فعال فرهنگی افغانستانی با بیان اینکه قرارداد هیرمند به نفع افغانستان تنظیم شده است، گفت: شهر سوخته دیگری نمیخواهیم!
سیر تاریخی موضوع حقآبه ایران از هیرمند طی ۱۰۰ سال اخیر نشان دهنده تلاشهای جدی در منطقه است که منجر به انعقاد قرارداد موقت ۱۳۱۵ و تقسیم نصف- نصف آب هیرمند، قرارداد ۱۳۱۷ و عدم پایبندی دولت افغانستان به توافقات آبی با ایران، قرارداد ۱۳۳۰ و تعیین حقابه هیرمند برای ایران به میزان ٢٢ متر مکعب در ثانیه و معاهده تقسیم آب هیرمند در سال ۱۳۵۱ شده است.
انسداد مسیر آب هیرمند در دوره اول استقرار طالبان در افغانستان و پس از آن کارشکنیهایی بر خلاف معاهدات میان دو کشور در دوره کرزی و اشرف غنی زمینههای آنچه امروز رخ داده است را فراهم کرده است.
محمد کاظم کاظمی، فعال فرهنگی ایران و افغانستان، تاریخچه دیپلماسی ایران و افغانستان و مناقشات ۱۰۰ ساله آب هیرمند میان دو کشور را بر اساس مطالب منتشره در روزنامه اطلاعات طی یک سده گذشته تشریح کرد.
نویسندۀ افغانستانی و عضو گروه علمی برونمرزی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در گفتگو با خبرنگار «اطلاعات آنلاین» از دیپلماسی همراه با احترام و مدارا از حدود ۱۰۰سال قبل میان دو کشور ایران و افغانستان سخن گفت. وی درباره نگارش کتابی درباره تاریخ افغانستان بر اساس اخبار، گزارشها و مطالب منتشر شده در روزنامه اطلاعات طی ۱۰۰ سال گذشته گفت: در این کتاب تحولات سیاسی دو کشور در آینه روزنامه اطلاعات منعکس شده است.
کاظمی گفت: با بررسی این اخبار شاهد آن هستیم که رویدادهای افغانستان به عنوان یکی از موضوعات مهم در روزنامه اطلاعات بوده است و توسط روزنامه نگاران دنبال و منتشر شده است.
وی با اشاره به اینکه دیپلماسی بین ایران و افغانستان در همه این سالها بر اساس نوعی مدارا و احترام متقابل بوده است، گفت: در بازه زمانی سفر امان الله خان به ایران نیز که ۹۵ سال پیش انجام شد – فارغ از حواشی آن – شاهد انعکاس اخبار و گزارشهای مرتبط با آن در روزنامه اطلاعات به عنوان اصلیترین روزنامه ایران هستیم.
در آن دوره بحث آآب هیرمند پیش میآید در آن زمان سد کجکی هنوز احداث نشده و بحث کانال یا نهر بغرا مطرح است. در آن دوره بحث نگران کنندهای از قول مسئولین ایران نسبت به موضوع مطرح میشود و با دیپلماسی سنجیده و ملایم از دو جانب حل میشود.
وی با اشاره به بررسی کارشناسان انگلیسی و آمریکایی برای تعیین خط مرزی و وضعیت سهم حقآبه گفت: چند نوبت کارشناسان انگلیسی و امریکایی برای تعیین خط مرزی و دبی آب در منطقه حضور پیدا میکنند. بعد از آن قرار داد هم موضوع محل مناقشه بوده است تا اینکه قرارداد سال ۵۱ به امضا میرسد.
کاظمی گفت: آنچه در اسناد تاریخی آمده این است که موضوع رود هیرمند بیشتر به نفع افغانستان بوده است. در دو مرحله قرارداد مرتبط با هیرمند به نفع افغانستان بوده است، اما باز هم علی رغم آنکه قرارداد به نفع آنها بوده، اما برخی گروهها و افراد در افغانستان کارشکنی میکنند و میگویند این قرارداد به نفع ما نیست.
حتی موسی شفیق، نخست وزیری که در سال ۵۱ قرارداد را از طرف افغانستان امضا میکند تحت فشار مجلس افغانستان قرار میگیرد که چرا تو قرارداد را امضا کردی؟! ولی واقعیت این بود که قرارداد خوبی به نفع افغانستان امضا کرده بود.
