۲۲ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۱
فیلم بیشتر »»

غزل شماره 495 حافظ

می خواه و گل افشان کن از دهر چه می‌جویی
این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می‌گویی

مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را
لب گیری و رخ بوسی می نوشی و گل بویی

شمشاد خرامان کن و آهنگ گلستان کن
تا سرو بیاموزد از قد تو دلجویی

تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد
ای شاخ گل رعنا از بهر که می‌رویی

امروز که بازارت پرجوش خریدار است
دریاب و بنه گنجی از مایه نیکویی

چون شمع نکورویی در رهگذر باد است
طرف هنری بربند از شمع نکورویی

آن طره که هر جعدش صد نافه چین ارزد
خوش بودی اگر بودی بوییش ز خوش خویی

هر مرغ به دستانی در گلشن شاه آمد
بلبل به نواسازی حافظ به غزل گویی

تفسیر :

همای سعادت در آسمان شما به پرواز درآمده و زندگی بر وفق مراد است. گردش روزگار به کام دل شما است و اگر خوب نگاه کنید گلستانی از معرفت را در اطراف خود خواهید دید.

در این دوران که عشق شما خریدار دارد به خود بجنبید که فردا ممکن است دیر شود. اخلاق نیکو و مهربانی باعث شده دیگران به سمت شما جذب شده و طرفداران زیادی دارید.