هم میهن؛ یاسمن طاهریان*
سنوار زندان اسرائیل را یک دانشگاه میدانست؛ مکانی برای یاد گرفتن زبان، روانشناسی و تاریخ دشمن.» سنوار همانند بسیاری از فلسطینیهای دیگری که «زندانیهای امنیتی» شناخته میشوند، زبان عبری را کاملاً یاد گرفت. او روزنامههای اسرائیلی را میخواند، برنامههای رادیویی عبری را گوش میداد و در کنار آن کتابهایی درباره نظریهپردازان، سیاستمداران و رؤسای اطلاعاتی صهیونیستی را مطالعه میکرد.
جنبش مقاومت اسلامی حماس روز سهشنبه در بیانیهای اعلام کرد یحیی سنوار را به جانشینی اسماعیل هنیه که هفته گذشته در اقامتگاهش در تهران از سوی اسرائیل ترور شد، منصوب کرده است. یحیی ابراهیم حسنالسنوار ۶۹ ساله، مشهور به ابوابراهیم مؤسس سازمان امنیتی حماس (مجد) و یکی از رهبران ارشد جنبش حماس است. اسرائیل سنوار را عامل اصلی حمله هفتم اکتبر میداند و یکی از اهداف جنگی خود را حذف او اعلام کرده است.
اما سنوار کیست و چرا جانشین هنیه شد؟ دیوید رمنیک، روزنامهنگار، نویسنده، برنده جایزه پولیتزر و از سال ۱۹۹۸ دبیر مجله نیویورکر است. او در گزارشی با تیتر «یادداشتهایی از زیرزمین» پرتره کاملی از شکلگیری حیات سیاسی و سرگذشت سنوار ارائه میدهد. رمنیک این گزارش را براساس گفتوگو با افراد نزدیک به سنوار، روزنامهنگارانی که با او مصاحبه کردهاند و فعالان صلح فلسطینی و همچنین کتاب زندگینامه سنوار نوشته است.
او یافتههای خود را با یک پرونده دستنویسیشده ۶ صفحهای بهزبان عبری بهتاریخ ۸ فوریه ۱۹۹۹ آغاز میکند که از آرشیو دادگاههای نظامی اسرائیل بهدست آمدهاند. در آن سال سنوار ۳۶ سال داشت و در زندانی در صحرای نقب ۱۱ سال از محکومیت خود مبنی بر ۴بار حبس ابد را گذرانده بود. سنوار در این پرونده اعتراف میکند که یک سال قبل از داخل زندان در طراحی گروگانگیری یک سرباز اسرائیلی دست داشته است.
سنوار این طرح را با همکاری همسلولیاش، محمد شراطا، فرمانده حماس که بهاتهام آدمربایی و قتل ۲ سرباز اسرائیلی حبس طولانیمدت خود را میگذراند، برنامهریزی کرده بود. رمنیک مینویسد: «از همان ابتدا سنوار زندان اسرائیل را یک دانشگاه میدانست؛ مکانی برای یاد گرفتن زبان، روانشناسی و تاریخ دشمن.»
سنوار همانند بسیاری از فلسطینیهای دیگری که «زندانیهای امنیتی» شناخته میشوند، زبان عبری را کاملاً یاد گرفت. او روزنامههای اسرائیلی را میخواند، برنامههای رادیویی عبری را گوش میداد و در کنار آن کتابهایی درباره نظریهپردازان، سیاستمداران و رؤسای اطلاعاتی صهیونیستی را مطالعه میکرد. سنوار بهرغم محکومیت طولانی به زندان، در هر لحظات برای فردای آزادی و تقویت جنبش مقاومت خود را آماده میکرد. او حتی در زندان هم به مبارزه ادامه میداد.
سال ۱۹۹۸، پس از آنکه او و شراطا بهاین نتیجه رسیدند که برای آزادی زندانیان فلسطینی امیدی به استفاده از ابزار سیاسی وجود ندارد، طرح دیگری را پایهریزی کردند: آنها برای گروگانگیری یک سرباز اسرائیلی به آدمربایانی در خارج از زندان پول دادند. در ازای آزادی این سرباز، آنها خواستار آزادی حداقل ۴۰۰ نفر از زندانیان فلسطینی شدند.
