گاهی اوقات، مردم نشانههای اجتماعی را نادیده میگیرند که میتواند منجر به برخی موقعیتهای ناخوشایند یا حتی پرتنش شود.
در بسیاری از مواقع، شاهد چنین رفتاری در افرادی با هوش هیجانی پایین هستیم.
به گزارش روزیاتو، تعبیر درست نشانههای اجتماعی، بخش بزرگی از درک احساسات است. بسیاری از مردم با درک درست این نشانهها مشکل دارند.
در ادامه، به معرفی ۱۰ نشانه رفتاری میپردازیم که افرادی که هوش هیجانی بالایی ندارند، اغلب آنها را به اشتباه تعبیر میکنند.
آیا تا به حال در مکالمهای بودهاید که کلمات گفتهشده و زبان بدن با هم مطابقت نداشته باشند؟
این یک نشانه کلاسیک از ارتباط غیرکلامی بوده و چیزی است که افرادی با هوش هیجانی پایین اغلب از آن غافل میشوند.
نشانههای غیر کلامی میتوانند شامل موارد زیر باشند:
موضوع اینجاست که این سیگنالها اغلب میتوانند بیشتر از سخن گفتن در مورد احساس یک فرد به شما اطلاعات دهند.
به عنوان مثال، اگر کسی میگوید حالش خوب است، اما دستهایش محکم روی سینهاش به حالت ضربدری بوده و به شما مستقیماً نگاه نمیکند، به احتمال زیاد آنطور که ادعا میکند خوب نیست.
به طور کلی، شناخت این عدم تطابق بخش مهمی از هوش هیجانی است.
گاهی درک طعنه و کنایه میتواند دشوار باشد، حتی برای کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند.
اما برای کسانی که هوش هیجانی پایینی دارند چه؟
درک کنایه برای این افراد ممکن است مانند تلاش برای رمزگشایی یک زبان بیگانه به نظر برسد!
وقتی کسی از طعنه استفاده میکند، چیزی میگوید اما منظورش دقیقاً برعکس است.
با این حال، افرادی که فاقد هوش هیجانی هستند، ممکن است منظور واقعی پشت کلمات را درک نکنند.
کلید درک کنایه، توجه به لحن صدا و زبان بدن گوینده است و نه فقط به کلمات بیان شده.
وقتی درگیر یک مکالمه هستیم، روی کلماتی که گفته میشود تمرکز میکنیم.
اما پشت سکوت هم میتواند حرفهای زیادی باشد.
سکوت یا عدم پاسخگویی، یک نشانه اجتماعی است که افراد با هوش هیجانی پایین اغلب آن را اشتباه تعبیر میکنند.
دلیل سکوت شخص در حین مکالمه میتواند موارد زیر باشد:
به عنوان مثال، اگر نظری جنجالی و بحثبرانگیز بیان کنید و طرف مقابل ناگهان ساکت شود، ممکن است مخالفت نظرتان باشد اما نخواهد که بحثی را شروع کند.
از طرف دیگر، ممکن است که او بخواهد آنچه شما گفتهاید را پردازش و درک کند.
با این حال، افراد با هوش اجتماعی پایین میتوانند این سکوت را به اشتباه به عنوان توافق یا پذیرش تعبیر کنند.
در واقع، سکوت شکل قدرتمندی از ارتباط است که نباید نادیده گرفته شود.
همدلی، توانایی درک احساسات دیگران بوده و بخشی مهم از هوش هیجانی است.
نشانههای همدلی، سیگنالهایی هستند که نشان میدهند شخصی در تلاش است تا در سطح احساسی با شما ارتباط برقرار کند.
وقتی یک تجربه دشوار را به اشتراک میگذارید، طرف مقابل میتواند با یک لبخند گرم یا حتی لمس آرام بازو به شما اطمینان خاطر دهد.
با این حال، کسانی که هوش هیجانی پایینی دارند، ممکن است این نشانهها را به خوبی متوجه نشوند.
در نتیجه، این افراد در ایجاد روابط عمیق و معنادار با مشکل مواجه خواهند شد.
همه ما میدانیم که قطع شدن حرفمان چقدر میتواند آزاردهنده باشد.
اما آیا میدانستید که این رفتار یکی از نشانههای اجتماعی است؟
این که چگونه و چه زمانی کسی صحبت شما را قطع میکند، میتواند در مورد افکار و احساسات او چیزهای زیادی به شما بگوید.
اگر کسی مرتباً حرف شما را قطع میکند، ممکن است نشانهای از بی حوصلگی یا تمایل به کنترل مکالمه باشد یا این که واقعاً به حرفهای شما گوش نمیدهد یا ارزشی قائل نیست.
از سوی دیگر، اگر کسی برای پرسیدن سؤال یا ابراز موافقت خود حرفتان را قطع کند، نشاندهنده علاقه او به گفتگو با شما است.
