مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: قرار بود انقلاب اسلامی و نظام سیاسی برآمده از آن، نه سوسیالیستی باشد و نه کاپیتالیستی، بلکه یک حکمرانی مردمی متکی به احکام الهی باشد که اجرای عدالت جوهر اصلی آن را تشکیل میدهد.
ویژگیهائی که از نظام جمهوری اسلامی گفته میشد، چنین شمایلی را به ذهنها منتقل میکرد. تا مدتی نیز این نظام با همین ویژگی به پیش میرفت و چشمها و گوشهای فراوانی را به خود جلب کرده بود و امیدهای زیادی نیز به وجود آورده بود.
در داخل کشور هم آنهمه فداکاری و ایثار که بهترین مردان و زنان به ویژه جوانان برای حفاظت از این نظام کردند و در برابر تمام توطئههای داخلی و خارجی ایستادند برای همین بود که آنچه از حکمرانان میشنیدند را میدیدند و آنچه میشنیدند نیز دقیقاً همان بود که میدیدند. از بیماری سوسیالیسم در این سرزمین خبری نبود و هیچ پیرمرد و پیرزنی به درمانگاهها برای وقت گرفتن از پزشک گوش و چشم مراجعه نمیکرد.
از وقتی که به هشدار امیرالمؤمنین* علیهالسلام بیتوجهی کردیم و اصول را فدای فروع کردیم و با کنار زدن صاحبان تجربه و کاردانی و کارآمدی زمام امور را به افراد کوتاهقد و نابلد و ناکارآمد سپردیم، بیماری سوسیالیسم به سراغ ما هم آمد.
اکنون از اصل انقلاب و نظام جمهوری اسلامی آنگونه که بود و باید باشد دفاع میکنیم بدان امید که پیرایههای بسته شده به آن هرچه زودتر زدوده شوند و با خارج شدن ویروس بیماری سوسیالیسم از تن این انقلاب و نظام، همواره از مسئولین همان را بشنویم که میبینیم و همان را ببینیم که میشنویم.