عصر ایران - مسعود پزشکیان، در گفت و گوی تلویزیونی خود، وقتی می خواست درباره لزوم تلاش برای توسعه کشور سخن بگوید به شعری زیبا از اقبال لاهوری اشاره کرد:
تخت جم و دارا سر راهی نفروشند اين کوه گران است به کاهی نفروشند
با خون دل خويش خريدن دگر آموز
این شعر در کتاب
زبور عجم آمده است که حاوی اشعار اقبال لاهوری، شاعر و فیلسوف بزرگ شبه‌قاره هند، به زبان فارسی است و در سال ۱۹۲۷ منتشر شده است. زبور عجم شامل شعر مثنوی گلشن راز جدید و بندگی نامه است؛ بخوانید:
مانند صبا خيز و وزيدن، دگر آموز دامان گل و لاله کشيدن، دگر آموز
اندر دلکِ غنچه، خزيدن، دگر آموز
مویينه به بر کردی و بی ذوق تپيدی آن گونه تپيدی که به جایی نرسيدی
در انجمنِ شوق، تپيدن دگر آموز
کافر دل آواره دگر باره به او بند بر خويش گشا ديده و از غير فرو بند
ديدن دگر آموز و نديدن دگر آموز
دم چيست پيام است، شنيدی؟ نشنيدی در خاک تو يک جلوۀ عام است نديدی
ديدن دگر آموز و شنيدن دگر آموز
ما چشم عقاب و دل شهباز نداريم چون مرغ سرا لذت پرواز نداريم
اي مرغ سرا خيز و پريدن دگر آموز
تخت جم و دارا سر راهی نفروشند اين کوه گران است به کاهی نفروشند
با خون دل خويش خريدن دگر آموز
ناليدی و تقدير همان است که بوده است آن حلقۀ زنجير همان است که بوده است
نوميد مشو ناله کشيدن دگر آموز
وا‌سوخته یی؟ يک شرر از داغ جگر گير يک چند به خود پيچ و نيستان همه در گير
چون شعله به خاشاک دويدن دگر آموز