صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۸۲۴۷۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۳ - ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ - 13 March 2023

عباس عبدی: آینده کشور در سال ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ چگونه خواهد بود؟

آینده قرن بعد نیست، آینده همین فردا است. اگر برای ۵ یا ۱۰ یا ۲۰ سال بعد هم آینده‌نگری می‌کنیم، به‌طور قطع باید به همین نسبت نشانه‌های آن را در وضعیت فردا، هفته، ماه و سال بعد هم باید ببینیم. آینده موهوم و خیال نیست. آینده ما همین گذشته و اکنون ما و حتی شاید هم بدتر است، مگر اینکه مسیر خود را تغییر دهیم. آینده وعده‌های سر خرمن نیست. آینده از جنس علم و دانش و اراده است و نه از جنس وعده. آینده‌نگری زاییده جامعه و بشر خلاق، آزاد، علم‌گرا، مشارکت‌جو و امیدوار و با اعتماد به نفس و اعتماد به دیگران است.
عباس عبدی در اعتماد نوشت: می‌خواستم چیزی درباره آینده‌نگری سال ۱۴۰۲ بنویسم. در این فکر بودم که از کجا آغاز کنم؟ مقاله «ما آینده خودمانیم» استاد داوری اردکانی رییس فرهنگستان علوم را که دو هفته پیش منتشر شد دوباره مرور کردم و برخی از نکات را از ایشان تاثیر گرفتم و این یادداشت دو بخشی را تقدیم می‌کنم. آینده‌نگری موضوعی نو و محصول تغییرات انقلابی در دنیای جدید و عبور از گذشته است. آینده‌نگری عبور از مرحله شانس و اتفاق و تقدیری بودن، به مرحله علم و اراده و تسخیر جهان خارج است. عبور از کشاورزی دیم به صنعت کشاورزی با پیش‌بینی همه جزییات است. آینده‌نگری قرین با گزاره پیشرفت و تسلط به سرنوشت خویش است.
 
آینده‌نگری همزاد تجدد و غلبه بر قحطی و فقر و عبور از گذشته برای تصرف آینده است. در این قالب، گذشته فقط تا اندازه‌ای به کار می‌آید که به تصرف و شکل دادن آینده کمک کند. آینده‌نگری ترکیب علم و اراده برای تعیین سناریو‌ها و انتخاب برترین آن‌ها و بسیج امکانات و منابع کشور براساس قواعد علمی برای تحقق سناریوی مطلوب است. در ساختن چنین آینده‌ای، قطعا دولت‌ها نقش تعیین‌کننده دارند، ولی به هیچ‌وجه تنها نیروی عامل نیستند. آینده‌ای که مردم، کارآفرینان، دانشمندان، روشنفکران و مجموعه اقشار اجتماعی در انتخاب و تحقق آن مشارکت نداشته باشند پیشاپیش محکوم به شکست است.
 
آینده قرن بعد نیست، آینده همین فردا است. اگر برای ۵ یا ۱۰ یا ۲۰ سال بعد هم آینده‌نگری می‌کنیم، به‌طور قطع باید به همین نسبت نشانه‌های آن را در وضعیت فردا، هفته، ماه و سال بعد هم باید ببینیم. آینده موهوم و خیال نیست. آینده ما همین گذشته و اکنون ما و حتی شاید هم بدتر است، مگر اینکه مسیر خود را تغییر دهیم. آینده وعده‌های سر خرمن نیست. آینده از جنس علم و دانش و اراده است و نه از جنس وعده. آینده‌نگری زاییده جامعه و بشر خلاق، آزاد، علم‌گرا، مشارکت‌جو و امیدوار و با اعتماد به نفس و اعتماد به دیگران است.
 
پس آینده‌نگری لقلقه زبانی نیست. شناخت وضع موجود و مسیر طی‌شده‌ای است که به اینجا رسیده‌ایم. سپس سناریوسازی‌های گوناگون، حداقل با دو سناریوی ادامه وضع موجود در مقابل سناریوی مطلوب و حتما ممکن و در ادامه نیز شناخت الزامات تحقق آن سناریو در همه حوزه‌ها و در ادامه بسیج همه نیرو‌ها برای تحقق آن سناریوی مطلوب و ممکن است. نظارت و پایش مستمر نیز شرط ضروری آن است. متاسفانه مهم‌ترین تجربه آینده‌نگرانه ایران که با شکست کامل مواجه شد، سند چشم‌انداز ج. ا. ا در افق ۱۴۰۴ است که سه سال دیگر به پایان این سند مانده است. سندی که در سال ۱۳۸۲ ابلاغ شد، دو سال اول هم به خوبی جلو رفت ولی پس از آن و با آمدن دولت احمدی‌نژاد، مسیر معکوس طی شد و اتفاقات ۱۳۸۸، ۱۳۹۰، ۱۳۹۶، ۱۳۹۸، ۱۴۰۱ و... وضعیت را به اینجا رساند که نه تنها در نقطه‌ای که آغاز کردیم قرار نداریم، بلکه عقب هم رفته‌ایم.
 
برای اطلاع بخشی از اهداف این سند را در اینجا می‌آورم: «جامعه ایرانی در افق این چشم‌انداز چنین ویژگی‌هایی خواهد داشت: توسعه‌یافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود، متکی بر اصول اخلاقی و ارزش‌های اسلامی، ملی و انقلابی، با تاکید بر مردم‌سالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادی‌های مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسان‌ها و بهره‌مندی از امنیت اجتماعی و قضایی. برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی. امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همه‌جانبه و پیوستگی مردم و حکومت. برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تامین اجتماعی، فرصت‌های برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، تبعیض و بهره‌مند از محیط زیست مطلوب. دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشور‌های همسایه) با تاکید بر جنبش نرم‌افزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقای نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل. دارای تعامل سازنده و موثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.»
 
کدام یک از این اهداف محقق شده است؟ احتمالا فقط مواردی از جمله در حوزه نظامی تحقق یافته است، ولی اهمیت سند چشم‌انداز و آینده‌نگری در کلیت و پیوستگی و در توازن اجزا و پایداری آن است. اگر یک پایه آن قوی و پایه‌های دیگرش ضعیف شوند این به معنای اجرای نادرست یا هدف‌گذاری غلط است و منجر به ناپایداری دستاورد‌ها می‌شود. با این ملاحظات آینده کشور در سال ۱۴۰۲ و احیانا ۱۴۰۳ چگونه خواهد بود؟ چه سناریو‌هایی برای آن متصور است؟ سناریوی ادامه وضع موجود چیست، سناریوی وضع مطلوب کدام است؟ الزامات تحقق این وضع مطلوب چیست؟ 
 
ادامه دارد...
 
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200