عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هر چند نوع مناظرههای انتخابات زودهنگام و پیشِروی ریاست جمهوری در هشتم تیرماه به چینش نهایی نامزدها بستگی دارد اما اگر قرار بر انتخابات رقابتی چند ضلعی و حتی دو قطبی باشد با پرسشهای مشخص میتوان ذهن مردم را روشن کرد.
تجربه نشان داده مناظرهها در تصمیم نهایی مردم به رأی دادن یا ندادن و در صورت گزینهٔ اول به کی رأی دادن بسیار موثر بوده تا جایی که از هر انتخابات مناظرهها و تک جملههایی به یاد مانده و اوج آنها را در سال های ۸۸ و ۹۲ و ۹۶ و حتی ۱۴۰۰ -که نتیجه از پیش مشخص بود- شاهد بودیم.
اگر یک گزینۀ اصلی باقی بماند و بقیه دورچین او در سینیِ قدرت باشند مناظره البته چندان نقشی ندارد و گرم هم نخواهد شد اما اگر قرار بر انتخاب نهایی از پروسۀ مناظرهها باشد میتوان پیشنهاد کرد مجری یا مجریان 10 موضوع مشخص را در میان بگذارد یا بگذارند.
مثلا از نامزد شمارۀ یک بپرسد نظر خود را دربارۀ برخورد پلیس با لباس زنان و دختران به صراحت بگوید. 4 دقیقه هم به نامزد یک فرصت دهد و آنگاه از ۵ نفر یا ۷ نفر دیگر بپرسد با دیدگاه او موافقاید یا نه و اگر مخالفاید چرا و آیا به نظر شما این نظر با گفتار و رفتار قبلی ایشان سازگار است و این امکان را هم بدهند که از نظر مشاوران هم استفاده کند. مثلا اگر آقای شمارۀ یک گفته باشد من مخالفم به مواضع او در گذشته استناد کنند و طبعا در ذهن مخاطبان از چشم میافتد.
در همین مصاحبه های بعد از درگذشت مرحوم رییسی مصاحبهای با چهرۀ مشهوری پخش شد که برای این که وسط باشد قبلا گفته بود اصلا شناختی از آقای رییسی ندارد ولی دو ماه بعد در مناقب او گفت و نشان داد یا اولی دروغ بوده و میترسیده دانشگاهیان او را نقد کنند یا دومی دروغ است و ظاهر سازی می کند. همین چند دقیقه احتمالا بندۀ خدا را از ثبت نام منصرف کرد و گرنه هنوز به مرز سنی نرسیده بود.
سوال بعد میتواند درباره برجام باشد و این بار با نامزد شماره ۶ شروع کنند و حالا دیگران نظر بدهند و راستیآزمایی کنند. مثلا اگر گفت مخالفم نامزدی بتواند بپرسد راهکار جایگزینتان چیست منتها تا مثل یکی هی خواست بگوید ظرفیت و فرصت مجری قطع کند و بگوید فلسفه نبافید لطفا. راهکار عینی و منطبق با واقعیتها.
تفاوت مناظره با مباحثه این است که من در بحث سعی میکنم شما را قانع کنم ولی در مناظره هدف این است که دیدگاه ها و رفتارها عیان و عریان شود و هدف قانع کردن دیگری نیست. مثلا وقتی پرسید با ادامه سهمیه بندی برای دانشگاه ها آن هم در حالی که جنگ هشت ساله 36 سال قبل تمام شده موافقاید اگر شخص گفت نه، نامزد دیگر بتواند بگوید پس چرا دختر و پسر خودتان بعد از 30 سال از سهمیه استفاده کردند؟
افشاگری در این حد و نه این که تو چرا فلان خانه را خریدی و از این دست که باعث رنجش و آزردگی است و سطح بحث را پایین می آورد و البته ادبیات چاله میدانی هم باید ممنوع باشد. چون ممکن است فردی که در دانشگاه کانت درس می دهد تایید شود و رو یاروی نامزدی قرار گیرد که نشان داده از دایره ادب خارج می شود.