سنوار برای اجرای این طرح در نامهای به شیخ احمد یاسین، بنیانگذار و رهبر معنوی حماس، درخواست خود مبنی بر کمک۱۵۰هزار دلاری را مطرح میکند. درنهایت این طرح با دستگیری یکی از برادران شراطا ناتمام میماند تا در نهایت پایهگذار حملات طرح هفتم اکتبر تاکنون باشد. سال ۲۰۰۶، سربازان حماس از تونلی در غزه عملیاتی فرامرزی را انجام دادند.
آنها وارد یک پایگاه نظامی اسرائیلی در روستای کرم شالوم شدند، ۲ سرباز را کشتند و سومی، سرجوخهای ۱۹ ساله بهنام گیلاد شلیت را بهگروگان گرفتند. در آن زمان بحثهای زیادی حول این محور وجود داشت که آیا جان یک سرباز در قبال آزادی عده بسیاری از زندانیان فلسطینی ارزش دارد یا نه. شلیت در نهایت در سال ۲۰۱۱ در قبال آزادی بیش از هزاران فلسطینی، از جمله یحیی سنوار و محمد شراطه آزاد شد.
سنوار خیلی زود رهبری حماس را برعهده گرفت و در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بههمراه محمد ضیف، فرمانده نظامی حماس طوفانالاقصی را اجرا کرد که ویرانگرترین حمله به اسرائیل در نیمقرن گذشته محسوب میشود. جنگی که پس از آن بهراه افتاد تاکنون باعث کشته شدن ۴۰هزار فلسطینی شده و همچنان سیاستهای جهان را ملتهب نگه داشته است. اسرائیل اعلام کرده تا نابودی رهبر حماس و نزدیکانش که «مردگان متحرک» خوانده بود، عقبنشینی نخواهد کرد اما با وجود گذشت دستکم ۹ ماه از حمله اسرائیل به غزه هنوز اثری از سنوار دیده نشده است.
باورها بر این است که سنوار در شبکههای گسترده تونلهای زیرزمینی و در عمق شهرهای بزرگ و کوچک و اردوگاههای پناهجویان در نوار غزه زندگی میکند. مقامات امنیتی در اسرائیل و آمریکا و همچنین منابع مستقل فلسطینی به رمنیک گفتهاند سنوار باوجود زندگی در تونلها نقش مهمی در مذاکرات آتشبس احتمالی دارد. در ابتدای جنگ، باورها بر آن بود که مقر زیرزمینی سنوار در شهر جنوبی خان یونس، محل تولد او باشد، سپس با نزدیک شدن ارتش اسرائیل، سنوار احتمالاً به جنوب غزه و به یک اقامتگاه زیرزمینی در رفح رفته است.
سنوار به وسایل ارتباطی الکترونیکی اعتماد ندارد و در عوض پیامهای کتبی و شفاهی خود را به معتمدان خود میدهد تا بهگوش رهبران حماس برسانند. اسرائیلیها و فلسطینیها تصویر سنوار را با موی و ریش سفید، گوشهای برجسته و نگاهی نافذ میشناسند. او قد کوتاهی دارد و تمام محافظانش از او بلندترند.
سنوار در عکس معروفی از خود که در سال ۲۰۲۱ پس از ۱۱ روز مبارزه با اسرائیلیها منتشر کرد، روی یک مبل تکنفره نشسته، پاهایش را روی هم انداخته و لبخندی کمتردیده شده و نگاهی خیره دارد. اطراف او ویرانههایی است که زمانی خانهاش بود. این عکس بلافاصله در میان مردم غزه دست به دست شد و آنها هم مقابل ویرانههای خانههای خود عکسی مانند سنوار را در فضای مجازی منتشر کردند.
