صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۹۰۸۲۳۷
تعداد نظرات: ۱۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۸ - ۳۰ شهريور ۱۴۰۲ - 21 September 2023
به بهانۀ  زادروز شاعر «کوچه»

 مناظره شعری فریدون مشیری با باستانی پاریزی/ تو با  «لادا» میا در این «بلادا»‌ ! 

به بهانه سی ام شهریور زادروز فریدون مشیریمناظره شاعرانه او با استاد فقید تاریخ - باستانی پاریزی- را که با زبان طنز و بسیار شیرین انجام شده به نقل از کتاب «مار در بتکده» نقل می‌کنیم تا بدانیم در شعر هم دستی داشته و اصطلاحا در مقابل شاعر نوپرداز کم نیاورده!

               
     عصر ایران- سی‌ام زادروز فریدون مشیری شاعر محبوب معاصر است که بیشتر با این شعر شهرت و محبوبیت دارد: بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم/ همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم... آقای دکتر رضا شاه‌ملکی مدرس تاریخ و تاریخ‌پژوه اما به این بهانه مناظره شعری شیرین و طنازانه‌ای که میان استاد فقید تاریخ - محمد ابراهیم باستانی پاریزی و فریدون مشیری - انجام شده را برای مخاطبان عصر ایران روایت کرده است:

  این مناظره در کتاب "مار در بتکده" اثر شادروان باستانی پاریزی آمده‌ و حاوی اشاراتی ظریف و نکته‌سنجانه است و پر از کاربرد آرایه‌های ادبی مانند تلمیح و تناسب و واج‌آرایی و مراعات نظیر و...


   شادروان فریدون مشیری شاعر بزرگ معاصر بی‌نیاز از معرفی است و شهرت اشعار صمیمی، عاشقانه و ماندگار او از فضای تخصصی اهل ادب و ادبیات گذشته و در دل مردم نیز راه یافته است.

   اما شاید درباره استاد باستانی پاریزی که به نوعی شمایل تاریخ‌نگاری در روزگار معاصر بود و هست، کمتر بدانیم که طبع شعر نیز داشت و البته از ایشان دیوان شعری به نام (یاد و یادبود) باقی است. برای انبساط خاطر مخاطبان این مناظره شعری خوش‌مزه بین استاد تاریخ و شاعر سرشناس با توضیحاتی نقل می‌شود.

 باستانی پاریزی به عنوان مقدمه بحث  می‌نویسد:

  «چند سال پیش شبی برای دیدار دوست گرامی دکتر محمد امین ریاحی و همسایه‌ی ایشان: شاعرِ استاد، فریدون مشیری رفته بودم. در بازگشت، اتومبیل روشن نشد و هم چنان دم خانه ماند. دوستان قبول کردند که آن شب ماشین خراب شده را محافظت فرمایند، تا فردا، دستی از غیب برون آید و کاری بکند. فریدون مشیری آن شب این شعر را در حق آن ماشین که از نوع «لادا» یعنی نوعی فیات روسی بود، سرود و بر شیشه ماشین چسباند:

 

نباشد اعتباری چون به «لادا»
 تو با «لادا» میا در این بلادا

سفر در نیمه شب تا شهرک غرب۱
رود «لادا»، ولی با هر چه بادا...

اگر «لادا» وفادار است از چیست
که آن را یاد اربابش ندادا؟

نخواندی گر مرا در جمع یاران
مخوان! دوری کن از ما بیسوادا

ولی از بهر تعمیر قراضه ات!
به دردت می خورم، روز مبادا

استاد باستانی پاریزی در ادامه و در حاشیه کتاب چند نکته را توضیح داده:


   اول آنکه کلمه «لادا» در روسی به معنی وفادار است. و اشاره ظریف فریدون مشیری به واژه وفادار به این مناسبت بوده. دیگر آنکه در جایی که مشیری گفته: «نخواندی گر مرا در جمع یاران» گلایه‌ای است  با خوش‌طبعی ، از سوی مشیری خطاب به باستانی پاریزی،  که گویا شبی استاد باستانی با عده‌ای از دوستان مشترک جمع بوده‌اند و البته شادروان مشیری در آن محفل غایب بوده است. 

   باری، باستانی  با قریحه شوخ و نکته‌سنج خود، شعر مشیری را بی پاسخ نگذاشت و سرود‌:

مشیرا، مستشارا، اوستادا 
فریدونا، منوچهرا، قبادا

مشیری؛ ای که خواندی در همه عمر
 نماز جمعهء خود را فرادا

دل پور فریدون و قبادا
مبادا از جانب من بد، مبادا

توئی که شهرت نامت گذشته 
زتنگ سرحه،* تا پطروگرادا

تو در جمع ار نباشی،شعر تو هست 
تو با مایی همیشه، اوستادا
---------------


وفاداری مرا لادا نشین کرد
چو قوم عاد در ذات العمادا**

مرا در چنگ این لادای بی پیر 
 فلک انداخت ،آن ام الفسادا

و کاد الفقر، گفتا، کان کفرا ***
 قدیما کرده‌اند این اجتهادا

روم گر تا کرج، چون موشک سام 
 رسد پِت و پِت‌اش تا باغ دادا***
-------
الا ای باستانی، زیر این چرخ 
ندا کم زن که شد حذف منادا

سخن بس کن، که با شعر مشیری 
 کلام تست بازارش کسادا

درین عصری که بُر خوردند بسیار 
میان با سوادا، بی سوادا

نباید هر چه باشد گفتنی، گفت
مبادا هر چه باداباد، بادا

بلی گفتم به لادا، گر چه لادا 
 بلا باشد، بلی، در این بلادا

اگر چه قافیه تنگ است و پیری
 اتومبیلی است، خاص ...دا !!


