صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۹۰۳۲۴
تعداد نظرات: ۱۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۵ - ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ - 14 May 2023

استراماچونی؛ کاش استهزای قلب پر‌پول او کافی بود!

  در این که مرد ایتالیایی اگر واقعا به هواداران استقلال علاقه‌مند بود از بخشی از مطالبات می‌گذشت یا نمی‌گذاشت کار به اینجا بکشد تردیدی نیست اما این سکه یک روی دیگر هم دارد. چرا مدیران پیشین کار را به اینجا کشاندند؟

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- این گفتۀ «آندره‌آ استراماچونی» که «‌استقلال، همیشه در قلب من است» دست‌مایۀ طنز و طعنه و سوژه کاریکاتور و حتی انگیزۀ پرخاش به او در صفحۀ شخصی فضای مجازی شده چرا که سرمربی پیشین و ایتالیایی با شکایت خود استقلال را از لیگ آسیایی محروم کرد و تا پول خود را تمام و کمال نگرفت رضایت نداد.

 

از این رو حالا که گفته "استقلال همیشه در قلب من است" مقبول و مسموع نیفتاده و چه بسا سبب شده دل‌باختگان دیروز از خشم دندان بر هم بسایند چرا که میان عشق و نفرت فاصله بسیار نیست. عشق، توقع می‌آفریند و توقع برآورده‌نشده نفرت می‌زاید.


  نزد برخی استراماچونی به زنی تشبیه شده که اگرچه مهریۀ خود را به اجرا گذاشته و شوهر خود را به زندان انداخته ولی وقتی مرد با هزار گرفتاری پول مهریه را جور کرده و آزاد شده زن همچنان ابراز عشق و وفاداری می‌کند و می گوید باز هم در قلب منی در حالی که قلب او با سکه های طلا مالامال شده!


  اما به ماجرا به گونۀ دیگر هم می‌توان نگریست. فرض کنید از دوستی طلبی دارید  به رغم مطالبه و فرستادن واسطه و پیغام و هشدار او نمی‌پردازد. انکار نمی کند. اما وعده می‌دهد و عمل نمی‌کند. فرصت و مهلت می‌دهید. باز هم نمی‌پردازد. دست آخر چاره‌ای باقی نمی‌ماند جز این که شکایت کنید خاصه این که می بینید جاهای دیگر خوب هزینه می‌کند. پول خود را می‌گیرید ولی می گویید دوستی مان برقرار است.   در اینجا چه کسی خطا کرده؟ آن که به تعهد خود عمل نکرده یا کسی که دنبال مطالبات بوده است؟


  در این که استراماچونی اگر واقعا به هواداران استقلال علاقه مند بود از بخشی از مطالبات می گذشت یا نمی گذاشت کار به اینجا بکشد تردیدی نیست اما این سکه یک روی دیگر هم دارد. چرا مدیران پیشین کار را به اینجا کشاندند؟


  استرا را کنار گذاشتند تا استاد فکری را بیاورند؟ پس از آن که میرزا رضای کرمانی ناصر‌الدین شاه را با گلوله از پا درآورد ناظم‌الدوله به او گفت: کی پشت دروازه منتظر ورود به کاخ بود که شاه را کُشتی؟


  از ابتدا معلوم بود پول استراماچونی را باید بدهند اما آن قدر دست‌دست کردند و مدیر عامل پشت مدیر عامل عوض شد و ندادند و پشت گوش انداختند و دلار هم مدام بالاتر رفت و شرایط دشوارتر شد تا کار به جایی رسید که از بانک شهر وام گرفتند و بدهی را پرداختند تا شاید فرجی شود  و دست کم ار تنبیهات دیگر برهند.


