صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۸۸۶۰۲
تعداد نظرات: ۲۰ نظر
تاریخ انتشار: ۱۹:۵۳ - ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ - 30 April 2023

مدیر سوار بر خر! آخر این چه مثالی بود که زدی مومن؟ خواستی اصغر فرهادی نشوی اما ...

عبدعلی ناصری (مدیرعامل شرکت توسعه نیشکر) درباره قطعی شدن مالکیت هفت تپه به زعم خودش با بیان یک مثال عامیانه گفت: «خر مال کسی است که سوارش می‌شود، ما هم سوار خر شدیم و پیاده هم نمی‌شیم، هفت‌تپه را ول نخواهیم کرد».

عصر ایران ؛ نهال موسوی - در روزهای گذشته اظهارات عبدعلی ناصری (مدیرعامل شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی) برای استفاده از تعبیر و مثال سوار بر خر درباره شرکت نیشکر هفت تپه جنجال زیادی به همراه داشت.

در سینمای ایران و میان مخاطبان سینمای ایران یک اصطلاحی در 2 دهه اخیر بسیار کاربرد پیدا کرده است به عنوان «پایان باز»، که عمدتا هم این شایع شدن در زبان محاوره مردم بعد از فیلم «درباره الی» اصغر فرهادی رخ داد.

وقتی در پایان فیلم به شکل مرسوم و کلاسیک تکلیف مخاطب روشن نباشد مثلا معلوم نشود که خوب‌ها و بدها چه کسانی هستند و سویه‌هایی از داستان در هاله‌ای از شک و تردید، حدس و گمان باقی بماند می‌گویند این فیلم پایانش باز است به این معنی که نتیجه گیری نهایی و قطعی همراه با پیامی مشخص از طرف فیلمساز به مخاطب ارائه نمی‌شود. خود مخاطب باید به آن فکر کند که چه اتفاقی رخ داده و چه شده است؟

اکنون سالهاست که این اصطلاح "پایان باز" و یا حتی اشاره به "اصغر فرهادی وار" بودن موقعیت، برای اتفاقاتی که به نتیجه گیری خاصی منتج نمی‌شود در زبان محاوره و ادبیات مردم هم یک فعل رایج و شناخته شده است.

اتفاقی که در مورد مدیرعامل شرکت هفت تپه رخ داد، حرف و مثالی که زد، تقریبا به زعم خودش نوعی فرار از افتادن در چنین موقعتی بود. او خواست بگوید تکلیف همه چیز روشن است و پایان باز یا همان نا مشخص بودن اوضاع درکار نیست و چنین مثالی را به کار برد!

عبدعلی ناصری (مدیرعامل شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی) در پاسخ به پرسش خبرنگار ایرنا درباره قطعی شدن مالکیت هفت تپه با بیان یک مثال عامیانه گفت «خر مال کسی است که سوارش می‌شود» و در ادامه تاکید کرد: «ما هم سوار خر شدیم و پیاده هم نمی‌شیم. هفت‌تپه را ول نخواهیم کرد.»

حال باید به آقای ناصری چند نکته را یادآوری کرد، ضرب المثلی که به کار برد برای موقعیت‌هایی است که هیچ ربطی به جایگاه و شیوه رسیدن ایشان به سمت مدیرعاملی شرکت هفت تپه ندارد.

برای خر بی صاحبی که در بیابان ول می‌گشته است، کسی او را بیابد، افسارش بزند و بعد سوارش شود طبیعی است که «خر مال کسی است که سوارش می‌شود».

یا برای مثال مسابقه‌ای بین چند نفر گذاشته‌اند و اعلام کرده‌اند جایزه مسابقه همان خری است که جلویتان قرار گرفته اما شرط بردن این جایزه این است که سوار بر آن شوید، طبیعتا هر کسی که بتواند در میان کشمکش و تقلای رقیبان سوار بر خر شود او برنده شده است پس «خر مال کسی است که سوارش می‌شود».

یا نمونه دیگر زمانی است که جنگی رخ داده و هرج و مرج کاملی در جریان است و مثلا یک خری وجود دارد که چند نفر هر کدام می‌خواهند آن را صاحب شوند، در نهایت کسی که بر خر سوار شده می‌تواند با آن فرار کند و از شر رقیبان خلاص شود پس گفته‌اند: «خر مال کسی است که سوارش می‌شود.». 

نمونه‌های بسیار دیگر می‌توان برای این مثال زد اما آنچه حیرت انگیز است این است که  شرکت کشت و صنعت هفت تپه تاریخچه مشخصی دارد و از سال 1345 تا به امروز مشغول به فعالیت در چرخه صنعتی-کشاورزی کشور است و به هیچ وجه در قالب این مثال قرار نمی‌گیرد!