برای شناخت بیشتر سنوار میتوان سراغ کتاب زندگینامه او رفت که سال ۲۰۰۴ زمانی که همچنان در زندان بود، نوشته است. این کتاب روایتی از زندگی اوست که دستنوشتههایش به کمک زندانیان به آنطرف دیوار رسیده و مخاطب را با ذهنیت سنوار آشنا میکند: پرترهای از زندگی یک فلسطینی و جنبش مقاومت. این کتاب از زبان احمد، همزاد سنوار روایت شده است.
ماجرا به ژوئن ۱۹۶۷ برمیگردد؛ در دورانی که به جنگ ۶روزه معروف است. سنوار در کتاب خود مینویسد، در آن زمان جنگ میان مصر و اسرائیل درگرفته بود و اولین شکست امید برای پایان جنگ با آزادی فلسطین را رقم زد. اسرائیل در این جنگ پیروز شد و غزه و شبهجزیره سینا را در مصر، بلندیهای جولان را از سوریه و همچنین کرانه باختری از جمله شرق اورشلیم را در اردن بهاشغال درآورد.
سنوار کودکی خود را در دوران سرکوب شدید، منع رفت و آمد، بازجوییها، بازداشتها و حمله سربازان به خانهها و آزار و اذیت مردم گذرانده است. در ۶ اکتبر ۱۹۷۳، رادیو خبر از وقوع جنگ دیگری داد. مصریها و سوریها بهدنبال انتقام شکست سال ۱۹۶۷ در روز مقدس یهودی «یوم کیپور» با اسرائیل درگیر شدند اما بار دیگر امیدهای سنوار و اطرافیانش برای پیروزی شکست خورد. انورسادات، رهبر مصر به کنست، پارلمان اسرائیل رفت و برای صلح اعلام آمادگی کرد.
سنوار این لحظه را یک فاجعه و خیانت به آرمانهای فلسطین دانست. سنوار در کتاب خود مینویسد که هرگونه رویایی با اسرائیلیها یا خشونتبار بود یا از نظر اخلاقی شرمآور. سنوار از همان دوران جوانی احساس ارتباط نزدیکی با جوانان اسلامگرای غزه داشت. یحیی سنوار در کتاب خود شیخ احمد یاسین را معلم معنوی و سیاسی توصیف میکند.
احمد یاسین در آن زمان بانفوذترین رهبر اسلامگرا بود؛ عضوی از اخوانالمسلمین با کاریزمایی غیرمنتظره. بهگفته دیوید حکام، افسر بازنشسته ارتش اسرائیل که مشاور هفت وزیر دفاع اسرائیل در امور اعراب بوده و چندینبار با یاسین دیدار کرده، میگوید او فردی ریزاندام است که روی ویلچر نشسته. او بهندرت تکان میخورد اما ذهنش همیشه کار میکند.» نخاع یاسین بهدلیل حادثهای هنگام ورزش در کودکی، آسیب دیده بود.
در دسامبر ۱۹۸۷، جنبش خودجوشی ابتدا در غزه و سپس در سراسر کرانه باختری آغاز شد که به «انتفاضه اول فلسطین» شناخته میشود. این خیزش پس از انفجار یک خودروی اسرائیلی و کشته شدن چند مردی بود که از کار روزانه خود در اسرائیل به خانه بازمیگشتند. فلسطینیهای جوان که این حادثه را اقدامی عمدی و خشونتبار میدانستند، بهخیابانها آمدند، سنگ پرتاب کردند و لاستیکها را آتش زدند.
یک روز پس از این حادثه، یاسین گروهی از شرکای خود را در اردوگاه پناهندگان الشاطی در شهر غزه جمعآوری کرد و پس از گفتوگوهای طولانی و پرتبوتاب، حماس را بهعنوان جایگزین اسلامگرا برای جنبش آزادیبخش فلسطین تاسیس کردند. حماس اساسنامهای را با هدف مشخص ریشهکن کردن اسرائیل و «نازیسم یهودیها» تنظیم کرد.