(باستانی خودش واژه آخر را سانسور کرده و به جایش سه نقطه گذارده!)‌‏

___

* منزل شادروان باستانی پاریزی هنوز در شهرک غرب است. باستانی در یکی از کتاب‌هایش اشاره دارد که در دهه پنجاه در "بیابان‌های فرحزاد" به اساتید دانشگاه زمین تعلق گرفت تا صاحب خانه شوند و دودل بوده که آيا به آن منطقه دور افتاده و کم امکانات که تا اولین پمپ بنزین ۵ کیلومتر فاصله داشتند! نقل مکان کند با نه.( و البته اکنون میدانیم کار بیابان های فرحزاد! و به دنبال آن شهرک غرب  و کار قیمت‌ها و ... به کجا رسیده.


به قول نظامی: 


بس که ببستند بر او برگ و ساز
 گر تو ببيني نشناسيش باز!  


و نقشه ساخت خانه را هم فرزند ایشان مهندس حمید باستانی پاریزی تهیه کرد. از این ماجرا و داستان آن در کتاب (باستانی پاریزی شدن) سخن رفته است. باستانی فرحزاد را به صورت فره‌‌زاد و با ریشه پره‌ذات آورده است و در ادامه به نکاتی تاریخی درباره ریشه این اسم می‌پردازد که جای نقل آن‌اینجا نیست.

* تنگ سرحه؛ روستایی سر سبز بر کرانه رود تنگ سرحه در بخش پیپ شهرستان لاشار استان سیستان و بلوچستان

** اشارتی تاریخی به قوم عاد و جایگاه آنها در شعر یک استاد تاریخ . در قرآن کریم نیز به ارم ذات العماد و قوم عاد اشاره شده است.

*** تلمیحی دیگر. این‌بار به حدیث پيامبر ص.

**** بغداد. که واژه‌ای ایرانی است.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۲
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۰
علوی
۱۳:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۳۱
سلام با سپاس و تشکر بسیار عالی وزیبا بود روح استادباستانی پاریزی شاد ودر جوار رحمت الهیقرین آرامش باد
ناشناس
۱۱:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۳۱
انتخاب نظرات رابسته بود هیچ نظری راچاپ نمیکردامابی هیچ ارفاقی فیلترش کردندشماهم ازهرمطلب دویاچندنظررامنتشرمیکنیدمطمئن باشیدبه شماهم رحم نمیکنندپس منتشرکنیدگرچه نظرات اول به دست آنهامیرسد
احسان
۱۰:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۳۱
قدردان عصر ایران هستم که فقط در وادی سیاست و مطالب سبک زندگی نمی چرخد و در کنار آنها ب کار اهل نظر و فرهنگ هم التفات دارد. یاد بعضی نفرات روشنم می دارد.
ممنونم
ناشناس
۰۰:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۳۱
به نظرم اینجا منظورشون از لادا، ماشین روسی به نام لادا بوده، که زمانی خیلی در ایران زیاد بوده، و اتفاقا نسبت به زمان خودش ماشین خیلی خوبی بوده. البته بیشتر در شمال کشور می توانستید این ماشین رو ببینید.
ب
۲۲:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۳۰
این دو انسان فرهیخته گنج های علمی و فر هنگی و هنری ایران بودند و هستند. یادشان در قلب ایرانیان کتاب خوان جاودان است
فرهنگی بازنشسته
۲۲:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۶/۳۰
" دراین عصری که بُر خوردندبسیار
میان باسوادا، بی سودا
روح شان شاد باسوادان وطن من
عالی بودنویسنده محترم
ناشناس
۲۰:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۳۰
از این دو استاد بزرگوار مطالب جدی زیاد خوانده و شنیده بودم ولی نمی دانستم که طناز هم بوده اند.
از نویسنده این مطلب سپاسگزارم که به نیکی ازاین دو ادیب و شاعر گرانمایه یادی کردند.
ناشناس
۱۹:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۶/۳۰
عالی...
ناشناس
۱۹:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۳۰
شعر نظامی :
" بسکه ببستند ...." صحیح است که " بستند " آمده و وزن درست نيست.
عصر ایران ممنون. اصلاح شد
ناشناس
۱۸:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۶/۳۰
عکس بالای صفحه از ایشون خیلی شبیه استاد اسماعیل کهرم استاد محیط زیست هست اول اشتباه گرفتم
ناشناس
۱۵:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۳۰
خیلی نازنین بودند این هر دو بزرگ. آدم گاهی خیلی دلتنگ آدمهای خوب می شه.
ناشناس
۱۵:۰۶ - ۱۴۰۲/۰۶/۳۰
حدس کلمه مورد نظر در سه نقطه مشکل نیست. می تونستن حذف نکنن. با حرف گ شروع می شود!
تعداد کاراکترهای مجاز:1200