  بعید است استراماچونی نشریات ایران را بخواند و کاریکاتور امروز خبر ورزشی را دیده باشد که سخن او را به سخره گرفته وقتی با قلبی پر از پول اعلام کرده استقلال در قلب اوست اما سه نکته را نباید از نظر دور داشت:


  اول این که مدیرانی که این میراث را برای بعدی ها به جا گذاشتند هم باید مورد طعن قرار گیرند. کسی می داند جناب فتحی الان کجاست؟یک جا باید گوش مالی می شدند تا دست از این همه بی وفایی بردارند یا نه؟


  دوم این که اگر شخصی به بد عهدی شهره شود و تا از او شکایت نکنند زیر بار پرداخت بدهی‌ها نرود و طلب‌کارانی که شکایت کنند به پول برسند و آنها که شکایت نکنند دست‌شان کوتاه باشد دیگران چه نتیجه‌ای می‌گیرند؟


  در همین داستان یارانه نقدی و در اوایل دولت روحانی خواسته شد اگر نیاز ندارید انصراف بدهید. اکثریت البته انصراف ندادند. اما سر کی بی کلاه ماند؟ خانواده ای که سه فرزند داشت از یارانه 45 هزار تومانی در روزگار روغن و تخم مرغ ارزان گذشت و حالا که قیمت ها چند برابر و یارانه هم نزدیک به 10 برابر شده احساس غبن و زیان می کنند. به عبارت دیگر به خاطر همکاری و همراهی پاداش که نگرفتند هیچ، مجازات هم شدند!


   در باشگاه ها هم تا شخص شکایت نکند به پول خود نمی رسد و و اعتبار ایران در کنفدراسیون آسیا و خود فیفا به شدت آسیب دیده است.


  وجه سوم اما این است که استراماچونی از دروغ هایی که به او گفته شده رنجیده است. نزد مربیان حرفه‌ای خارجی و حتی غیر مربیان و هر حرفه‌ای که در فرهنگ اروپا پرورش یافته عمل به قول و وعده فوق‌العاده مهم است و اصطلاحی به نام «شرافت کلام» را به کار می‌برند. این که به آدم‌هایی مشهور شویم که به حرف‌مان پای‌بند نیستیم خیلی بد است و این همان اتفاقی است که برای فوتبال ما رخ داده است.


  مشهور است که خوش استقبال و بد بدرقه‌ایم و اگر بخواهیم رفتار استراماچونی را به خاطر ایتالیایی بودن او بدانیم برانکو چی؟ او که اهل اروپای غربی نبود و تحصیلات عالی دانشگاهی هم دارد. دو روز دیگر ساپینتوی پرتغالی هم ناگزیر است همین مسیر را طی کند.


  اشکال کار جای دیگر است و با تمسخر استراماچونی مشکل حل نمی‌شود. کاریکاتور مرد ایتالیایی خوب است اما سراغ مدیرانی هم باید رفت که از کیسه مردم خرج می‌کنند و حاتم طایی می‌شوند و زیان روی زیان انباشته می‌کنند و بعد می‌روند دنبال کارشان!


  از ابتدا معلوم بود این پول را باید بدهند. چرا ندادند؟ نقض عهد و دروغ گویی و وعده بی پشتوانه و اتهام نداشتنِ شرافت کلام زشت‌تر است یا شکایت به مراجع بین‌المللی برای دریافت مطالبات و آن جمله؟