مجری باید مسیر و وقت را مدیریت کند و اجازه سخنان نامربوط و بیادبی هم ندهد و بدین ترتیب دغدغۀ همسر مرحوم رییسی هم رفع میشود که چند روز است میگوید: «با شهید رقابت نکنید» و روزنامه شهردار/ کاندیدا هم تیتر میزند و انگار کسی میخواهد پشت سر رفتگان حرف بزند یا با آنان رقابت کند.
بحث دیدگاه است و با 10 موضوع مشخص میتوانند یک یا دو یا حتی سه مناظره بسیار جدی و اثر گذار را سامان دهند که بارها در فضای مجازی بازپخش خواهند شد.
تصور کنید از آقای شمارۀ 1 بپرسند نظرتان درباره مذاکرات برجام چیست و او بگوید باید ادامه یابد. در این حالت فرد شماره 2 در وقت خود یادآور شود اما شما که برجام را آتش زدید! نفر سوم هم بگوید یک بار هم در فلان تاریخ گفتید برجام خیانت است. اگر نتواند دفاع کند در این موضوع از نظر مخاطب مردود می شود.
مردم می توانند بر اساس همین مناظره ها به 6 یا 8 نامزد از 10 سوال 20 نمره بدهند. کافی است طرف بگوید موافق برخورد پاسبانی با قضیه پوشش زنان است. رأی میلیون ها زن را از دست می دهد ( اگر قصد شرکت داشته باشند) و نفر شماره 5 بگوید نظرات بانکی پور جامعه را مضطرب کرده طبعا طیف تندرو دیگر به او رأی نخواهند داد.
کار مجری این است که شخص را از پستو بیرون بکشد و رقبا چالش کنند.
این 10 موضوع عبارتاند از:
1. اقدام عاجل برای بهبود کاهش تورم
2. دخالت پلیس در نوع پوشش و نه یونیفورمهای رسمی
3. احیای برجام
4. شوراهای عالی موازی با مجلس
5. زندانیان سیاسی
6. آزادی رسانهها
7. سهمیه دانشگاهها
8. تلویزیون خصوصی
9. فیلترینگ پیامرسانها
10. یارانۀ نقدی
از 10 هم می شود فراتر برود: قیمت بنزین، عفو عمومی و موضوعات مهم دیگر منتها کلی و لفاظی نه. مصداقی. اگر گفت ایرانیان برگردند مجری حاضر الذهن باشد و بگوید حتی فلانی.
یا مورد مشخصتر. مثلا: با تتلو چه کنیم؟! این دیگر راه فرار نداردو باید چیزی بگوید.
مثلا اگر شخص درباره مورد 9 بگوید مخالفم آنگاه میشود پرسید چرا این قدر خودتان در توییتر فعالاید و اگر بگوید موافقم تکلیف رأی دهنده مخالف فیلترینگ روشن میشود.
کار مجری این است که نگذارد شخص از پاسخ صریح بگریزد.
در مناظره هدف قانع کردن طرف مقابل نیست. تأثیر بر مخاطب است.
مناظره نه مباحثه است نه مذاکره. در مذاکرات سه سطح تعریف می شود. سطح اول اختلافات است که بر سر آنها قرار است بحث شود. سطح سوم اشتراکات است که به خاطر آنها دو طرف حاضر به گفت و گو شده اند. زن و مردی که می خواهند طلاق بگیرند اگر فرزند داشته باشند سطح سوم همین است و موارد دیگر سطح اول. با استفاده از سطح سوم برای کاهش موارد سطح اول مذاکره می کنند. چیزی می دهند و چیزی می گیرند. مثلا زن از مهریه می گذرد و مرد از سرپرستی فرزند یا موارد دیگر. در سیاست هم مثلا می خواهیم با طالبان مذاکره کنیم. هم اشتراکات مشخص است هم اختلافات. امتیازی می دهیم و امتیازی می گیریم. مناظره اما اینها نیست. مصاحبه هم نیست. یک رینگ بوکس پیش چشم مخاطب است و باید حریف را بر زمین بزنی و اگر بی اخلاقی کنی اتفاقا در نگاه مخاطب باخته ای و کار مجری کنترل همین امر است.