با این حال، افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند، ممکن است این تفاوتهای ظریف را درک نکنند.
آنها ممکن است ایجاد وقفه در صحبت خود را در تمامی موارد بی ادبانه برداشت کنند.
لحن و تُن صدا اغلب میتواند به اندازه سخنان یک فرد مهم باشد.
در واقع، تغییرات در تُن صدا میتوانند طیف وسیعی از احساسات را منتقل کنند، از شادی و هیجان گرفته تا عصبانیت.
نادیده گرفتن این نشانهها میتواند تفاوت بین یک مکالمه دلپذیر با مکالمهای باشد که به بحث و دعوا منجر میشود.
تُن صداهای متنوعی وجود دارند.
به عنوان مثال، لحن بلند و سریع میتواند نشاندهنده هیجان یا عصبی بودن باشد، در حالی که لحن پایین و آهسته ممکن است خبر از غم و اندوه یا ناامیدی بدهد.
افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند، فقط روی کلمات تمرکز کرده و نشانههای احساسی ارائهشده از طریق تُن صدا را از دست میدهند.
به اشتراکگذاری بی پرده احساسات و تجربیاتمان میتواند راهی برای ایجاد ارتباط عمیق با دیگران باشد.
بیان آسیبپذیریها، مانند به اشتراک گذاشتن ترسها، شکستهای گذشته یا مشکلات شخصی، نشانههای اجتماعی قدرتمندی هستند که همدلی و ارتباط عمیقتر را به دنبال دارند.
این لحظات میتوانند اعتماد و درک متقابل ایجاد کرده و اساس روابط پایدار را بسازند.
با این حال، افراد با هوش هیجانی پایین ممکن است این نشانهها را اشتباه تفسیر کنند.
به جای تشخیص دعوت برای همدلی، ممکن است این عبارات را نشانهای از ضعف یا «اطلاعات بیش از حد» بدانند.
آنها اغلب با ناراحتی یا حتی قضاوت پاسخ داده و فرصت تقویت ارتباط را از دست میدهند.
ممکن است که مردم همیشه نگویند که چه زمانی احساس خطر یا ناراحتی میکنند، اما زبان بدن آنها معمولاً دروغ نمیگوید.
بیایید چند نمونه از زبان بدن دفاعی را با هم مرور کنیم:
اینها همه نشانههای واضحی هستند که نشان میدهند کسی راحت نیست.
علیرغم آشکار بودن این علائم، افراد با هوش هیجانی پایین اغلب آنها را به اشتباه تعبیر میکنند.
ممکن است با وجود دیدن این نشانهها به رفتار خود ادامه داده یا ناراحتی طرف مقابل را نادیده بگیرند.
در نتیجه، این عدم آگاهی منجر به درگیری غیر ضروری و آسیب به روابط میشود.
گاهی اوقات، افراد رفتار جبرانی دارند تا احساسات یا نیت واقعی خود را پنهان کنند.
برای مثال، صحبت کردن بیش از حد در زمانی که فرد واقعاً عصبی است، نشان دادن اعتماد به نفس بیش از اندازه برای پنهان کردن ناامنیها یا رفتار بیش از حد دوستانه برای پنهان کردن بیعلاقگی.
این رفتارها نشانههای اجتماعی هستند که میتوانند احساسات و ذهنیت واقعی شخص را نشان دهند.
با این حال، افرادی که فاقد هوش هیجانی هستند، اغلب از این رفتارها تعبیر درستی ندارند.
ممکن است که آنها پرحرفی بیش از حد را با اشتیاق، اعتماد به نفس ساختگی را با شایستگی یا نشانههای دوستانه بودن بیش از حد را با علاقه واقعی اشتباه بگیرند.
این موضوع میتواند باعث بروز سوء تفاهم و ناامیدی برای چنین افرادی شود.
هنگامی که شخصی به طور مداوم سعی میکند مکالمه را از موضوع خاصی دور کند، اغلب نشانه آن است که او ناراحت یا بی علاقه است. این کار میتواند به صورت تلاش نامحسوس برای تغییر موضوع، نادیده گرفتن یک موضوع یا بیان صریح اینکه ترجیح میدهند در مورد چیزی صحبت نکنند، باشد.
اینها نشانههای اجتماعی مهمی هستند که سطح راحتی و علایق یک فرد را نشان میدهند.
افرادی که هوش اجتماعی پایینی دارند، ممکن است به بحث در مورد موضوعی ناراحتکننده ادامه داده یا بی علاقگی را به اشتباه به عنوان فراموشی یا عدم توجه تفسیر کنند.
تشخیص زمانی که کسی سعی میکند موضوع را تغییر دهد و احترام گذاشتن به خواسته او نهتنها نشاندهنده هوش هیجانی است، بلکه به احساسات و مرزهای طرف مقابل هم احترام میگذارد.
به هر حال، این بخش مهمی از حفظ تعاملات سالم و راحت با دیگران است.