حماس از همان ابتدا خود را وقف جهاد کرد؛ مبارزهای که هم معنوی بود و هم نظامی. یاسین برای برقراری نظم داخلی و صداقت اخلاقی، مجد را تاسیس کرد و سنوار رهبری آن را برعهده گرفت. مسئولیت اصلی سنوار ارزش دادن به وفاداری و مجازات خیانت بود. باوجود آنکه سنوار نسبت به فلسطینیهایی که اطلاعاتی در اختیار اسرائیلیها قرار میدادند، خشن بود، اما اسرائیل همچنان هزاران نفر از آنها را استخدام میکرد تا اطلاعات محرمانه از جمله موقعیت مکانی رهبران حماس را در اختیارشان قرار دهند.
یاسین در مارس ۲۰۰۴ در حمله هوایی اسرائیل کشته شد. یک ماه بعد، عبدالعزیز رانتیسی، جانشین او هم همان سرنوشت را پیدا کرد. سنوار بار دیگر در سال ۱۹۸۸ دستگیر شد و بهزندان افتاد. رهبران حماس و حامیانش اصرار دارند که اسرائیلیها به یک دشمن شرور بزرگتر نیاز دارند پس آن را به سنوار نسبت دادند. خالد حروب، فلسطینی که ۲ کتاب درباره حماس نوشته به رمنیک میگوید تا قبل از هفتم اکتبر هیچکدام از داستانهای خشونتبار و بیرحمانه سنوار را نشنیده و درعوض او به یک بنیانگذار بزرگ معروف است.
حروب سنوار را مردی قاطع میداند و میگوید برخی از این سناریوها برای تکمیل ارائه تصویری از یک مرد شرور است. گرشون باسکین، ستوننویس و فعال صلح که گاهی بهعنوان روابط غیرنظامیان با رهبران حماس بهویژه در مذاکرات مبادله اُسرا فعالیت کرده است میگوید: «تمام این کارشناسان اسرائیلی و عاملان شینبت و بازجویان میگویند میدانند که سنوار دقیقاً چقدر آگاهی و به چیزی اعتقاد دارد.»
اما بهگفته باسکین آنها عملاً چیزی نمیدانند چون داینامیک دیدار با کسی که زندانی شما باشد بسیار پرتنش است. در جریان توافق اسلو بین اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین یا ساف تعدادی از زندانیان امنیتی آزاد شدند اما بهگفته مقامات تندروهایی که دستشان به خون یهودیها آلوده بود، باقی ماندند. اما در دوران انتفاضه دوم که سال ۲۰۰۰ شروع شد موج جدیدی از عملیات انتحاری و حمله اسرائیلیها به خانهها و شهرهای فلسطینیها را بههمراه داشت.
دوباره زندانهای اسرائیل پر شدند. اسرائیلیها تلاش میکردند افراد را براساس ساختارهای سیاسیشان دستهبندی کنند. زندانیان حماس در کنار هم، زندانیان فتح هم در کنارهم. درنتیجه این تفکیکبندی زندگی کمابیش نظامی این گروه حفظ شد. زندانیان بهصورت دورهای رایگیری میکردند تا رهبری را برای خود انتخاب کنند و در سال ۲۰۰۴، سنوار «امیر» زندانیان حماس شد. یوال بیتان دندانپزشک بازنشسته حدوداً ۶۰ سالهای است که در کلینیکهای دندانپزشکی دو زندان در صحرای نقب کار کرده و در این مدت اعضای حماس، فتح و جهاد اسلامی فلسطین را تحت درمان خود داشته است.
او زندانیان حماس را مردان زاهدی توصیف میکند که ساعت ۵ صبح برای حضور و غیاب و برگزاری نماز صبح بیدار میشدند. سنوار ورزش میکرد، میدوید و طناب میزد. بیتان سنوار را مردی باقدرت میدید که درباره مسائل شخصی با دیگر زندانیان صحبت نمیکرد و بهشدت به برقراری نظم درمیان دیگر زندانیان حماس اهمیت میداد. سنوار نهدرباره گذشته و نه آینده حرفی نمیزد.
