صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۹۸۸۹۰۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۷ - ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ - 11 August 2024

بازگشت ایران و غرب به ریل مذاکرات ضربه جدی به منافع تل‌آویو است

دیگر امتیاز کلیدی که می‌تواند ضربه جدی به منافع تل‌آویو محسوب شده و مسیر پیش روی دولت چهاردهم را هموار کند، بازگشت ایران و غرب به ریل مذاکرات اتمی و رفع بخش بزرگی از تحریم‌های اقتصادی ایران باشد.

ترور شهید اسماعیل هنیه در قلب تهران سبب شده است تا جمهوری اسلامی ایران مانند ماه آوریل در موقعیت پاسخگویی به اقدامات تجاوزکارانه اسراییل قرار بگیرد.

روزنامه اعتماد نوشت: درباره اقدام متقابل تهران در برابر تل‌آویو سناریوهای مختلفی مطرح شده است که مهم‌ترین آنها عبارتند از: «تکرار عملیات وعده صادق و پاسخ از خاک ایران»، «پاسخ هماهنگ گروه‌های مقاومت و عدم حمله از خاک ایران»، «بازگشت به سیاست صبر راهبردی» و «کسب امتیازات کلیدی از غرب با تعدیل پاسخ انتقامی».

تحقق هر یک از چهار احتمال فوق فرصت‌ها و تهدیدات متمایزی پیش روی دستگاه سیاست خارجی کشور قرار خواهد داد و می‌تواند کشور را در سراشیبی فشار خارجی یا ارتقای جایگاه ایران در منطقه و محیط بین‌المللی قرار دهد. لزوم دفع تهدیدات و کسب حداکثر دستاوردهای میدانی مستلزم استفاده از عقل سرد برای تحلیل وقایع و حرکت به سمت تامین منافع ملی است. 

عبور جوخه ترور اسراییل از «خط قرمز» ایران ایجاب می‌کند تا مقامات تصمیم‌گیر در تهران چاره‌ای جز تنبیه متجاوز و احیای موازنه در برابر رژیم نداشته باشند. با این حال سوال اساسی آن است که چگونه باید این عملیات انتقامی طراحی شود؟

آیا لزومی دارد تا ایران وارد زمین بازی شود که اساسا کابینه جنگ اسراییل آماده مقابله با آن است؟ چه مسیرهای دیگری برای وارد کردن حداکثر ضربه به دشمن و دریافت حداقل آسیب وجود دارد؟ آیا لزوما حمله نظامی گسترده یا تشدید تنش با تل‌آویو تامین‌کننده منافع تهران است؟ این امکان وجود دارد گزینه دیپلماسی بتواند همتراز با گزینه نظامی به اسراییل ضربه زده و تل‌آویو را در وضعیت انزوا قرار دهد؟ 

در گام نخست باید به این اصل اعتراف کرد که ایران و شبکه مقاومت چاره‌ای جز استفاده از گزینه اقدام «سخت» برای تنبیه اسراییل ندارند، اما در خصوص چگونگی انجام این کار می‌توانند از گزینه‌های متعددی استفاده کنند.

«عدم پاسخ از خاک ایران» و «استفاده از ظرفیت مقاومت» در بعد میدانی می‌تواند تضمین‌کننده ضربه‌ای محکم به امنیت رژیم صهیونیستی باشد، به گونه‌ای که خواسته تنبیه متجاوز برای ایران محقق شود. 

در عین حال تهران می‌تواند با استفاده از کارت «چشم‌پوشی از حمله مستقیم و جلوگیری از وقوع جنگ بزرگ در خاورمیانه» از امریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای محافظه‌کار  مجموعه امتیازهایی را مطالبه کند. وزن هر یک از امتیازهای یاد شده قطعا یکسان نیست و می‌تواند تحقق هر یک از آنها موجب بهبود موقعیت ایران در محیط منطقه‌ای- بین‌المللی شود. 

در میدان دیپلماسی دستگاه وزارت خارجه و سایر کانال‌های ارتباطی ایران می‌توانند خواهان برقراری آتش‌بس فوری در غزه، کاهش یا توقف ارسال محموله‌های تسلیحاتی به فلسطین اشغالی، از سرگیری گفت‌وگوهای رفع تحریم‌ها میان ایران و غرب با هدف دستیابی به توافق جدید اتمی، توقف پروژه قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست سیاه لندن- بروکسل و تلاش دولت بایدن برای خارج کردن نام این نیروی مسلح ایران از فهرست اف.تی.او، لغو یا تعلیق تحریم‌های ایران در حوزه واردات تجهیزات حیاتی برای صنعت پتروشیمی، عادی‌سازی کامل روابط ایران با مصر، اردن و بحرین، سرمایه‌گذاری اعضای شورای همکاری خلیج فارس در زیرساخت‌های حیاتی و مناطق آزاد ایران و در نهایت به رسمیت شناختن جایگاه ارتباطی ایران در کریدورهای شرق- غرب و شمال- جنوب، تامین‌کننده منافع ایران و به مثابه وارد شدن ضربه جدی به ابرپروژه «امنیتی‌سازی ایران» توسط رژیم صهیونیستی باشند. 

تحقق هر یک از موارد فوق می‌تواند ضمن تامین منافع ملی ایران، زمینه افزایش اعتبار برند کشور در محیط بین‌المللی را فراهم آورد. به عنوان مثال اگر شرط ایران برای پایان جنگ غزه وارد فاز اجرایی شود آنگاه توقف کشتار زنان و کودکان فلسطینی به نام بزرگ‌ترین حامی مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران ثبت خواهد شد.

تحقق این مطلوب زمینه‌ساز افزایش قدرت نرم نظام در جهان اسلام و بهبود تصویر کشور در فضای رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی خواهد شد. اعلام آتش‌بس در غزه سرآغازی برای استعفای اعضای راست‌گرای کابینه نتانیاهو و محاکمه وی به عنوان یکی از مقصران اصلی عملیات توفان‌الاقصی خواهد بود. 

دیگر امتیاز کلیدی که می‌تواند ضربه جدی به منافع تل‌آویو محسوب شده و مسیر پیش روی دولت چهاردهم را هموار کند، بازگشت ایران و غرب به ریل مذاکرات اتمی و رفع بخش بزرگی از تحریم‌های اقتصادی ایران باشد.

مقامات اسراییلی به خوبی از ظرفیت‌های بالقوه ایران مانند انرژی ارزان، نیروی انسانی ماهر- نیمه ماهر، موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی، معادن، استارت‌آپ‌های فناوری پایه و ... آگاه هستند و می‌دانند برداشته شدن حصار تحریمی از ایران سبب تغییر موازنه در منطقه غرب آسیا خواهد شد.

در چنین شرایطی شاید نتانیاهو ترجیح دهد تا موشک‌های ایران به قلب تل‌آویو یا حیفا برخورد کند تا آنکه قرار باشد یخ روابط ایران- غرب مانند سال 2015 میلادی آب شود. همچنین ضرورت‌هایی در منازعه ایران و اسراییل به مخاطب کمک می‌کند تا اهمیت مذاکرات سیاسی بیش از پیش درک شود. حال باید منتظر ماند و دید که در میان سناریوهای فوق کدام یک مورد نظر قوه عاقله نظام خواهد بود. 

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200