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۳
در انتظار بررسی: ۳۲
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۵:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
استراماچونی می تونست بگه استقلال در قلب من بود ولی وقتی من در قلب استقلال نیستم توقعی هم از من نباید داشته باشید!!!
ناشناس
۱۵:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
فوتبال که توی دنیا منبع درآمد و سودآوری هست، شده مایه ی هزینه و آبروریزی! البته فقط فوتبال نیست، خیلی چیزای دیگه هم هست!
ناشناس
۱۵:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
الان رضوانی صدا و سیما میاد و یک گزارش تهیه می کنه و استرا را متهم به ارتباط با عوامل اسراییلی می کنه و می پرسه دقت کردید جورابش آبیه؟
ناشناس
۱۴:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
مثال شما در مورد دوست یازن وشوهردرست نیست.شما در فوتبال اجرای چیزی را تعهد میکنید در ازای پول معلوم.طبق قرارداد.اینکه بعد از 6هفته دادوبیدادکنی با اینکه شرایط ایران را بهت گفتندوبذاری بروی تعهد خودتم نقض کردی.
ناشناس
۱۴:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
مثل همیشه نشون دادید که چقدر عاشق، دوستدار، همپیمان و حافظ منافع غرب در ایران هستید
محمدرضا
۱۴:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
آیا مدیرانی که بدهی برای استقلال آوردن روزی بازخواست و تنبیه می شوند؟؟ استرا حقش بود و نوش جانش ولی چرا کسی یقه ی آن مدیر را نمی گیرد؟؟؟ آیا برای آنها هم کاریکاتور میکشند؟؟ راستی اگر بخواهند روزی کاریکاتور مدیران رو بکشند، چند تن کاغذ و جوهر نیاز هست؟؟؟
ناشناس
۱۴:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
ایتالیایی ها متقلب ترین وحقه بازترین جامعه اروپای غربی هستند.استراماچونی هم از اینهاست.من تعجب کردم یک مربی ایتالیایی به ایران رفته.در سفر به ایتالیا همیشه باید مواظب کیف پولتان باشید.در رستورانها وکافه ها حتی به توریستها کلک می زنندتا پول بیشتری بگیرند.برادرم سه سال قبل به ایتالیا رفته بود.میگفت از فرودگاه تاکسی که گرفت مسیری را که کمتر از سه دقیقه بود الکی ده دقیقه چرخاندو50 یورو پول گرفت.بعدفهمیده بود که مسیر سه دقیقه یعنی دقیقا چهارتا خیابان بیشتر نبودکه اگه پیاده میرفت میتونست از یک خیابون فرعی میانبر بزنه زودتر برسه.
محمد
۱۴:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
وقتی پولی که برای زحمت نکشیده گرفته شود درست و حلال نیست . درست است که حق بین الملی به ایشون داده شده ولی چون فقط شش ماه کارکرده و طلب قرارداد سه ساله اش رو میکند درست نیست
ناشناس
۱۳:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
مثل همیشه زیبا و منطقی مینویسی آقا مهرداد عزیز
ناشناس
۱۳:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
نکته مهم تر اینکه همون موقع که ایشون میخواست برگرده و این پول رو بابت دو سال کارش بگیره در یک حرکتی که کاملا مشخص بود رنگی هست و فقط همون یکسال دستور دادن که جذب مری خارجی ممنوعه!!! و علاوه بر پول استرا یه پولی هم به مربی های جایگزینش دادن که دست کمی از اروپاییها نداره، فوتبال سیاست زده جولانگه سیاسیون رنگی و رانت خواران فاسد و بیچاره مردم علی الخصوص بخش آبی اون(هر کسی ادله خواست مبسوط و بدون توهم در خدمتم)
ناشناس
۱۳:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
ما در کشور یک مشکل بزرگ فرهنگی داریم و ان هم اینکه به صاحب حقی که حقش را مطالبه میکند و از آن نمی گذرد حمله می کنیم اما به کسی که حق را خورده و یک آب هم روش هیچ نمی گوییم. همین مساله باعث میشود که خطا کار گردن کلفت‌تر و مظلوم، مظلوم تر می شود. اما اروپایی ها یاد گرفته اند که از حق خود برای آنانی که سه بار پولش را گرفتند و خوردند کوتاه نیایند. والا اگر همان بار اول میپردختند تخفیف هم میداد.
استقلالی
۱۳:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
...همین روزنامه نگاری که کاریکاتور استراماچونی رو کشیده اگه سه سال پولشو بر اساس قراردادی که امضا کرده ندن چیکار می کنه؟ میگه به عشق کاریکاتوریستی از قید پولم می گذرم؟
ناشناس
۱۳:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
ایشون حرفه ای است و در زمان مربی گری با عشق و دل و جان تلاش کرد .
شما چرا بین وجدان کاری و علاقه قلبی با دستمردی که حق اوست تفاوت قائل میشی ؟
تعداد کاراکترهای مجاز:1200