رامین عباسیزاده طراح داستان و تهیهکننده سریال "رحیل" در گفتگو با عصرایران گفت: اینکه برخی همچون بهرام بیضایی اعتقاد دارند که ریشه هزار و یک شب، ایرانی است و به قصه اصلی که قصه خود شهرزاد است میرسد، پربیراه نیست چون اصلی ترین ویژگی متلها و افسانههای ایرانی، قائم بودن به روایت تودرتو است که هزارویک شب بدان شهره است.
اینکه بتوانیم بر مدار سنت داستان گویی هزار و یک شبی، فیلم یا سریال بسازیم در همه دورهها میتواند جذاب باشد و مخصوص به این دوره نیست. سالها پیش زنده یاد علی حاتمی همین سنت را برای ساخت قصه های مثنوی و بعدتر هزاردستان به کار برد و میبینیم که همان پایه درست باعث شده هنوز هم این سریالها پربیننده باشند.
در سریال رحیل و در معماری اولیه داستان، سعی کردیم به این سبک در روایت پایبند باشیم که البته در سینمای دنیا به شکل گیری روایت های موازی نظیر عشق سگی و بابل منجر شده ولی در سینما و تلویزیون ایران، همچنان اگر این روایتهای تودرتو را با پاس کاری میان کاراکترها پیش ببریم مخاطب وطنی لذت بیشتری میبرد.
عباسیزاده با اشاره به مایه های سحر و جادو و در عین حال مغازله که از عناصر اصلی داستان های هزار و یک شبی است و در سریال "رحیل" نیز نمود داشته، اظهار داشت: داستان های هزار و یک شب چند نوع هستند، برخی از همان مایه های سحر و جادو دارند، برخی مایه های عاشقانه، برخی مایه های تخیل و شگفتی، برخی زمینه ماجراجویی دارند و اغلب آنها هم عامهپسند هستند.
در سریال رحیل علاوه بر همه این عناصر سعی شده که در پرداخت داستانی نوعی جامعه شناسی از دورانی که داستان در آن میگذرد یعنی حدفاصل قاجار تا پهلوی وجود داشته باشد. پیش از این بیش از هر چیز سریالهای قجری دیده ایم که بیشتر هم مایه های اندرونی دارند ولی در سریال رحیل در حال واکاوی دورهای تاریک هستیم که سلطنت از قجر به پهلوی میرسد. این گزارشدهی از اجتماع آن دوران را سعی کردیم در قالب داستانکهای جذاب و متفاوت باشد که همه در یک خط داستانی به هم متصل هستند.
عباسیزاده که پیشتر تولید سریالهایی همچون او یک فرشته بود و سقوط یک فرشته با مضمون ماورایی را برعهده داشته درباره استفاده از یک کاراکتر جادوگر در مرکزیت درام با بازی اندیشه فولادوند بیان داشت: جنس داستان ایجاب میکرد که در ادامه همان مردم شناسی آن دوره، به پدیده خرافه و سحر و جادو هم اشاره گردد که خود از مایه های هزارو یک شبی است.
مردمان آن دوره بسیار بیش از این دوران به سحر و جادو علاقه داشتند و می بینیم که جادوگر داستان رحیل با نام بیتاج هم چه نقشه ها که در سر ندارد. اندیشه فولادوند بازیگر مطمئن و توانایی برای ایفای این نقش بود که پایه ادبی ایشان کمک میکرد که بتواند برخی دیالوگهای آهنگین را چنان که نیاز درام است، ادا کند.
این تهيهکننده ادامه داد: در سریال رحیل تیم بازیگران قابل اتکایی داشتیم. حمیدرضا آذرنگ جزو یکی از هنرپیشه های مجرب برآمده از تئاتر است که به غیر از بازيگري در سینما و تلویزیون خود تجربه ساخت فیلم آوانگاردی به نام روزی روزگاری آبادان را داشته است. آذرنگ و اندیشه فولادوند خیلی خوب درام مرتبط با زوجی که منفعت طلب هستند را به تصویر کشیدند.
در میان پیشکسوتان ثریا قاسمی، کاظم هژیرآزاد و فرخ نعمتی و... را داشتیم که تک تک آنها برای اینکه وزن یک کار را بالا ببرند، کافی هستند. در میان جوانترها نیز حسام محمودی فقید، گیتا راد، ریحانه رضی، علی عباسی زاده، غزاله اکرمی و... را داشتیم و در عین حال بازیگری مثل نسیم ادبی که نقشهایش را با جان و دل بازی میکند و بسیاری بازیگر تازهکار که در آينده، بیشتر از آنها خواهید شنید.
عباسیزاده درباره همگن کردن بازی بزرگان بازیگری با چهره های جوان گفت: مهم، ایجاد فضای امن در پشت صحنه و درعین حال سنجش عیار بازیگری یک جوان است. اگر انتخابها درست باشد بعید است بازیگران تازه کار نتوانند از فرصت رویارویی با بزرگان، درست استفاده کنند. گاهی می بینیم که برخی فقط علاقمند بازیگری هستند ولی بازیگر نیستند.