مثالی که ناصری به کار برده است تقریبا مانند قانون جنگل است، نه برای کشوری که دولت دارد، مجلس دارد، وزارت خانه‌های صنعت، کشاورزی، دارایی و ... دارد .هیأت مدیره شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی وجود دارد که شما را به عنوان مدیرعامل انتخاب کرده است.

این شرکت هقت تپه (خر) مال شما نیست و نخواهد شد، شما مدتی مدیر عامل هستید بعد کنار رفته و شخص دیگری مدیر عامل می‌شود و ...

در باره نابجا به کار بردن مثال عبدعلی ناصری می توان بسیار نوشت و ... اما باز  به عالم فیلم و هنر بر گردیم، در سالهای اخیر یک فیلمساز فیلم‌های کوتاه برای برخی  ارگان‌ها به اسم ایرج ملکی از طریق شبکه‎‌های اجتماعی بسیار شناخته شد، دلیل هم این بود که ایرج ملکی فیلم‌های کوتاهی با پیام‌های اجتماعی یا در هشدار آسیب‌های اجتماعی ساخته بود که در میان مخاطبان و جمع کثیری از مردم پر بیننده شد. 

این فیلم‌ها به لحاظ محتوا، شکل انتخاب فضا، بازیگران و حتی نوع دیالوگ‌ها و پیام نهایی که باید می‌رساند از بس شعاری، واضح و مبرهن بود که به کمدی ناخواسته تبدیل می‌شد.

فیلم مزاحمت ساخته ایرج ملکی

البته خود ایرج ملکی هیچ تعارضی با این قضیه نداشت و اتفاقا همین مسیر را ادامه داد و از طریق استند آپ کردن و لطیفه تعریف کردن در اینستاگرام و ...  بسیار شناخته شد تا جایی که در انواع  برنامه‌های تلویزیونی دعوت شد، آخرین نمونه هم حضور او به عنوان مهمان در ویژه برنامه نوروز امسال از طرف شبکه 5 بود. یا در برنامه جوکر احسان علیخانی به عنوان یکی از کسانی دعوت شد که شرکت کنندگان در مسابقه را به خنده وادارد.

خلاصه که آقای ناصری (مدیرعامل شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی) می‌خواست حرفهایش نا مشخص و یا اصطلاحا "پایان باز" نباشد برای همین از ایرج ملکی تقلید کرد و در خوش‌بینانه ترین حالت حرفهایش خنده دار شد، اگر نگوییم توهین آمیز بود و سعی کنیم جان کلام و نیت او از به کار بردن چنین مثالی را بفهمیم!

اما اگر بخواهم صریح باشم باید گفت ناصری از اصغر فرهادی بودن گریخت اما ایرج ملکی هم نشد. آخر این چه مثالی بود که زدی مومن؟