اینکه کسی در غزه در اردوگاه پناهجویان بهدنیا آمده باشد موضوع عجیبی نیست. اما زندان تاثیر بسیاری در شکلگیری شخصیت سنوار داشت. او در زندان رهبر شد. مخمر ابوسادا، دانشمند سیاسی به رمنیک میگوید، برای زندانیان فلسطینی، زندان مکان گذراندن دوران محکومیت نیست بلکه دورانی برای درک جامعه اسرائیل، تناسب اندام و تشکیل گروههای کوچک مباحثه است.
سنوار سالها بعد در مصاحبهای میگوید: «زندان شما را میسازد. بهویژه اگر فلسطینی باشید چون در ایستهای بازرسی، دیوارها و انواع محدودیتها زندگی میکنید. فقط زمانی که در زندان هستید با دیگر فلسطینیها ملاقات میکنید و زمانی برای صحبت کردن دارید. شما به خودتان هم فکر میکنید. به اعتقادهایتان و هزینهای که حاضرید بپردازید.»
ایهود یاری، روزنامهنگار، دهههاست بهعنوان کارشناس سیاستهای خاورمیانه فعالیت میکند. او با سنوار هم دیدار داشته است. یاری به رمنیک درباره سنوار میگوید: «او مردی رک، بدون حرف پوچ و بدون لفاظی است. حسابشده رفتار میکند و زیرک است.»
بیتان میگوید رهبران حماس با فتح و جهاد اسلامی را بهراحتی میتوان از هم تشخیص داد. آنها دندانهای بهتری دارند. سیگار نمیکشند و به خورد و خوراکشان اهمیت میدهند. آنها حتی در زندان هم 9 یا 10 شب میخوابند اما رهبران فتح تا صبح بیدار میمانند، سیگار میکشند، غیبت میکنند و تلویزیون تماشا میکنند.
سنوار در گفتوگویی با یکی از خبرنگاران تلویزیون اسرائیل به قدرت نظامی اسرائیل اذعان میکند و از احتمال برقراری صلحی که ممکن است نسلها طول بکشد میگوید. بهگفته بیتان سنوار بسیار مطمئن بود که اسرائیل نمیتواند تا ابد بر قدرت نظامی خود اتکا کند. سنوار میگوید بعد از 20 سال آنها ضعیف خواهند شد و آن زمان است که حمله را آغاز خواهد کرد.
پس از گذشت 3 سال از گروگانگیری گیلاد شلیت، سرباز اسرائیلی، مقامات اسرائیلی حاضر شدند صدها زندانی حماس و فتح را آزاد کنند. سنوار مذاکرات مبادله اسرا را آغاز کرد اما بعداً به زندان انفرادی فرستاده شد تا مذاکرات بدون او ادامه پیدا کند. اسرائیل بابت شلیت هزینه بزرگی را پرداخت کرد و درنهایت مجبور به آزادی سنوار شد.
اعضای ردهپایین حماس حاضر شدند تعهد دهند که هیچوقت در هیچگونه عملیات تروریستی شرکت نخواهند کرد اما سنوار نپذیرفت.
سنوار یک ماه پس از آزادیاش با زنی 18 سال کوچکتر از خود بهنام ثمر ازدواج کرد که مدرک فوقلیسانس خود را در رشته مذهب در دانشگاه اسلامی غزه دریافت کرده بود. آنها 3 فرزند دارند. حماس تا سال 2007 ابتدا با برگزاری انتخابات و سپس با پیروزی در یک جنگ داخلی اداره غزه را از تشکیلات خودگران فلسطین گرفت.
شهرت او بهعنوان امیر زندان بهمحض آزادی، او را به ردهبالاترین بخش حماس رساند. او به یکی از مهمترین تصمیمگیرندگان در نوار غزه تبدیل شد و مکرراً با اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس در غزه و محمد ضیف، فرمانده نظامی و مهمترین متحدان خارجی از جمله رهبران حزبالله لبنان در تماس بود. حماس 4 جبهه را تحت کنترل خود دارد: غزه، کرانه باختری، دیاسپورا و زندانها. این جنبش همچنین دارای یک دفتر سیاسی که سیاستگذاری میکند، است.
