وبگاه تحلیلی "اینترسپت" با انتشار یادداشتی از خطر تشدید تنش بین اسراییل و ایران و کشیده شدن پای آمریکا به یک جنگ جدید ناخواسته در منطقه غرب آسیا که با همه جنگ های پیشین در این منطقه تفاوت خواهد داشت، ابراز نگرانی کرده است.
به گزارش عصرایران، در این مطلب آمده است:
به نظر می رسد که دولت بایدن از تشدید تنش های اسرائیل علیه ایران حمایت می کند – اقدامی که ممکن است به دخالت ایالات متحده در یک درگیری جدید در خاورمیانه منجر شود، که هیچ کس نمی خواهد.
تقریبا دو دهه پس از آغاز حمله فاجعه بار ایالات متحده به عراق، دولت بایدن در آستانه ورود به یک درگیری مسلحانه بزرگ دیگر در خاورمیانه است. هفته گذشته "توماس نایدز" سفیر ایالات متحده در اسرائیل، طرح احتمالی حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران با حمایت ایالات متحده را صریحا تایید کرده است. وی در نشستی در کنفرانس روسای سازمان‌های بزرگ یهودی آمریکا گفت: «اسرائیل می‌تواند و باید هر کاری که برای مقابله با ایران نیاز دارد انجام دهد و ما از آنها حمایت کرده‌ایم.»
سخنان نایدز پس از مانورهای نظامی اخیر بین اسرائیل و ایالات متحده با هدف نشان دادن توانایی حمله به اهداف ایرانی و همچنین اقدامات خرابکارانه و ترورهای اخیر در داخل ایران که گمان می رود توسط هر دو کشور انجام شده است، بیان می شود.
مشخص نیست که آیا نایدز از طرف خودش صحبت می کند یا تغییر رسمی در سیاست ایالات متحده را ترسیم می کند، اگرچه دولت بایدن از این اظهارات عقب نشینی نکرده است. "آنتونی بلینکن" وزیر امور خارجه آمریکا در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت که این اظهارات نشان دهنده حمایت مستمر ایالات متحده از امنیت اسرائیل است. ایالات متحده به حمایت از سیاست های فزاینده جنگ طلبانه اسرائیل در ایران، از جمله «دکترین اختاپوس» در حملات به داخل ایران و همچنین به اهداف ایران در سراسر منطقه ادامه داده است.
در همین حال از نظر دیپلماتیک، ایالات متحده چیز زیادی برای از دست دادن ندارد: توافق هسته ای ایران مُرده است، تا حد زیادی به لطف تردید دولت بایدن برای ورود مجدد به توافق.
با این حال، با بررسی دقیق تر، تشدید تنش های اسرائیل با ایران به این معنی است که ایالات متحده اکنون با چشم انداز ناخوشایندی از یک بحران بزرگ در خاورمیانه مواجه است که دقیقا در همان لحظه ای است که جنگ اوکراین و احتمال تشدید تنش با چین بر سر این جنگ و موضوع تایوان بالا گرفته است.
اکنون کاملا آشکار است که تصمیم برای خروج از برجام اشتباه بزرگی بود، زیرا به ایران اجازه داد برنامه هسته‌ای خود را از سر بگیرد و بار دیگر این سوال را مطرح کند که ایالات متحده، اسرائیل یا هر طرف دیگری ممکن است در مورد آن چه کاری انجام دهند.
"استفان والت" استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه هاروارد، با اشاره به برجام، گفت: این دقیقا همان چیزی است که بسیاری از مردم درباره آن هشدار دادند و دقیقا همان چیزی است که اتفاق افتاده است. یکی از دلایلی که می خواهید برای حل و فصل مسائل مورد اختلاف مذاکره کنید، این است که همیشه مسائل جدیدی پیش می آید. اکنون، در حالی که دولت (آمریکا) درگیر بحران در اروپا و جاهای دیگر است، این امکان وجود دارد که آنها با بحران بزرگ دیگری در خاورمیانه روبرو شوند.
هدف از توافق هسته ای اجتناب از یک رویارویی بزرگ در خاورمیانه بود که اکنون در افق قابل مشاهده است. این توافق که در سال 2015 توسط باراک اوباما امضا شد، محدودیت های سختی را برای برنامه هسته ای ایران در ازای ادغام مجدد این کشور در اقتصاد جهانی ایجاد کرد.
هنگامی که دونالد ترامپ با خروج یکجانبه آمریکا از این توافق، آن را نقض کرد، در واقع نه تنها محدودیت های برنامه هسته ای ایران را حذف کرد، بلکه از نظر سیاسی تندروهای داخل ایران را نیز قدرتمند کرد و به پیروزی آنها در انتخابات سال 2021 ریاست جمهوری کمک کرد.
به گفته استفان والت، از منظر ایران، تصمیم ترامپ برای خروج از برجام نشان داد که میانه‌روهای داخل ایران فریب آمریکا را خورده‌اند. آنها (طرف ایرانی) تمام کارهایی را که ما از آنها خواسته بودیم انجام دادند، سپس ما از معامله انصراف دادیم. این به تندروها اجازه داد وارد شوند و بگویند به هر حال دیگر نباید با واشنگتن صحبت کنیم زیرا آنها غیرقابل اعتماد هستند.
