای اهمیت است که به جنبههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و زیستمحیطی مربوط میشود. مکانهای فراموششده روایتگر داستانها و تاریخ گذشته یک ملت یا جامعه است و بازدید و مطالعه درباره آن منجر به شناختی عمیق از فرهنگ و هویت محلی آن مکان میشود.
به گزارش ایمنا، آثار و مکانهای تاریخی رهاشده بسیاری در سراسر جهان وجود دارد که هرکدام داستان جذاب و تاریخی خاص خود را روایت میکند. این مکانها بهعنوان نشانههایی از گذر زمان و تغییرات فرهنگی، تاریخی و طبیعی، توجه بسیاری از محققان و گردشگران را به خود جلب میکند. از مجسمه بزرگ مسیح در اعماق اقیانوس تا پارک موضوعی تخریبشده پکن، این اماکن گردشگران را با دنیای شگفتانگیز خود و داستانی که در پس ماجرا وجود دارد، آشنا میکند.
بناهای رهاشده به دلیل واقع شدن در محلی دورافتاده، تغییرات اجتماعی و اقتصادی و بحرانهای زیستمحیطی از یاد رفته است اما هرکدام بهنوعی علاقهمندان به سیر در معماری، هنر و فرهنگ جوامع گذشته را فرامیخواند. در ادامه به تعدادی از این مکانهای منحصربهفرد اشاره میشود و داستان اسرارآمیز هرکدام بیان میشود.
مجسمه مسیح در اعماق که با نام کریستودگلیابیسی (Cristodegliabissi) نیز شناخته میشود، مجسمهای دو و نیم متری در اعماق دریای مدیترانه، ساحل San Fruttuoso است که در سال ۱۹۵۴ به یاد داریو گونزاتی، غواص محلی که در سال ۱۹۴۷ هنگام غواصی درگذشت، زیر آب قرار گرفت. یک بازوی مجسمه هنگام برخورد قایق با آن شکسته بود و به همین دلیل در سال ۲۰۰۳ برای تعمیر از آب خارج شد.
طراحی این مجسمه بهصورتی است که با دستان باز به آسمان نگاه میکند و بهعنوان نماد صلح، امنیت و امید شناخته میشود که مقصد محبوبی برای غواصان و گردشگران علاقهمند به زیر آب است و میتواند نشانگر ارتباط عمیق انسان با طبیعت باشد.
در سال ۱۹۰۸، یک کارگر سیاهپوست الماسی را در یک منطقه از نامیبیا پیدا کرد و بهسرعت معدنی برای استخراج الماس راهاندازی شد. پس از آن آلمانیها شهر کلمانسکوپ را در این منطقه تأسیس کردند که هزینههای آن از درآمد حاصل از معدن تأمین میشد. نخستین معدنچیان حقوق بسیار خوبی میگرفتند و همه امکانات شهری از بیمارستان تا تئاتر در این شهر ساخته شد اما با گذشت زمان، ذخایر الماس منطقه کاهش و پس از جنگ جهانی اول تمام شد و در پی آن در سال ۱۹۵۴ شهر بهطور کامل تخلیه شد.
از آن زمان، فقط گردشگران بهویژه عکاسان به این شهر متروکه سفر میکنند تا از خانههایی بازدید کنند که به سبک معماری آلمانی ساخته شده و دیوارهای رنگارنگ، گذرگاههای شنی و بازماندههای زندگی روزمره آن دوران را به تصویر بکشند. کلمانسکوپ بهعنوان یک میراث فرهنگی و تاریخی به ثبت رسیده و تلاشهایی برای حفظ آن در حال انجام است. بازدید از این شهر میتواند این تصور را در ذهن ایجاد کند که بیابان زمین خود را از مردم شهر پس گرفته است.