سال 2017، هنیه به رئیس دفتر سیاسی منصوب شد و سنوار بهعنوان رئیس کل حماس در غزه به فعالیتهای خود ادامه داد. سال 2018، یک روزنامهنگار ایتالیایی بهنام فرانچسکا بوری به غزه سفر کرد تا با سنوار مصاحبه کند.
بوری به رمنیک میگوید که سنوار در این گفتوگو میخواست پیامی را منتقل کند: «سکوت در برابر سکوت»؛ وقفهای در درگیریهای مسلحانه با اسرائیل. سنوار به بوری میگوید: «حقیقت این است که یک جنگ جدید بهنفع هیچکس نیست. مطمئناً به نفع ما نیست. چهکسی دلش میخواهد مقابل یک قدرت هستهای با تیروکمان روبهرو شود؟»
باوجود کنترل و محدودیتهای شدید اسرائیل جوانان غزه توانستند با دستگاههای فکس و کامپیوترهای قدیمی، یک دستگاه چاپگر سهبعدی را برای تولید تجهیزات پزشکی که ورود آنها به غزه ممنوع شده بود، بسازند. سنوار میگوید: «غزه همین است. ما فقط بچههای بیچاره و پابرهنه نیستیم. ما میتوانیم مثل سنگاپور و دوبی باشیم. بگذار زمان زخمهای ما را التیام بخشد.»
سنوار در ادامه میگوید: «یهودیان زمانی مردمی مثل فروید، انیشتین و کافکا بودند. کارشناسان ریاضیات و فلسفه. حالا به کارشناسان پهپاد و اعدامهای فراقانونی تبدیل شدهاند.»
سنوار درباره تفاوت زندگی در غزه با زندان میگوید که فقط جای زندانش عوض شده. حتی زندان بهتر هم بوده است چون در آنجا آب و برق و کتابهای بسیاری داشته است که در غزه بهسختی دسترسی دارد. دیوید رمنیک در ادامه به سیاستهای بنیامین نتانیاهو برای محدود کردن حماس و تضعیف تشکیلات خودگران در کرانه باختری میپردازد که مذاکرات صلح را خدشهدار میکند.
سنوار و دیگر رهبران حماس امید خود را به هرگونه پیشرفت روابط با اسرائیل از دست داده بودند. پس از انتفاضه دوم، اسرائیل بهویژه دولت نتانیاهو، تلاشهایش را برای تحقیر منافع فلسطینیها بیشتر کرد و حتی از الحاق کرانه باختری سخن گفت.
حتی دولت دونالد ترامپ که جرد کوشنر را مسئول تنظیم پیمان آبراهام و عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای مسلمان سنی، بهویژه عربستان سعودی، قرار داد، فلسطین را نادیده گرفت. از آنجا بود که پیامهای سنوار خشنتر شدند و از «ریشهکردن اسرائیل با جهاد و مبارزه مسلحانه» صحبت کرد.
قبل از هفتم اکتبر، جلسات سخنرانی رهبران حماس و نشستهای عمومی بسیاری برگزار شدند که میتوانست سطح هشدار را در دولت نتانیاهو بالا ببرد. یکی از آنها در 30 سپتامبر 2021 در هتل کومودور در شهر غزه بود.
این نشست «وعده آخریت: فلسطین پس از آزادی» نام داشت و بنا بر گزارش هاآرتص و مؤسسه تحقیقات رسانهای خاورمیانه، هدف از این گفتوگوها آماده شدن برای آینده پس از «آزادی» بود. سنوار در این نشست شرکت نکرد اما نمایندهای را فرستاد تا اطمینان دهد «پیروزی نزدیک است.»
