در ادامه، تجربه یک گردشگر از سفر به ۱۰۷ کشور و بازدید از زیباترین شهرهای جهان را میخوانید:
وقتی مردم متوجه میشوند که به چندین کشور سفر کردهام، همیشه از من میپرسند که کدام شهرها مورد علاقه من هستند.
پاسخ دادن به این سؤال برایم سخت است، زیرا مانند این است که از کسی بپرسی کدام فرزندت را بیشتر دوست داری و مکان «مورد علاقه» من بر اساس معیارهای مختلفی متفاوت است.
به گزارش روزیاتو، یکی از راههای رتبهبندی یک مکان بر اساس زیبایی طبیعی و چشمانداز آن است. در طول سفرهایم، این شش مکان از زیباترین مقاصدم بودهاند:
هر کسی که از کیپ تاون بازدید کند، تحت تأثیر زیبایی طبیعی آن قرار خواهد گرفت. چشم انداز این شهر شامل جنگلها، سواحل و کوه باشکوه «تیبل» است که بر فراز شهر و خلیج خودنمایی میکند.
میتوانید با پیادهروی یا با استفاده از تلهکابین به بالای کوه تیبل بروید. با وجود تناسب اندام، گزینه دوم را انتخاب کردم که به من اجازه داد زمان بیشتری را در بالای کوه بگذرانم.
مناظر مشرف به اقیانوس این شهر، رویای یک اینستاگرامر است. برای کسانی که ترجیح میدهند از بالا به کوه تیبل نگاه کنند، امکان صعود به کوه لاینز هد نیز وجود دارد، هرچند این بار دیگر گزینه تلهکابین را ندارید.
تأسفبار است که افراد بیشتری به اسلوونی سفر نمیکنند، چون این کشور در همسایگی ایتالیا قرار دارد و بازدید از آن میتواند در هر یک از تورهای این کشور گنجانده شود.
با اینکه شهر لیوبلیانا بسیار زیباست، اما سفر به دریاچه بلد را نباید از دست داد.
این دریاچه در رشتهکوههای جولیان آلپ قرار دارد، زیباترین دریاچهای است که تا به حال دیدهام.
در ساحل شمالی دریاچه، قلعه قرون وسطایی بلد قرار دارد که پسزمینهای بینظیر برای دریاچه ایجاد میکند. عکاسان میتوانند از انعکاس دریاچه برای خلق یک شاهکار هنری استفاده کنند.
فرودگاه پارو یکی از سختترین باندهای فرود در جهان را دارد. این باند در درهای در میان چندین کوه محصور شده و به خاطر پیچیدگی فرود در آن، کمتر از ۳۰ خلبان در جهان میتوانند در فرودگاه پارو فرود بیایند.
چند دقیقه قبل از فرود، خلبان از ما خواست که از پنجره به بیرون نگاه کنیم و گفت که که از کنار قله اورست عبور میکنیم. این تجربه باعث شد که یکی از آرزوهای دیرینهام را بدون صعود به قله اورست برآورده کنم!
بوتان بدون وجود اتوبوسهایی مملو از گردشگران، آرامشی خاص دارد که آن را زیباتر میکند. با اینکه به اورست صعود نکردم، پنج ساعت پیادهروی کردم تا صومعه معروف «لانه ببر» را ببینم.
این صومعه در اواخر قرن هفدهم ساخته شده و بر لبه صخرهای با ارتفاع بیش از ۳ هزار متر از سطح دریا قرار دارد.
پیادهروی سختی را از دره پارو آغاز کردم و از معابدی آرام و آراسته به پرچمهای رنگارنگ گذشتم و رسیدن به این مقصد زیبا و خیرهکننده، ارزش آن همه پیاده روی را داشت.
آبشارها، تالابهای حرارتی، یخچالهای طبیعی و آبفشانهای زیادی در ایسلند وجود دارند.
من خوش شانس بودم که در تابستان از ایسلند بازدید کردم، زمانی که انگار خورشید هرگز غروب نمیکرد و حتی نیمه شب عینک آفتابی میزدم. روزهای بسیار طولانی باعث شد تا زمان زیادی برای سفر به این کشور کوچک و شگفتزده شدن از جاذبههای طبیعی آن داشته باشم.
پس از یک روز طولانی کاوش در ایسلند، هیچ چیزی بهتر از یک حمام گرم در مرداب آبی معروف نیست.
شهر السالوادور کوچک است، اما چیزهای زیادی برای دیدن دارد، از آتشفشان گرفته تا سواحل و خرابههای باستانی مایاها.
دوست داشتم که در آنجا روزهایم را با آرامش با نوشیدن قهوه تازه سالوادور در حالی که طلوع خورشید را بر فراز آتشفشانها تماشا میکردم، شروع کنم.
همچنین چند کوه پیمایی انجام دادم و از آتشفشان شگفتانگیز سانتا آنا بازدید کردم که مناظر باشکوهی بر فراز یک دریاچه سبز روشن داشت.
من یک شب را مشرف به دریاچه کواتپک (Coatepeque) گذراندم که میتواند از آبی تیره به فیروزهای درخشان تغییر رنگ دهد.
استرالیا جاذبههای طبیعی کمی ندارد، از صخرههای مرجانی گرفته تا جنگلهای بارانی و صخره اولورو.
با این حال، مکان مورد علاقه من، «جاده بزرگ اقیانوسی» در امتداد خط ساحلی ویکتوریا است.
رانندگی از زادگاه من، ملبورن تا این جاده حدود یک ساعت طول میکشد و با وجود اینکه بارها در این جاده رانندگی کردهام، هرگز از آن خسته نشدهام.