خانههای گنبدی کیپ رومانو (Cape Romano Dome Houses) مجموعهای از ساختمانهای گنبدیشکل است که در سال ۱۹۸۰ در جزیره کیپ رومانو واقع در سواحل غربی فلوریدا ساخته شد. هدف از طراحی این خانهها ایجاد یک اقامتگاه منحصربهفرد و مقاوم در برابر طوفانهای دریایی بود و گنبدهایی به شکل نیمکره و با استفاده از مواد سبک و مقاوم برای آنها ساخته شد تا در برابر شرایط آبوهوایی سخت و طوفانهای شدید گرمسیری مقاوم باشد.
این خانهها با گذشت زمان و در اثر طوفانها و فرسایش ساحلی دچار آسیب شد و در نهایت طوفان کاترینا در ۲۰۰۵ ضربه شدیدی به آنها وارد کرد و بسیاری از آنها تخریب شد. در حال حاضر خانههای گنبدی کیپ رومانو بهعنوان یک جاذبه توریستی شناخته میشود و گردشگران برای بازدید و عکاسی از بقایای این اقامتگاه منحصربهفرد به این منطقه سفر میکنند. قرار گرفتن این گنبدها کنار طبیعت بکر سواحل فلوریدا، منظرههای جالبی را برای عکاسان و گردشگران فراهم کرده است.
خانههای گنبدی کیپ رومانو نهتنها به دلیل طراحی خاص خود بلکه بهعنوان بخشی از تاریخ فرهنگی و معماری فلوریدا دارای اهمیت است و نماد تلاشهای خلاقانه و نوآورانه در زمینه ساختوسازهای مقاوم در برابر شرایط اقلیمی و تحولات اجتماعی و اقتصادی ایالات متحده بهویژه در فلوریدا است.
کلبه ماهیگیری در پارک ملی برشتسگادن (Berchtesgaden) در محل اتصال باواریا و سالزبورگ قرار دارد و به دلیل زیبایی طبیعی و مناظر خیرهکنندهاش، یکی از جاذبههای آرامشبخش و جذاب این منطقه محسوب میشود. این کلبه که در دل دریاچههای زلال قرار دارد، فضای مناسبی را برای تجربه ارتباط نزدیک با طبیعت و فعالیتهای فضای باز بهویژه ماهیگیری فراهم میکند.
کلبه ماهیگیری در این پارک بهعنوان محلی برای استراحت و تفریح ماهیگیران و علاقهمندان به طبیعت طراحی شده بود و در طول سالها به نماد آرامش و سادگی زندگی در طبیعت تبدیل شد. این کلبه در حال پوسیدن است و بیشتر بازدیدکنندگان برای عکاسی از منظره زیبایی که ساخته است، به این منطقه سفر میکنند.
پارک موضوعی سرزمین عجایب (Wonderland) پکن، یکی از پروژههای تفریحی بزرگ چین بود که برای رقابت با دیزنیلند طراحی شده بود و میتوانست بزرگترین پارک موضوعی در آسیا باشد، اما ساخت آن به دلایل مالی در ۱۹۹۸ لغو و ساختمانهای نیمهکاره تخریب شد. بعضی از ساختمانها و سازهها در این منطقه باقی مانده که نماد یک رؤیای ناتمام است و گردشگران زیادی برای عکاسی از جاذبههایش از آن دیدن میکنند.
جزیره هلند (Dutch Island) واقع در خلیج چساپیک مریلند، یکی از جزایر تاریخی است که محل سکونت ماهیگیران و کشاورزان بوده اما در اواسط قرن بیستم به دلیل افزایش جزر و مد و فرسایش بهتدریج به زیر آب رفته است. آخرین خانه این جزیره که با نام «آخرین خانه جزیره هلند» شناخته میشود، در سال ۱۸۸۸ ساخته شده بود و به مدت یک قرن با نابودی مبارزه کرد اما سرانجام در برابر طبیعت شکست خورد.
این خانه نماد سرنوشت جزیرهای است که زمانی زندگی در آن جاری بود اما نتوانست با ناملایمتیهای طبیعت مقابله کند، درواقع نمونهای بارز از مشکلات تغییرات زیستمحیطی و تأثیر آن بر زندگی انسانها و تأسیسات تاریخی است.