شما به امثال ثریا قاسمی و مادر فقیدشان نادره خیرآبادی نگاه کنید؛ اینها ذاتا بازیگر هستند و عشق به هنر هم افزون شده بر بازیگری شان. در انتخاب بازیگران تازه برای سریال رحیل سعی شد افرادی گزینش شوند که بازیگر باشند و نه اینکه فقط عشق بازی باشند. عرصه سینما و تلویزیون همانند یک اقیانوس است و هرچقدر بازیگر تازه وارد شود باز هم کم است چون آثار متنوع تولید میشوند و هر کدام از این آثار نیاز به بازیگر دارند و نمیشود به اتکای همان چند بازیگر مطرح جوان، کار تولید کرد.
بماند که کلی فارغ التحصیل آکادمیک یا تجربی بازیگری داریم که باید وارد عرصه شوند و چه بهتر از اینکه همه سریالها بتوانند از جوانان مساعدتر استفاده کنند.
رامین عباسیزاده پیرامون رگه های آیینی و همچنین توجه به داستان پردازی زنانه در سریال رحیل اظهار داشت: درون مایه آیینی رحیل از ابتدای نگارش فیلمنامه بود ولی هرچه جلوتر رفتیم و سریال در مرحله بازنویسی قوام بیشتری پیدا کرد، محوریت زنان در قصه زیاد شد؛ تا جایی که متوجه شدیم باید به جایگاه زن در ارتباط با پرورش مرد بپردازیم. ما زنان را در این قصه فعال میبینیم. توجه زنان به هنر تعزیه و مذهب میتواند قهرمانان داستان و وابستگان آنها را نجات دهد.
وی درباره شخصیت پردازی زنان گفت: ما با تقسیمبندی نیروی خیر و شر دو قطب ساختیم، که ابتدا تکلیفشان با مخاطب معلوم است. طیف دیگری از زنان که جزو زنان اندرونی هستند، به مرور در طول قصه اهمیت پیدا کردند یعنی هرچه جلو رفتیم، با شخصیتها و ویژگیهای فردی بیشتری آشنا شدیم.
عباسیزاده با بیان اینکه تلویزیون و سینما و شبکه خانگی سه مدیوم مکمل هستند و هر سه باید به دنبال تولید محصولات حرفه ای برای مخاطب روز باشند، اظهار داشت: تلویزیون جای نیروهای حرفه ای است چون قرار بوده فراگیرترین رسانه ما باشد و برای اینکه بتواند مخاطب روز را که در معرض انواع و اقسام محتوای مختلف قرار دارد را جلب کند باید به سمت نیروهای حرفه ای برود.
خوشبختانه تلویزیون نیروهای متخصص خوبی را در ادوار مختلف داشته که توانسته اند محتواهای به روز و مخاطب پسندی را تولید کنند. هنوز هم کارنامه سریال سازی تلویزیون در ادوار مختلف را که مرور میکنیم در هر دوره با محصولاتی روبروییم که تا چند نسل مخاطب دارند.
شخصا در تولید سریال چه در تلویزیون و چه در شبکه خانگی علاقه بالایی دارم که در پشت صحنه و صحنه از نیروهای حرفه ای استفاده کنم. حرفه ای نه فقط به معنای چهره که اتفاقا گاهی نیروهای کم نام و نشان حرفه ایتر از برخی چهرهها بودهاند. در سریال رحیل سعی کردیم جمعی از خبرگان حیطه تولید و بازیگری را گردهم آوریم تا مخاطب حس کند که کاملا به او احترام گذاشته شده.
من شخصا با تجربه گرایی و سعی و خطا مخالف نیستم ولی حتی تجربی ترین آثار هم باید تولید حرفه ای داشته باشد. اینکه جوانان را وارد کار کنیم و ایده های تازه آنها را جذب کنیم خیلی هم خوب است ولی قطعا در کنار یک جوان باید یک نیروی باتجربه به عنوان همراه و همکار-و نه فقط ناظر- باشد تا کیفیت کار استاندارد باشد.
مخاطب سریالهای تلویزیون ممکن است مخاطب سریالها روز خارجی هم باشد پس تولیدکنندگان سریالهای تلویزیونی وظیفه دارند محصولات به روز خارجی را مرور کرده و به ویژه از نظر تکنیکی سعی کنند دستاوردها را استفاده کنند. در سریال رحیل هم بازیگران قدیمی و باسابقه داریم و هم جوانترهایی که باز هم حرفه ای فکر میکنند و بیشتر از دیده شدن خودشان به دنبال کمک به ارتقای محصول بودند.
در تیم تولید نیز همین نگاه را داشتیم و از چهره پردازی و فیلمبرداری تا طراحی صحنه و لباس و و دکور و صدا و تدوین، کاملا حرفه ای پیش رفتیم. از اینها گذشته، پروسه زمان بری را برای تحقیقات و نگارش فیلمنامه صرف کردیم و در تولید نیز با چند گروه و متمرکز بر یک اتاق فکر واحد پیش رفتیم تا راندمان، بالا رود.