عصر ایران؛ سروش بامداد- با انتخاب علی خطیر به عنوان «سرپرست مدیر عاملی» باشگاه استقلال حال این باشگاه پرسابقه طی سه ماه سه مدیر عامل به خود دیده است. البته به جای مدیر عامل از عنوان من درآوردی «سرپرست مدیر عاملی» استفاده میشود!
مدیر عامل در هر شرکت، مدیرِ عاملِ مصوبات هیأت مدیره است و منظور از سرپرست مدیر عاملی طبعا این نیست که سرپرستِ مدیر عامل است بلکه احتمالا مقصود این است که موقت است منتها چون مدیر موقت متزلزل به نظر میرسد از تعبیر سرپرست مدیر عاملی استفاده میکنند و شاید نمیگویند سرپرست تا با سرپرست تیم اشتباه گرفته نشود.
به هر رو 18 فروردین 1402 علی فتحاللهزاده خویی مدیر عامل یا سرپرست مدیر عاملی بود (4 روز بعد کنار رفت یا برکنار شد) و 18 اردیبهشت و 18 خرداد 1402 سید حجت کریمی و حالا در 18 تیر 1402 علی خطیر که یک بار از باشگاه کنار گذاشته شده بود. یعنی در سه ماه سه مدیر عامل و به قول خودشان سه سرپرست مدیر عاملی!
بامزه این که حجت کریمی بدهیهای سنگین باشگاه به استراماچونی را پرداخت و در حال مذاکره با دروازهبان تیم رقیب بود یعنی پولی در بساط بوده قاعدتا اما ناگهان کنار رفت.
برخی بر این باورند خطیر گزینه خصوصی سازی بود و صدارت او یعنی سازمان خصوصیسازی و رییس آن (قربانزاده) که چندی است در حال مچ انداختن با وزارت ورزش و وزیر آن (حمید سجادی) است در این بازی برنده شده و به خاطر همین شایعه استعفای وزیر هم پیچید هرچند طبق معمول آن که تکذیب کرد روابط عمومی خود وزارتخانه بود و باید دید سرانجام این تکذیب هم مانند موارد قبل خواهد شد یا نه. چون خادمان از این دست کارها برای مخدومان میکنند.
برخی حتی قضیه را سیاسی میدانند و با توجه به انتساب قربانزاده به باقر قالیباف داستان را فراتر از عرصه ورزش ارزیابی میکنند.
با این همه بارزترین ویژگی علی خطیر اشتهار او به چهره ای «فیفایی» است. یعنی به صفت شخص حقیقی و نه مثلا مانند مهدی تاج به اعتبار شخصیت حقوقی ریاست فدراسیون فوتبال با فیفا و کنفدراسیون آسیا ارتباط دارد. این در حالی است که شمار مدیران مرتبط با نهادهای بینالمللی درایران بسیار اندک است و یکی از دلایل انزوای ایران در مجامع جهانی همین است و از این حیث انتخاب یا انتصاب مدیر عامل یا سرپرست مدیر عاملی جدید متفاوت و شاید غافلگیر کننده بوده است.
با توجه به این که مالکیت باشگاه استقلال به وزارت اقتصاد و دارایی انتقال یافته تا به شکل ظاهری مشکل مالکیت واحد دو باشگاه به لحاظ حقوقی حل شده باشد باشگاه دولتی عملا زیر نظر سازمان خصوصی سازی فعالیت خواهد کرد و این امر نیز بر ویژگی های باشگاه داری در ایران خواهد افزود.
سالها قبل پیشنهاد شده بود ایران برای خصوصیسازی از مدل ترکیه استفاده کند و دو باشگاه ابتدا به شهرداری تهران واگذار شوند و بعد به بخش خصوصی. هر چند مالکیت واحد می توانست مشکل زا باشد.
از دوشنبه هفته قبل که برنامه فوتبال برتر تلویزیون به بحث مذاکره مدیران استقلال با دروازه بان استقلال اختصاص یافت هنوز یک هفته نگذشته اما دیگر نه خبری از حجت کریمی است و نه طبعا قائم مقام او و نه بحث دروازه بان مطرح است. همه چیز تغییر کرده الا یک چیز و آن هم این که مشخص نیست اگر باشگاه کاملا دولتی است چرا اصرار دارند با عنوان شرکت فرهنگی ورزشی و با هیات مدیره معرفی شود و اگر خصوصی است کو صاحب و مالک آن؟ مگر در بهمن و اسفند سال قبل گفته نشد خصوصی می شود؟
مشکل استقلال و پرسپولیس این است که هم میخواهند دولتی و در اختیار بمانند و هم به ظاهر روند خصوصیسازی را طی کند. بهترین گواه برای دولتی بودن اما تغییر مدیران با تغییر دولت هاست. در حالی که اگر باشگاه دولتی نباشد چه کار به تغییر دولت دارد؟
در کشوری که شهرداری پاتخت آن در توجیه سودای تصرف خانه اهل فکر به گرانقیمت بودن ملک استناد میکند و انگار میخواهند خانه اندیشمندان را معامله کنند وزارتخانه های متولی هم دل از باشگاه نمی کنند.
کافی است دولت مردمی بدهی ها تا این لحظه را تقبل کند و از این پس آنها را به هیات امنا یا هیات مدیره واقعی مرکب از چهره های مورد اعتماد مردم بسپارند. با یک فراخوان از مردم می توانند پول بگیرند و به این وضعیت خاتمه دهند.
با این همه بازگشت علی خطیر به باشگاه به رغم اصطکاکات قبلی را چه به حساب نگاه متفاوت و تازه بگذاریم و چه دور اندیشی برای ملتهب نساختن ورزشگاه ها و رد اتهام تلاش سازمان یافته برای تبدیل استقلال به یک تیم معمولی میتوان مثبت ارزیابی کرد و یادآور شد چوب خط تعییر سرپرست مدیر عاملی پر است و سه ماه سه مدیر عامل یا سرپرست مدیرعاملی کفایت میکند!
حسین قربان زاده رییس سازمان خصوصیسازی
با قبول این فرضیه که علی خطیر گزینه مورد نظر سازمان خصوصیسازی است او باید بماند تا پروسه خصوصیسازی را به فرجام رساند. قربانزاده به تازگی گفته: «در تاریخ این دو باشگاه طراحی مدلی مثل سال ۱۴۰۱ که هر باشگاه بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان منابع بهدست آورد سابقه نداشته» و او مانع تزریق هیچ پولی نبوده: «آدمهای کوچک برای بزرگ شدن، دیگران را تخریب میکنند. چاره آن است که کار بزرگ را به آدمهای کوچک نسپاریم!»
آیا قربانزاده چاره را یافته و کار خطیر مورد نظر او خصوصیسازی باشگاه استقلال است و آدم بزرگِ انجام آن نیز همین علی خطیر؟
بلکه جذابیت کار در این است که فوتبال ، ماکتی از وضع کلی کشور ماست ،
در واقع هرجا که قدرت سیاسی و اقتصادی وجود دارد مانند وزارت خانه های مهم و یا شرکت های ثروتمند دولتی ، همین ماجرا ها و جنگ قدرتها تکرار می شود .
و به همین دلیل است که کشور به چنین وضعی دچار شده است .
با مدیریت فاسد و ناکارآمد دولتی ، هیچ امکانی برای برون رفت از بحران و بن بست فعلی وجود ندارد.