عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در آستانۀ دوم اردیبهشت 1402 خورشیدی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به پزشکان دربارۀ سزارینهای تقویمی هشدار داده است. منظور از زایمان تقویمی انجام عمل سزارین در روزی است که به لحاظ اعداد تقویمی رُند به حساب میآیند مانند همین دوم اردیبهشت پیش رو چون به این صورت نوشته میشود: ۰۲/۰۲/۰۲
بسیاری از مخاطبان احتمالا در واکنش خواهند گفت 02/02/02 مگر چه تفاوتی با 02/03/02 دارد؟ درست است اما در سالهای اخیر رُند بودن تاریخ تولد هم به تفاخرات دیگر اضافه شده است!
داستان از این قرار است که خانمهای باردار که موعد زایمان آنان اواخر فروردین یا اوایل اردیبهشت است و قصد ندارند به صورت طبیعی زایمان کنند از پزشک خود میخواهند زمان تقویمی رُند برای آنان تعیین کند.
سرپرست مرکز نظارت اعتبار و وزارت بهداشت البته بر کرسی اخلاق و عرف و شرع هم نشسته و گفته این کار خلاف موازین اخلاق و عرف و پزشکی و شرع است. این که موافقت با چنین درخواستی فیسبیلالله است یا در قبال دریافت وجه و آن وجه کلان است یا کم از اطلاعات این نویسنده خارج است اما به این بهانه نخست باید یادآور شد: در سال 99 هم این اتفاق رخ داد منتها در دولت قبل از برخورد سخن گفته نشد.
درست است که زایمان پیش از موعد فارغ از شرع و اخلاق و عرف مورد نظر مقام وزارت بهداشت مخاطراتی به همراه دارد ولی این واقعیت هم قابل انکار نیست که اصولا اصولگرایی رادیکال ایرانی علاقه خاصی به دو کلمه هشدار/ برخورد دارد. هشدار/ برخورد با بیحجاب. هشدار/ برخورد با پزشک. هشدار و هشدار و هشدار. برخورد و برخورد و برخورد. آنقدر که اگر از آنان خواسته شود از این دو کلمه استفاده نکنند چه بسا دچار لکنت شوند.
این در حالی است که در سال ۹۹ و حسب حال و هوای دولت قبل و شرایط دوران کرونا و تحریم و گرفتاریهای آن به جای تهدید خوشبختانه سازمان ثبت احوال در اقدامی فراتر از ابتکار و عقل مدیریت ایرانی اعلام کرد برای آنکه در بیمارستانها ازدحام نشود و به خاطر تولد زودرس، نوزادان مشکلی پیدا نکنند، در صورت تمایلِ والدین شناسنامههای متولدین 5 تا 15 آذر 1399 را با همان تاریخ 99.9.9 صادر میکند. نمیدانم به این وعده عمل شد یا نه و در حد حرف بود ولی هرگز صحبت از برخورد با پزشکان نبود. حالا هم میشد و میشود تدبیر مشابهی اتخاذ کرد تا این روز هم سپری شود نه آن که با هر پدیدهای بخواهند چکشی برخورد کنند!
در سال ۱۴۰۰ قضیه طبعا منتفی بود چون صفرِ صفرِ صفر نداریم و در ۱۴۰۱ یا ۰۱ هم چون ۰۱/۰۱/۰۱ روز اول عید بود و معمولا تولد در اول فروردین را قدیمیها ثبت میکردند که دیرتر شناسنامه میگرفتند چندان متقاضی نداشت تا حالا که رسیدهایم به آستانه ۰۲/۰۲/۰۲ و تکرار همان داستان ۹۹/۹/۹. جدای این یادآوری نقل برخی از نکات هم خالی از لطف نیست ولو مشکل اصلی مملکت این نباشد:
یک. اینکه چرا به فاصله کمتر از سه سال دوباره شاهد این تمایل هستیم دو دلیل دارد: اول گسترش فضای مجازی و تاثیرپذیری مردم از آنها به جای صدا و سیمای انحصاری و ملالآور است و دومی این که قبل از ۹۹/۹/۹ در ۸۸/۸/۸ این پدیده رخ میداد ولی از ۱۴۰۰ به بعد هر سال! امسال ۰۲/۰۲/۰۲ و سال دیگر ۰۳/۰۳/۰۳ و سالهای بعدتر.
دو. اصرار بر زایمان در این روز خاص از ترجیح غالب زنان باردار ایرانی بر وضع حمل به این صورت خبر میدهد وگرنه اگر مانند 50 سال قبل تا هزارها سال قبلتر که زایمانها طبیعی بود کی و کجا میشد از پیش تاریخ دقیق تعیین کرد؟ جالب این که نرخ سزارین در ایران از بسیاری از کشورهای اروپایی هم بالاتر است! ولو مطابق روایت شاهنامه رستم به این صورت به دنیا آمده باشد و بهتر است به رستم خودمان نسبت دهیم تا سزار روم. از این رو پیش نهاد فرهنگستان رستمینه است به جای سزارین. (رستمینه به رستم نسبت میدهد و سزارین به سزار).
سه. تمایل به عدد رُند به خاطر تبلیغات رسانهها و خصوصاً خرید و فروش شماره تلفنهای رُند به قیمت بالاتر و ذکر تاریخ کامل تولد در غالب فرمها و کارتهای شناسایی است. حال آن که 20 سال پیش این وضعیت نبود و بخشی از تمایل و شاید تصور تمایز ناشی از این امر است.
