۰۸ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ آذر ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۸
فیلم بیشتر »»

غزل شماره 159 حافظ

نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد

خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد

ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

غم دنیای دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد

دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد

تفسیر :

گمان نکنید کارهای مهم به راحتی انجام می شوند و برای موفقیت نیازی به تلاش نیست. هیچ کاری را دست کم نگیرید. برای رسیدن به اهداف عالی باید صبوری پیشه کرده و نهایت تلاش خود را به کار ببرید.

از شکست خوردن نترسید و بدانید هیچ پیروزی بزرگی بدون شکست های پیاپی امکان پذیر نشده است. صداقت داشته باشید و ایمان به خداوند را فراموش نکنید. از فریب و ریاکاری پرهیز کنید که عاقبت خوشی نخواهد داشت.

اعتماد دیگران به شما در گروی صداقتی هست که نسبت به آن ها دارید، این اعتماد را از بین نبرید.