در این نشست برنامهها بهطور دقیق مورد بررسی قرار گرفتند. حماس در دسامبر 2022 و سالگرد پیدایش این سازمان از شعار «ما با طوفانی خروشان میآییم» استفاده کرد. مخمر ابوسادا محقق دانشگاه الزهر غزه آن را شوخی بزرگی خطاب کرد و گفت: «آنها خیلی وقت است که درباره این موضوع صحبت کردهاند، نابودی اسرائیل و آزادی از نهر تا بحر اما بهعنوان یک دانشمند علوم سیاسی فقط برای این است که مردم فلسطین با خیالپردازی مشغول باشند.»
نشانههای دیگری نیز وجود داشت. در همان زمان، جهاد اسلامی فلسطین، گروهی کوچکتر اما بههمان اندازه قدرتمند موشکهایی را بهسمت اسرائیل پرتاب کرد. حماس به این نبرد نپیوست چون خود را برای نبردی بزرگتر آماده میکرد. سنوار هر کاری از دستش برمیآمد انجام داد و در تمام مدت علناً هشدار میداد اما هیچکس او را باور نمیکرد.
عزم همهجانبه حماس برای انجام یک عملیات نظامی بزرگ بهطور جمعی با همراهی رهبران حماس در غزه، کرانهباختری، دیاسپورا و زندانهای اسرائیل شکل گرفت. با این حال، برنامهریزی و اجرای این حمله تا حد زیادی در دست یحیی سنوار بههمراه محمد ضیف بود. بسیم نعیم از نزدیکان سنوار در دفتر سیاسی حماس به رمنیک میگوید: «تصمیمات عملیاتی تماماً توسط شاخه نظامی حماس گرفته شدند. ما در زمانبندی و تاکتیکها دخالتی نمیکنیم.»
برنامهریزی سنوار نشاندهنده شناخت دقیق او از اسرائیل و تاریخ آن بود. هفتم اکتبر هم روز شبات بود و هم جشن سیمحاط تورا (جشن شادی برای تورات) که آخرین روزهای تعطیلات مهم در پاییز بهشمار میروند. هفتم اکتبر همچنین پنجاهمین سالگرد حمله غافلگیرکننده یوم کیپور بود و اسرائیل دوران طولانی و مالیخولیایی ارزیابی خود را میگذراند.
جوانان اسرائیلی گزارشهایی را میخواندند که چگونه گولدا مایر (نخستوزیر سابق اسرائیل)، موشه دایان (از مشهورترین فرماندهان نظامی ارتش اسرائیل و سیاستمدار) و دیگر رهبران اسرائیل گزارشهای اطلاعاتی مبنی بر حملهای قریبالوقوع را دستکم میگرفتند.
در روزهای اول نبرد، حجم خسارات وارده به اسرائیل آنقدر سنگین بود که نگرانیها از سقوط کل کشور را تشدید میکرد. هیچ اتفاقی در تاریخ 75 ساله اسرائیل احساس امنیت و برتری نظامی این کشور را مثل حمله سنوار تضعیف نکرده بود. بعدها مشخص شد که سازمان اطلاعاتی اسرائیل مدتهاست که نقشه جنگی حماس معروف به دیوار جریکو، نقشهای دقیق از رویدادهای 7 اکتبر را دراختیار داشتند.
سنوار حتی چند هفته قبل از آن پیامی را برای مقامات اسرائیلی فرستاد که منتظر یک آتشافروزی در زندانهای خود باشند. حمله هفتم اکتبر از نوعی بود که فلسطینیها هم انتظار آن را از حماس نداشتند. منابع اطلاعاتی اسرائیل به رمنیک از بازگشت سنوار به خانیونس میگویند.
بهگفته آنها یکی از دلایلی که مذاکرات اسراء و آتشبس بسیار زمانبر است این است که چندین روز طول میکشد تا پیامهای سنوار به مذاکرهکنندگان در دوحه و قاهره برسد. یحیی سنوار هماکنون در میان تمام فلسطینیها نقش دارد و مهمترین شهروند فلسطینی جهان محسوب میشود.
*خبرنگار گروه بینالملل