چهار.۱۴ سال قبل روز 88.8.8 یا هشتم آبان 1388 خورشیدی با زادروز امام هشتم شیعیان مقارن شد و به همین خاطر تبلیغات گستردهای در صدا و سیما صورت پذیرفت و این تقارن به فال نیک گرفته و در حافظۀ جمعی ثبت شد.
پنج. ۲۵ سال قبل گفته شد که در تاریخ 77.7.7 یا هفتم مهر 1377 خورشیدی و مطابق آمار تارنمای رسمی سازمان ثبت احوال، جمعیت ایران دقیقاً به 77.777.777 یا 77 میلیون و 777 هزار و 777 نفر رسید! نمیدانم این هم یک کار تبلیغاتی بود یا ترجیح دادند بعد از 77.777.77نفر زاد و ولد جدید را در آن روز ثبت نکنند. اما جالب بود!
شش. اگر در سال 1366 این اتفاق نیفتاد چند دلیل داشت: یکی این که رسانههای مدرن هنوز پا نگرفته بود و صدا و سیما این گونه امور را خُرافی میدانست. ضمن این که کشور هنوز درگیر جنگ بود و این جور کارها زیاده از حد فانتزی به حساب میآمد و دهه هفتادیها و دهه هشتادیها هنوز چشم به جهان نگشوده بودند. مهمتر این که این جور کارها ریشۀ غربی دارد و در غرب از عدد 666 به عنوان «عدد وحش» و نماد بدشانسی یاد میشود و در کتاب مکاشفۀ یوحنا (عهد جدید) این عدد ذکر شده و برخی اشارۀ آن را متوجه «نرون» امپراتور روم و بعضی شناسۀ ویژۀ «کالیگولا» دیگر امپراتور روم میدانند و این رو دلیلی نداشته مادران برای ثبت تولد فرزندشان در 66.6.6 سر و دست بشکنند! به عکس شاید گریزان هم بودند.
هفت: دربارۀ 55.5.5 هم میدانیم در تصمیمی که در واقع خودزنی شاه و تحریک سنتیهای غیر سیاسی هم بود در پایان سال 1354 تاریخ هجری خورشیدی (که به خاطر تفاوت با هجری قمری کاملا ایرانی است) به شاهنشاهی تغییر یافت یعنی 1355 به صورت رسمی شد 2535 شاهنشاهی. بنا براین امکان صدور شناسنامه به تاریخ 55.5.5 نبود. چون ۵۵ شده بود ۳۵ و بیشک این ابلهانهترین کار شاه بود چون گفتمان سنتی مذهبی را در کنار گفتمان مذهبی انقلابی قرار داد و به بیان دیگر برخی دعاگویان را نفرینگو کرد! در آن زمان البته به خاطر امکان ثبت نام یک سال زودتر متولدین نیمۀ دوم سال در مدرسه و بر پایۀ گواهی ماماهای خانگی ترجیح خانوادهها تغییر تاریخ تولد به مرداد یا شهریور بود و از این رو متولد شهریور در دهۀ 50 فراوان است در حالی که حسب واقع در ماههای بعد به دنیا آمدهاند. تقاضاها برای انتقال متولدین نیمه دوم به نیمه اول بود نه تاریخ رند.
هشت. چنانکه در صدر گفتار هم آمد بخشی از این تمایل به خاطر فراوانی عمل سزارین و تبلیغ شمارۀ رُند تلفن همراه و افزایش ناگهانی ضریب نفوذ شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و به حاشیه رانده شدن صدا و سیماست. ضمن این که در زندگی امروز تاریخ تولد بیش از قبل ثبت میشود و جاهای مختلف میپرسند.
نُه. اگرچه از سال 88 تا 99 یازده سال فاصله افتاد اما چون از این پس هر سال تکرار میشود چه بسا فرونشیند.
دَه. به هر باوری ولو کاملا غیر علمی و بی ربط نباید انگ خرافه زد. چه، گاه همین لطیفهها توجه افراد را به امور مهمتر جلب میکند.
در سال ۹۹ با اشاره به برخی از این موارد آرزو کردم 99.9.9 خوشیُمن باشد و بلای کرونا را از سرمان دور کند تا به زندگی عادی بازگردیم. فیلم را در سینما ببینیم، در دفتر و اداره و کارخانه کار کنیم و از دورکاری و دورآموزی به درآییم، همدیگر را در آغوش بکشیم، کسانی را که دوست داریم یک دلِ سیر غرق بوسه کنیم و به جای مرگ و انتظارِ اعلام هر روزۀ اعداد قربانیان از زندگی سخن بگوییم. خوش بختانه تا اندازه قابل توجهی دور شده و به زندگی عادی بازگشته ایم مگر در برخی ورزشگاه ها که بنا به مصلحت و از بیم ورود زنان که حالا هم خودشان مشکل اند و هم پوشش شان به بهانه کرونا بدون تماشاگر بازی برگزار می کنند.
آرزو کنیم ۰۲/۰۲/۰۲ هم خوش یُمن باشد. راستی این هم بامزه است. از یک طرف در روز مادر بگوییم بهشت زیر پای مادران است بعد همان مادر را تهدید کنیم که داریم کنترلت می کنیم. از یک طرف هزار جور مشوق بدهیم که بچه بیاورید و زنانی باردار شوند و دوست داشته باشند بار را دوم اردیبهشت زمین بگذارند و بگویند برخورد می کنیم.
برخورد کنند و نکنند دوم اردیبهشت ۱۴۰۲ خورشیدی یا شکل رُند آن ۰۲/۰۲/۰۲ هم می آید و می رود و به قول مولانا باید دل بست:
روزها گر رفت گو رو باک نیست
تو بمان ای آن که چون تو پاک نیست...