شهر ارواح پریپات (Pripyat) در اوکراین، یک مکان متروکه و تاریخی است که پس از فاجعه هستهای چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ تخلیه شد. این شهر که زمانی محل زندگی کارگران صنعت هستهای و خانوادههای آنها در ۱۶ کیلومتری نیروگاه هستهای چرنوبیل بود، اکنون به یک جاذبه گردشگری تبدیل شده است، برای کسانی که به تاریخ و مکانهای متروکه علاقهمند هستند و از رادیواکتیوی بودن منطقه هراسی ندارند.
پریپات در سال ۱۹۷۰ تأسیس شد و بهسرعت به یک شهر مدرن با امکانات رفاهی پیشرفته تبدیل شد و از جمله مکانهای معروف آن میتوان به چرخوفلک بزرگ و استادیوم آن اشاره کرد که هر کدام داستانی از زندگی در این شهر را روایت میکند. پس از انفجار نیروگاه هستهای چرنوبیل، ساکنان شهر مجبور به ترک آن شدند و این مکان به یک شهر ارواح تبدیل شد.
قلعههای دریایی ماونسل (Maunsell Sea Forts) مجموعهای از سازههای نظامی در دریای شمال انگلستان است که در طول جنگ جهانی دوم برای دفاع از سواحل بریتانیا در برابر حملات هوایی و دریایی ساخته شد. این قلعهها که به نام سازنده آنها، هنری ماونسل (Henry Maunsell) نامگذاری شد، بهعنوان ایستگاههای نظارتی و دفاعی طراحی شده بود و دارای ساختاری فلزی روی پایههای بتنی با ارتفاع بالا بود که میتوانست تا ۳۰ نفر را در خود جای دهد. پس از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۵۰ قلعهها خلع سلاح شد و چند سازه در اثر برخورد کشتی تخریب شد.
قلعههای ماونسل امروزه به دلیل فرسایش و نگهداری نامناسب در وضعیت رهاشده قرار دارد و بعضی از آنها بهعنوان جاذبههای گردشگری و مناظر پرطرفدار عکاسی مورد توجه قرار گرفته است.
شهر دیترویت یادگار بدی از افول صنعتی آمریکا است، اما ایستگاه راهآهن میشیگان که بیش از صد سال قدمت دارد، نماد شکوه صنعت این شهر است. این ایستگاه که در سال ۱۹۱۳ افتتاح شد، زمانی یکی از بزرگترین و زیباترین ایستگاههای راهآهن در ایالات متحده بهشمار میرفت و محلی پرتکاپو برای حملونقل مسافران و بار بود. در حال حاضر بیش از ۲۵ سال است که قطاری از آن حرکت نکرده است.
این ایستگاه با معماری نئوکلاسیک و تزئینات داخلی مجلل، نمایانگر دوران طلایی حملونقل ریلی است. سقفهای بلند، پنجرههای بزرگ و لابی وسیع از ویژگیهای بارز این بنا است که در حال فرسایش و تبدیل شدن به ویرانه است. مردم نظرات متفاوتی درباره آینده این ایستگاه دارند، برخی معتقدند که باید تخریب شود و زمین آن برای توسعههای جدید استفاده گردد، در حالی که برخی دیگر بر اهمیت حفظ تاریخ و ارزشهای زیباییشناختی آن تأکید دارند. بعضی از گروههای معماری به دنبال راهی برای بازسازی و احیای این بنا بهمنظور استفادههای فرهنگی و اجتماعی هستند، اما تأمین منابع مالی برای چنین پروژهای یک چالش بزرگ محسوب میشود.
ایستگاه راهآهن میشیگان نهتنها بخشی از تاریخ دیترویت و صنعت حملونقل آمریکا است، بلکه داستانی از تغییرات اجتماعی و اقتصادی را نیز بازگو میکند و محلی برای تأمل درباره گذشته و آینده شهر بهحساب میآید.