با مدفون شدن توافق ایران، هیچ چشم‌انداز واقع‌بینانه‌ای برای گفت‌وگو با دولت ایران وجود ندارد.
درگیری ایالات متحده با ایران، از بسیاری جهات، محصول درگیری ایران با اسرائیل است – مساله ای که هرگز بخشی از مذاکرات اولیه پیرامون توافق هسته ای نبود. امروزه هر دو کشور خاورمیانه در وضعیت بحرانی قرار دارند. ایران از اعتراضات داخلی و آشفتگی اقتصادی رنج می برد و اسرائیل ناآرامی‌های مدنی گسترده‌ای را تجربه می‌کند. - بر سر برنامه‌های بنیامین نتانیاهو برای اصلاحات در دستگاه قضایی اسرائیل در کنار اقداماتی برای رسمی کردن الحاق به سبک آپارتاید و کنترل نظامی بر میلیون‌ها فلسطینی ساکن کرانه باختری.-
این غیرمعمول نیست که دولت‌ها خشم شهروندان خود را با هدایت آن به سمت یک دشمن خارجی منحرف کنند - چیزی که هم دولت‌های ایران و هم اسرائیل می‌توانند از آن سود ببرند.
هر چقدر هم که مردم ایالات متحده آن را نخواهند، یک درگیری نظامی احتمالی بین اسرائیل و ایران ناگزیر ارتش ایالات متحده را وارد جنگ خواهد کرد و به نظر می رسد دولت بایدن اقداماتی را که احتمالا منجر به جنگ می شود، تایید می کند.
"گری سیک" کارشناس مسائل ایران در موسسه خاورمیانه دانشگاه کلمبیا، گفت: «آنچه اکنون شاهد آن هستیم این است که دولت بایدن نسبت به تهدیدات اسرائیل که باید هزینه آن را بپردازد، بسیار بی تفاوت است. «اسرائیل خودش نمی‌تواند به طور معناداری به برنامه هسته‌ای ایران ضربه بزند، آنها می‌دانند که نمی‌توانند، و ما هم می‌دانیم که آنها نمی‌توانند. در نهایت این ما هستیم که باید درگیر شویم.»
با ادامه اعتراضات ضد دولتی در داخل ایران، تحلیلگران جنگ طلب در ایالات متحده اخیرا شروع به استدلال کردند که در صورت مداخله نظامی علیه ایران، معترضان داخلی در این کشور فرصت تغییر رژیم خواهند یافت. تصور مشابهی، که عراق صدام حسین را برانگیخت تا در دهه 1980 با تشویق بین المللی به ایران حمله کند. در آن زمان، این باور عمومی وجود داشت که انقلاب 1979 ایران را به هرج و مرج داخلی کشانده و بسیاری از ایرانیان خوشحال خواهند شد که از این فرصت برای سرنگونی رهبران جدید خود استفاده کنند. با وجود این پیش بینی ها، اما حمله صدام به ایران موجب انسجام بیشتر داخلی شد و دولت جمهوری اسلامی همچنان در قدرت باقی مانده است.
سیک گفت: «حمله‌ای که قرار است کودتا علیه دولت ایران باشد، در واقع می‌تواند موقعیت آنها را تقویت کرده و به ماندن در قدرت کمک کند...ما می توانیم اطمینان داشته باشیم که این اتفاق خواهد افتاد. مردم ممکن است رهبران را دوست نداشته باشند، اما وقتی دوستانشان بمباران می‌شوند، می‌توانند واکنش‌های متفاوتی از خود نشان دهند.»
درگیری بین ایران و اسرائیل می تواند هزینه های ژئوپلیتیک دیگری داشته باشد. ایالات متحده در حال حاضر تمام انرژی دیپلماتیک خود را صرف حفظ ائتلافی برای انزوا و مقابله با روسیه بر سر جنگ اوکراین می کند، از جمله با قطع دسترسی روسیه به بازارهای جهانی نفت و گاز.
پس از گذشت یک سال از جنگ اوکراین، این تلاش در حال حاضر فشار شدیدی را نشان می‌دهد. اگر ایالات متحده با اقدام اسراییل به جنگ جدیدی در خاورمیانه کشانده شود، بعید است که بتواند قلب ها و ذهن های بسیاری را در سراسر جهان به دست آورد، چه رسد به اینکه در داخل کشور خود چنین جنگی را توجیه کند.
سیک گفت: «ایده جنگ جدید در خاورمیانه واقعا در هیچ کجا مشتری ندارد. اگر اسرائیل حمله ای را انجام دهد و ایالات متحده درگیر شود، بسیاری از آمریکایی ها این سوال را خواهند داشت که چرا ما خود را درگیر جنگ بزرگ دیگری می کنیم که می توانیم بگوییم ایده خوبی نیست.
او افزود: «من این را به‌عنوان جنگ اوکراین دیگری نمی‌بینم که در آن همه در سمت غرب جمع می‌شوند... این به عنوان یک جنگ انتخابی دیگر در خاورمیانه تلقی خواهد شد.»