عصر ایران؛ مقالۀ وارده*- احتمالا برای شما هم این پرسش پدید آمده که چرا با وجود این که امام جمعهها و نیروی انتظامی از صبح تا شب دربارۀ حجاب زنان صحبت میکنند (و البته مانند قبل دیگر دربارۀ بدحجابی و شلحجابی و کمحجابی نیست) و منحصر شده به «بی حجابی» - آن هم با هدف ابراز مخالفت سیاسی و قابل بهرهبرداری تبلیغاتی- چرا از شعار دهۀ 60 که بر روی دیوارها هم مینوشتند خبری نیست: «بیحجابی زن، از بیغیرتی شوهر است» تا با تحریک یا هشدار به همسران -و در ادبیات مدافعان سنتی حجاب حداکثری (شوهران)- آنان دخالت کنند و مانع شوند؟
جدای اینکه شماری از این شوهران مخالفتی با نوع پوشش همسرانشان ندارند و به خاطر همین با تذکر دهندهها چالش میکنند که «وقتی من مشکلی ندارم، شما چرا دخالت میکنید» پاسخ پرسش را در آماری که دیروز یک مقام ستاد ملی جمعیت ارایه داد هم میتوان جُست.
آقای علی گودرزی گفته «4 میلیون و 600 هزار نفر زن ایرانی که پیشتر ازدواج کرده بودند اکنون به خاطر آن که طلاق گرفتهاند یا همسرانشان از دنیا رفتهاند مجردند». بر این اساس «شوهری ندارند که بر آنها انگ بیغیرت بنشانند!»
مهمتر اما آمار 12 میلیون دختر مجرد است که در سن ازدواج قرار دارند و ازدواج نمیکنند. دربارۀ این 12 میلیون البته باید در نظر داشت مقامات رسمی خصوصا با نگاه دولت فعلی حداقل سن قابل ازدواج را از واقعیتهای جامعه ایرانی خصوصا در لایههای با سبک مدرن زندگی، کمتر در نظر گرفتهاند اما چون آن شعار هم با همین نگاه در دهه 60 مطرح میشد 16 میلیون و 600 هزار زن ایرانی اساسا در حال حاضر شوهری ندارند که چنانچه حجاب نداشتند انگ بیغیرت بر شوهران آنان بنشانند و شاید از این رو باشد که تمام قضیه را به پلیس سپرده اند و البته ازدواج نکردن به معنی آن نیست که تنها هستند و پدر، خانواده و دوست و حامی هم ندارند!
* نویسنده خود پیشاپیش بابت ادبیات جنسیتی عذرخواهی کرده اما آن را با توجه به موضوع اجتنابناپذیر دانسته است.