غلام نرگس مست تو تاجدارانند
خراب باده لعل تو هوشیارانند
تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز
و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند
ز زیر زلف دوتا چون گذر کنی بنگر
که از یمین و یسارت چه سوگوارانند
گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین
که از تطاول زلفت چه بیقرارانند
نصیب ماست بهشت ای خداشناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند
نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس
که عندلیب تو از هر طرف هزارانند
تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من
پیاده میروم و همرهان سوارانند
بیا به میکده و چهره ارغوانی کن
مرو به صومعه کان جا سیاه کارانند
خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد
که بستگان کمند تو رستگارانند
شایددر گذشته اشتباهاتی انجام داده اید اما ماهی را هروقت از آب بگیرید تازه است، از همین الان که به اشتباهات خود پی برده اید به دنبال جبران آن ها باشید و راه درست را در پیش بگیرید.
با افراد دانا و با تجربه مشورت کنید تا بتوانید راه حل مشکلاتی که سر راهتان وجود دارد را پیدا کنید. دلبسته دنیای فانی و لجظات زودگذر نباشید. انشاالله بیمار شفا پیدا می کند.