عصر ایران؛ مهرداد خدیر- ماجرای اتوبوس ارمنستان را همه میدانند. عملیات ناموفق باند سعید امامی در دستگاه امنیتی که قصد داشت کلک ۲۱ نویسنده مشهور را یکجا بکند منتها حادثه را سقوط بر اثر سانحه به دره در تنگه حیران جلوه دهند!
خوشبختانه هر دو تلاش راننده اتوبوس ناکام ماند و هوشیاری دو مسافر- نویسنده (مسعود توفان و شهریار مندنیپور) جان مسافران/ نویسندگان را نجات داد.
شرح کامل ماجرا را محمد محمد علی یکی از مسافران/ نویسندگان بعدها نوشت و در کانادا منتشر شد و محمد رسولاف هم فیلمی در این باره ساخت.
این اتفاق قرار بود در نیمه مرداد ۷۵ رخ دهد و خوشبختانه به نتیجه نرسید اما خبر آن کی به بیرون درز کرد؟ دو سال بعد وقتی دولت اصلاحطلب سید محمد خاتمی روی کار آمده بود و دست به اصلاحاتی درون دستگاه زد و اعتماد نویسندگان و هنرمندان را جلب کرد خاصه وقتی بعد از قتل های پاییز ۷۷ بیش از هر زمان دیگری احساس ناامنی میکردند.
«20 سال پیش؛ همین روزها»ی هفته پایانی آبان ۱۳۸۲ خورشیدی- را اما چرا با این یادآوری شروع کردم؟ چون در هفته آخر آبان ۲۰ سال قبل هم قرار بود اعضای ارکستر سمفونیک تهران برای اجرای برنامه به بخارست (رومانی) سفر کنند.
اعضای ارکستر سمفونیک رومانی مسیر بخارست تا تهران را با اتوبوس آمده بودند و در ایران هم تصمیم گرفته شد هنرمندان ایرانی نیز متقابلا همان مسیر را با اتوبوس طی کنند.
هرچند هنرمندان نگران تکرار داستان اتوبوس ارمنستان نبودند و مانند نویسندگان وجه سیاسی هم نداشتند و از مرگ سعید امامی هم ۴ سال میگذشت اما سفر زمینی واکنشهای منفی در پی داشت. علیرضا مشایخی گفت: «مسخره است» و محمد علی کیانینژاد هم آن را «دون شأن موسیقی و هنر ایران » دانست.
رهبری ارکستر سمفونیک تهران با ایرج صهبایی بود که از قبل گفته بود مخالف است و اگر زمینی باشد نخواهد رفت.
هر چند مهمترین دلیل مخالفان این بود که سفر زمینی ۴ شبانه روز طول میکشد و وقتی به بخارست برسند از توش و توان افتادهاند و کیفیت کار مطلوب نخواهد بود اما برخی در صحبت های غیر رسمی انکار نمیکردند خاطره اتوبوس ارمنستان بیتأثیر نیست ولو فضای سیاسی و هنری از سال ۷۶ آشکارا تغییر کرده و از ۱۵ دی ۱۳۷۷ و آن اطلاعیه مشهور بساط آن جماعت برچیده شده باشد.
توجیه وزارت ارشاد البته این بود که بودجه سفر هوایی نداریم و رومانیاییها هم با اتوبوس آمده بودند و اتوبوس و خدمات بهتری برای همان مسیر در نظر گرفته شده است.
سرگروه نوازندگان- ارسلان کامکار- در اصل برنامه تشکیک کرد و گفت میخواهند ارکستر سمفونیک را خراب کنند چون بعد از چهار شبانه روز در اتوبوس بودن چگونه میتوان نوازندگی کرد؟
مشکل اصلی دیگر این بود که زمان شروع برنامه هشتم آذر بود و اتوبوس باید در جادههای سرد و برفی مسیر را طی می کرد و تازه خود رومانیاییها میگفتند با جاده های اروپا مشکل نداشتیم و به ایران که رسیدیم گفتیم کاش با هواپیما میآمدیم و اساسا نمیآمدیم!
با این همه چون هر دیدی بازدیدی دارد و قول داده بودند اگر آنها بیایند اینها هم میروند وزارت ارشاد اصرار داشت این سفر انجام شود.
طرف رومانیایی مشکل را به شیوه خود حل کرد و زمان برنامه را عقب انداخت تا هنرمندان ایرانی خستگی راه را از تن به در کرده باشند و با شادابی و انرژی برنامه اجرا کنند.
رومانیاییها اما تازه از چنگ دیکتاتوری چائوشسکو به درآمده بودند و فقیر بودند و نمیشد انتظار داشت بیش از امکانات محلی بودجهای صرف کنند.
یک خبرنگار هنری مشکل را به شیوه دیگری حل کرد و قضیه را با شخص رییس جمهوری درمیان گذاشت. با طرح این پرسش که آیا به نظر شما زیبنده است تیم های ورزشی برای شرکت در اردو در ترکیه یا ارمنستان سفر کنند اما نوبت به هنرمند و موسیقی که میرسد همه به فکر صرفهجویی بیفتند؟
خاتمی گفت: حتما موضوع را با مسجد جامعی وزیر ارشاد در میان میگذارد. خبرنگار توضیح داد: خودم از ایشان پرسیدهام و گفته اند بودجه نداریم تا از هواپیمای چارتر استفاده کنیم.
خبرنگار برگ برنده دیگری هم رو کرد و گفت: آقای رییس جمهوری! تعداد هنرمندان هم زیاد است و شاید به چند اتوبوس نیاز باشد. آن هم در این جادههای برفی و همان جا رییس جمهوری گفت: با هواپیما میروند. اگر هم ارشاد بودجه نداشت از بودجه نهاد ریاست جمهوری اختصاص میدهیم.
نکته قابل توجه این که ۸ نوازنده که بر خلاف دیگران گفته بودند مشکلی با سفر زمینی ندارند و حاضرند به خاطر برنامه هنری سختیهای راه را به جان بخرند به جای آن که ستایش شوند سرزنش شدند!