صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۹۲۹۶۲۶
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۷ - ۰۵ دی ۱۴۰۲ - 26 December 2023

فیلم «جامعۀ برف»؛ روایتی واقعی و تکان‌دهنده از آدمخواری (+عکس)

«جامعۀ برف» (Society of the Snow) روایتی نفس‌گیر و میخکوب‌کننده از ماجرای واقعی سقوط یک هواپیما در کوه‌های آند است؛ سقوطی که تازه آغاز ماجرایی هولناک و منزجرکننده بود.

 داستان واقعی سقوط یک هواپیمای اروگوئه‌ای در سال 1972 در مناطق دورافتادۀ کوهستان آند و رنج‌های بازماندگانی که به آدمخواری متوسل شدند، ماجرایی است که در فیلم «جامعۀ برف» از کارگردان اسپانیایی جی بایونا، بازگو می‌شود.

به گزارش فرادید، برای نوشتن فیلمنامۀ این فیلم از کتابی به همین نام توسط روزنامه‌نگار اروگوئه‌ای پابلو ویرچی الهام گرفته شده است.

شاید تلخ‌ترین بخش این اتفاق، آن چیزی باشد که بعد از آن رخ داد. بعد از اینکه بازماندگان این حادثه نجات پیدا کردند، در ابتدا موجی از شادمانی در بین مردم به راه افتاد اما وقتی خبرهای مربوط به وقوع آدمخواری در این حادثه درز پیدا کرد، شادی جای خودش را به احساساتی پیچیده و متناقض داد.

برای هر فیلمی که بخواهد این ماجرا را به تصویر بکشد این مسئله به وجود می‌آید که چگونه می‌توان وحشت عمیق و درونی آن را به تصویر کشید؛ خوشبختانه بایونا قبلا هم تجربۀ ساخت فیلم ترسناک را داشته (یتیم‌خانه، 2007) و هم فیلمی دربارۀ بقا در شرایط سخت ساخته است (غیرممکن، 2012)؛ بنابراین او صلاحیت کافی برای قدم گذاشتن در این قلمرو تاریک و سرد را داشته و این را در نتیجۀ درخشان کار او نیز می‌توان دید.

بایونا مسیری سرراست و واضح را برای داستان‌گویی انتخاب می‌کند. مسافران هواپیما راگبی‌بازانی بودند که با دوستان و خانواده برای انجام یک بازی به شیلی می‌رفتند. فیلم با یک مسابقه راگبی شروع می‌شود؛ با نشان دادن نکات مبهم و آزاردهنده‌ای درباره رفتار اعضای تیم در زمانی که تحت فشار هستند.

وقتی سقوط اتفاق می‌افتد، بازماندگان به دلیل اینکه در منطقه‌ای برفی سقوط کرده‌اند مشکلی برای تهیۀ آب آشامیدنی ندارند اما گرسنگی امانشان را می‌برد. اجساد کسانی که در سقوط هواپیما کشته شده‌اند در دمای یخبندان حفظ شده و نجات‌یافتگان بر سر یک دوراهی وحشتناک قرار می‌گیرند.

در ابتدا این تصمیم برای آن‌ها دردناک‌تر است زیرا بیشترشان گمان می‌کنند که مطمئنا تا چند روز آینده گروه‌های نجات به سراغشان خواهند آمد و بنابراین برخی از انجام این عمل شنیع امتناع می‌کردند و برخی با آن موافق بودند.

اما وقتی خبری از نجات نمی‌شود، کار به جایی می‌رسد که برخی‌ها حتی قبل از مرگشان به دیگران اجازه می‌دهند که بعد از مرگ بدن آن‌ها را بخورند، هرچند که برخی‌های دیگر هم بدون اجازه خورده می‌شوند.

هنر بایونا بخصوص در جایی است که همین اختلاف‌نظرها را به تصویر می‌کشد؛ اولین کسانی که تصمیم به خوردن اجساد کرده‌اند و این کار را با برش زدن پنهانی اجساد آغاز کرده‌اند، در نظر دیگران تبدیل به چهره‌هایی منزجرکننده می‌شوند.

اما به نظر می‌رسد فیلم بیش از اینکه بخواهد نسبت به این عمل موضع منفی بگیرد، می‌خواهد وحشت زندگی در شرایط سخت و ترس دائمی از مرگ را نشان بدهد؛ ترسی که بالاخره دو نفر از آن‌ها را وادار می‌کند که پای پیاده راه بیافتند و با گذشتن از آند خود را به شیلی برسانند.

هرچند که برخی از رازهای عجیب و تاریک پروندۀ سقوط آند توسط بایونا نادیده گرفته می‌شود اما با این حال، این یک فیلم پر تب و تاب، عاطفی و تا حدی هراس‌آلود است که با شور و اشتیاقی قابل لمس ساخته شده و علاوه بر اینکه مخاطب را تا انتها با خود همراه نگه می‌دارد، او را به طرز تکان‌دهنده‌ای به درون یک رخداد هولناک می‌برد.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200