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۲۰
در انتظار بررسی: ۱۴۴
غیر قابل انتشار: ۶
ناشناس
۱۳:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
چطو بتو گیر ندادن ؟؟؟ :)))))))))))
ناصر
۱۲:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
شما خوزستان نیستید یا شاید هم در جریان نباشید سؤ برداشت از حرفهای ایشان شده ایشان به قشر کارگر و کارکنان توسعه نیشکر بسیار بسیار خدمت کردند و تقریبا همه کارگران از ایشان راضیند نباید سلیقه ای برخورد کنید . ایشان هفت تپه ای که به خاک سیاه نشسته بود و تبدیل به یک موضوع سیاسی شده بود نجات دادند و کارگران دعاگوی ایشان هستند
ناشناس
۱۱:۴۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
ایشان سواد کافی ندارند. اصلا متوجه نبوده اند که این ضرب المثل عامیانه را نباید بکار ببرند. این ضرب المثل یه جائی به گوشش خورده فکر کرده اینجا می تونه استفاده کنه. درست تشخیص نداده موقعیت و شرایط را .
ناشناس
۱۱:۲۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
اگر هر کجای دنیا بود سریعا برکنار می شد، ولی حیف
عادل
۱۱:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
سلام
این روزها بخاطر یک مثالی که همچی هم بی ربط با وضعیت سابق کشت صنعت هفت په نیست و فقط با قصد روشن شدن موضوع بیان شده دکتر ناصری فارغ التحصیل دانشگاه ساوت همپتون انگلیس و از معدود مدیران لایق و متخصص که سکان هدایت توسعه نیشکر و صنایع جانبی را بعهده گرفته مورد بی مهری بعضی ها قرار گرفته غافل از اینکه ایشان در مدت مدیریت کشت و صنعت توسعه نیشکر بخاطر بهبود وضع معیشتی نزد اکثریت پرسنل توسعه نیشکر محبوب هستند و نیز مطالبات مالی هجده ماه پرسنل کشت و صنعت هفت په را پرداخت کردند و اکثر پرسنل مایلند زیر نظر توسعه نیشکر باشند و نباید این مسئله را بیش از حجم حقیقی آن نشان داد هر چند دکتر ناصری باید در بیان بیشتر توجه کنند که برداشت نا صحیح از صحبتهایشان نشود.
با تشکر
ناشناس
۰۹:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
در واقع سوار بر خر مراد شده است!
عین حقیقت
و هرگز هم از این خر عالی پیاده نخواهد شد ...
ناشناس
۰۹:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
حال باید به نوسنده محترم عصر ایران گفت :
این اصغر فرهادی شما هم هیچ ربطی به موضوع نیشکر ندارد
ضمنا، اصطلاح فیلم های با پایان باز از فیلم‌های خارجی برداشت شده و توسط امثال اصغر فرهادی تقلید و کپی کاری شده....
کریم صداقتی
۰۹:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
با سلام و احترام
ایشان از مدیران دلسوز و دارای تحصیلات عالیه هستند ما خوزستانی‌ها می دانیم که ایشان چه خدماتی در سطح استان داشته اند ، در به کار بردن چنین مثلی ، منظور و هدف مهم بود که بیان شد خیلی از مثل ها ممکن است کلماتی چنینی داشته باشد ولی هدف آنها نیت خیرخواهانه باشد
ناشناس
۰۸:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
خب درسته مثال خوبی نزده. اما نیت بدی نداشت. انشاالله خواست کارگرها محقق بشه
ناشناس
۰۸:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
صبر کن
ناشناس
۲۱:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۰
نه اصغر فرهادی نه ایرج ملکی ، به خاطر استبداد مستتر در این طرز صحبت یاد ماجرای
به چوب بستن تجار تهران به بهانه گران شدن قند و شکر در بازار توسط علاءالدوله حاکم وقت تهران افتادم .نه که آنجا هم به قند و شکر مربوط بود .
این مدیر که فکر می کند سوار خر مراد شده ، دقیقا می داند که آنچه بدستش داده اند ، غنیمت جنگی است نه پست سازمانی .
پاسخ ها
ناشناخته
| |
۱۳:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
آفرين بر شما جز با چنين تصور غنيمت گيرانه اي اين لفظ بر زبان مسئولي جاري نخواهد شد.
ناشناس
۲۱:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۰
دوزاری شما ظاهرن نیفتاده که کجا زندگی می کنید...طرف حقیقت را گقته است...
بزک
۲۱:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۰
از یک مدیر عامل بعید است اینگونه صحبت کند ویا ان کسی که در مقابل سوال خبرنگار حمله ابرهه را مثال زد. در یک نتیجه گیری می توان نوشت که اکثر مدیران در این زمانه بی سوادهستند.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۹:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
همین آقای به اصطلاح مدیرعامل پس فردا بیانیه میده و اعلام میکنه که صحبت هاش تقطیع شده و این موضوع رو توطئه عوامل بیگانه قلمداد میکنه...
ناشناس
۲۰:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۰
دیگر خیلی مته به خشخاش می گذارید ...
مردم عادی هم همین طور حرف می زنند حالا کمی بالاتر و پایین تر .
ضمنا ضرب المثل هادر طول زمان ممکن است محتوافهومی متفاوتی ارائه کنند که الی ماشاء الله است ضرب المثل که اول منظور چیز دیگری بود الان چیز دیگری است . حالا اگر اتوکشیده حرف می زد می گفتید این چه جور حرف زدنی است . به نطر من که کاملا مناسب است با شرایط الان مان هم مطابق است .
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۲:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۰
الان شما واقعا متوجه توهینی که با این مثال زدن کرده نیستین؟؟!!
ناشناس
| |
۰۸:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
خودتون میگید مردم عادی
اگه ایشون بعنوان یه مردم عادی تو کوچه بازار حرف میزد هیچ ایرادی بهش نبود کما اینکه از طرز حرف زدنش معلومه که کجای کاره
ولی الان داره از جایگاه یه مسوول اون هم همچین شرکت با اصالتی حرف میزنه پس باید حواسش به حرف زدنش باشه
البته همین ها معلوم میکنه که هیچ کسی سر جای خودش نیست
ایرانی
| |
۰۹:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۱
آخه عربها نمیتونن مثل فارسها صحبت کنن، بیچاره چکار میکرد. وگرنه مثال هیچ ربطی به این داستان نداشت. اوکی تو هم یاد بگیر
ناشناس
۲۰:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۰
چه مثالی بود واقعا؟
تعداد کاراکترهای مجاز:1200