وی در پاسخ به اینکه چه چیزی میان ایران و افغانستان وجود داشته که با وجود قطع آب و بحرانهای پیش آمده، اما موجب نزاع نشده است؟ گفت: بنظر میرسد ما در واقع ساکنان یک موقعیت مشترک هستیم و از لحاظ طبیعی، زبانی و فرهنگی، مرزی بینمان وجود نداشته است.
کشورها با اقیانوسها و کوهها یا اختلافات قومی، زبانی، دینی جدا میشوند، در منطقه ما در سیستان ایران و سیستان افغانستان و نیز در خراسان ایران و ولایتهای افغانستان رودخانهای بینشان نیست و تفاوت زبانی ندارند و پوششهای یکسان وجود دارد و اینها تاثیر میگذارد بر همسویی و همدلی ملتها و اینکه مناسبات به سمت تیرگی نرود.
کاظمی تاکید کرد: میتوان گفت حتی، هیرمند نقطه وصل بوده و تنها و بزرگترین رودخانه فلات ایران بوده است و هیرمند نقطه مثبت تاریخ دو کشور و در اسطورههای ما مطرح است، هامون، سیستان و اینها چیزهایی است که میتوان به آن چنگ بزنیم و دیپلماسی آب را با آن به سمت گشایش ببریم.
کاظمی تصریح کرد: آنچه در عمل اتفاق افتاده، خشکسالیها باعث کمبود آب شده، اما در زمان دولت «کرزی» همزمان با موضوع خشکسالی اگر نگوییم روشی خصمانه، اما شیوهای نامهربانانه در پیش گرفتند. در ادامه در زمان دولتهای طالبان نیز این نامهربانی اتفاق افتاده و حتی سوء استفاده از آب بوده است و بخشی از این آب منحرف شده است.
این فعال فرهنگی افغانستانی بیان کرد: درست است که آب هیرمند، اهمیت استراتژیکی برای کشاورزی و آب و هوا در افغانستان هم دارد، اما در همه سالهای گذشته از سوی حکومتهای افغانستان در مقابل ایران، کارشکنی شده و همکاری کمتر بوده است و بویژه دولت قبلی که زیر سلطه آمریکا بوده است و در آن دولت، فارسی ستیزی، تبعیضهای قومی و نامهربانی در عرصههای مختلف نیز در حکومت را شاهد بودیم.
وی تصریح کرد:، اما در تمام این سالها در طرف ایرانی، اقدام سوئی نشده است و همچنین ایران، اقدام عملی یا فعالیت نظامی، سیاسی برای تخریب ماجرا انجام نداده است.
کاظمی در ادامه به واکنشها در فضای مجازی درباره حقآبه هیرمند اشاره و تاکید کرد: میان فعالان شبکههای اجتماعی در هر دو طرف برداشتهای اشتباهی وجود دارد.
به گفته وی، در افغانستان عدهای معتقدند همه آب هیرمند سهم افغانستان است، چون در کشور آنهاست و حق آنهاست که مثلا آب را بفروشند، اما باید به آنها گفت، در مورد هر رودخانه ای، کشوری که در مسیر رودخانه قرار دارد هم باید از آن بهرهمند شود و این حق را دارد، مثلا «رود نیل» از سودان سرچشمه میگیرد، ولی رود نیل در دنیا به نام مصر شناخته میشود؛ سرچشمه نیل در مصر نیست بلکه به این کشور جاری شده است. یا «رود فرات» از کوههای ترکیه سرچشمه میگیرد و عراق هم از این رود سهم دارد.
وی با اشاره به خاطراتش از سفر به سیستان و بلوچستان گفت: به سیستان رفته ام، دیده ام بی آبی چه بلایی بر سر منطقه سرسبز سیستان آورده است و کشتزارها و باغهای آن نابود شده است، کسی که با این تاریخ پیوند دارد، دوست ندارد، آنچه بر سر شهر سوخته آمد، بر سر شهرهای کنونی بیاید و تاکید میکنم کسانی در افغانستان این تصور را دارند، تصورشان غلط است.
وی ادامه داد: در ایران هم، این تصور غلط است که این آب سهم هامون است و رودخانه هیرمند در افغانستان استفاده و کاربردی ندارد، این رود هزار کیلومتر جاری است و در آنجا هم، کاربرد آب شرب و کشاورزی است و چند ولایت از آن استفاده میکنند.
