روزنامه اطلاعات نوشت:
در مباحثی که اخیراً در مجامع علمی یا شبهعلمی در مورد شخصیت و منش پیامبر اکرم صورت گرفته، به دو نحله برمیخوریم :
1 فکری که اصرار دارد از پیامبر رحمت (آل عمران: ۱۵۹ و انبیا: ۱۰۷)، پیامبرِ قدرت بسازد و دین حنیف را عملاً به مذهب تحریفشدهی یهود تبدیل نماید و از اساس، هدف بعثت را بسط قدرت نبوی تعریف کند؛
2 تفکری منبری که اصولاً همهی آموزههای اخلاقی و زیستمدارانه و عرفیِ دین را فرع دیگر مسائل اجتماعی و سیاسی اسلام مینشانَد؛ تا جایی که بر حدیث فوق خدشه میآورَد.
نکته اینجاست، که این دو تمایلِ فکری، ظاهراً دو خاستگاه کاملاً متقابل سیاسی دارند و در حوزهی سیاست، یکدیگر را برنمیتابند و بلکه پنجهدرپنجهی هماند؛ ...و اما جالب آن که هردو از دو مسیر به یک مقصد میرسند و آن، فروکاستن پیامبر رحمت و معنویّت به پیامآور قدرت و حتی خشونت است!