البته یک مجری بلبل زبان ورزشی هم داریم که همه جا بلبل است ولی شبی که میهمان روی خط تلفن به لهجه میلیون ها ایرانی توهین کرد ساکت شده بود و خط او را قطع نکرد در حالی که به یاد داریم وقتی چند سال قبل وقتی خبرنگار صدا و سیما در وزارت کشور می خواست از ثبت نام معاون احمدینژاد در انتخابات خبر بدهد صدا و تصویر او را قطع کردند و بیچاره هی بال بال می زد و می گفت: بقایی رو نگم؟! یعنی نگم بقایی اومد؟!
می توان قرار گذاشت اگر کسی بی اخلاقی کرد چراغی روشن و اخظار داده شود و بعد میکروفون او را قطع کنند. بی اخلاقی هم تعریف دارد. هر انتقادی نه. نقدی که جمعیتی را بیازارد. درست مانند اهانت به لهجۀ بسیار آشنا و شیرین که مصداق اَتَم بی شعوری بود.
حالا این مدل را مرور می کنیم. 8 نامزد داریم. از اولی میپرسیم: یا قانون گذاری به اسم سیاست گذاری در شوراهای عالی به جای مجلس موافقاید؟ نفر اول وقت دارد 4 دقیقه صحبت کند. شروع می کند به فلسفه بافی و البته و اینها. مجری باید قطع کند و بپرسد: صریح و روشن: موافقاید یا نه؟ اگر باز طفره رفت. نیاز به ادامه نیست و به دیگران دو دقیقه وقت دهد تا نقد کنند.
در این فاصله مشاوران میتوانند از طریق گوشی اطلاعات بدهند و خود نفر اول هم طبعا مشاوره بگیرد. یکی این وسط خواست به جای دولت فعلی به دولت سابق بپرد مجری میتواند به این شخص بگوید: به بحث ربط ندارد ولی در عین حال اجازه یک حاشیه هم داده شود و مثلا یکی بپرسد: قضیه قلان قرارداد میلیاردی چه بود؟
اینها بحث را داغ می کند و مردم امکان انتخاب پیدا می کنند. البته همه به نوع چینش بستگی دارد هر چند که در مدل 1400 هم باز مناظره برگزار شد.
کارهای جذاب دیگری هم می شود کرد. مثلا از کسی که شهردار است بخواهند قول بدهد اگر نهایتا به نفع دیگری کنار رفت از شهرداری هم استعفا دهد! یا از هر نامزد بخواهند صریح و روشن نام معاون اول مورد نظر خود را بگوید و اگر فردی که از او نام برده شده در جریان نبوده یا قبول نکند روی خط بیاید یا پیام بدهد که مایل نیست.
هیچ کدام اینها نفی عملکرد دولت فعلی/قبلی نیست (دولت مرحوم رییسی در مناظرهها به عبارتی فعلی است و به تعبیری قبلی). به خاطر این است که وقتی در هند 66 درصد از 989 میلیون واجد شرایط رأی دادن در انتخابات اخیر شرکت کردند ما هم باید باید کاری کنیم نرخ مشارکت بالا باشد. چینش و مناظره دو رکن این مشارکت است.
یعنی مشکل مهم این مملکت روسری زنان و تتلو است؟
اتفاقاً اینها دقیقاً چیزهاییه که مطرح کردنش سطح مناظره رو از چیزی هم که انتظار میره پایینتر میبره...
چون از هرکسی سوالات متفاوت پرسیده میشد و مجری هم مرتب میگفت فقط به سوال جواب بدید و خیلی رو اعصاب بود.
در این صورت اصلا لازم نبود در کنار هم بنشینند!
بصورت مجزا دعوت میکردند و سوالات رو میپرسیدند و تمام!
شما چقدر در نحوه پاسخ به این سوالات عصر ایران دارای اختیار هستید؟
نکند فکر می کنند مشکل بورس حل شده است؟
درود بر ذهن باز شما