وی تاکید کرد: هرکدام که فکر کند همه آب سهم اوست در اشتباه است.
کاظمی تصریح کرد: تصور اشتباه دیگری هست و آن ارتباط دادن موضوع آب با مهاجران است که از اخراج مهاجران به عنوان اهرم فشار استفاده شود، این تصوری غلط است، چون بسیاری از مهاجران از دولت طالبان رانده شده اند و اثری بر امارت افغانستان ندارد و حتی برای آنها خوشحال کننده است که تحت فشار قرار گیرند!
این شاعر و ادیب افغانستانی افزود: در استراتژی بلندمدت، نیروی مهاجر یک سرمایه برای بهبود مناسبات دوکشور خواهد بود، حتی با تقویت بنیه علمی مهاجر، قدرت چانه زنی یک کشور بر کشور دیگر بیشتر میکند و این همسویی و همدلی به نفع بهبود مناسبات خواهد داشت و برعکس سختگیری بر مهاجران بر تخریب مناسبات تاثیر گذار است.
وی به سخنان رهبر انقلاب درباره ضروت تدبیر برای ماجرای هیرمند اشاره و تاکید کرد: در افغانستان گروههای قومی، زبانی، نژادی و سیاسی متفاوت داریم که برخی با مردم ایران و دولت مناسبات بهتری دارند و اینکه دو کشور یک کشور واحد بوده اند و از منظر اشتراکات تمدنی و همسوییهای فرهنگی به آن نگاه میکنند، اما برخی نیز از جهات مختلف و مولفه ها، کمترین همسویی را دارند، عمدتا در طول سالها کسانی بوده اند که به هر بهانهای زمینه نقار ایجاد کنند و این بار اول نیست.
وی افزود: مثلا اعدام قاچاقچیان مواد مخدر در ایران، یکبار باعث تظاهرات در افغانستان شد و این گروهها مترصدند تا از کوچکترین بهانهها بمب اختلاف بسازند و مخالفت کنند و به عنوان مثال با جعل و تقطیع یک فیلم، موج ایران ستیزی راه میاندازند.
وی گفت: تعدد نیروهای مختلف، باعث شده برخی گروهها تخریبگر باشند؛ ساختن و مثبت شدن مناسبات، زحمت زیادی میبرد و صدها فعالیت فرهنگی باید انجام داد، ولی با یک فیلم در فضای مجازی همه زحمات چندین ساله در جهت ایجاد همدلی را از بین میبرند.
کاظمی به مخالفتهای سازمان یافته در افغانستان علیه ایران اشاره کرد و افزود: در سالهای گذشته در افغانستان گروههای تشکیلاتی و سازمان یافته علیه ایران عمل کرده اند و اکنون هم فعال هستند و در ایران چنین تشکلهایی بر علیه کشور افغانستان فعال نیست.
وی در همین زمینه و با اشاره به ریشههای مشترک دو کشور افزود: درگیریهای تاریخی و طائفهای در هرکدام از کشورهای ایران و افغانستان وجود داشته است و ملتهای دو کشور در کنار هم قرار دارند و در جنگهای داخل دو کشور شهدایی از هر دو ملت داشته و داریم و این مناسبات نیک وجود دارد.
وی در پاسخ به پرسشی درباره دلیل و پشت پرده رجز خوانی، اتهام زنیهای خارج از اخلاق برخی چهرههای افغانستانی طالبان علیه مسلمانان ایرانی، تاکید کرد: ملتهای ما همیشه در کنار هم بوده اند و وجود برخی سنگ اندازیها و رجز خوانیها نشان دهنده خواست ملت افغانستان نیست و این تصور فقط توسط برخی افراد خاص مطرح میشود.
وی رفتن آمریکاییها و سقوط دولت قبلی و خلع سلاح ارتش افغانستان را یک پروژه نام برد که در مسیر مذاکرات آمریکا با طالبان و دولت افغانستان شکل گرفت و افزود: طالبان تصور قدرت را دارد که فاتحان این نبرد بوده اند و میگویند، چون با تعدادی موتور سوار کابل را گرفتیم میتوانیم جهان را هم بگیریم؛ ولی این رجز خوانیها غرور کاذب است.