عصر ایران؛ مهرداد خدیر- برگزاری کنگرۀ زنان تأثیرگذار با عنوان "بینالمللی" و از 5 قاره و غالبا گمنام به میزبانی همسر آقای رییسی و معاون امور زنان ایشان (خانم انسیه خزعلی) واکنشها و بازتابهای مختلفی داشته اما بیشتر بر ترکیب و هزینه تأکید شده حال آنکه داستان را از وجوه دیگر هم میتوان بررسید.
مهمترین وجه البته شفافیت است چنان که حسین انتظامی معاون وزیر ارشاد در دولت پیشین که دبیر کمیسیون انتشار آزاد اطلاعات بود نیز از منظر «شفافیت» دو پیشنهاد را توییت کرد: اول این که اسامی میهمانان به تفکیک کشور و حوزۀ سرآمدی آنان منتشر شود تا بتوان با گوگل کردن (جستوجو در گوگل) میزان اهمیت آنان را دریافت. دوم انتشار هزینههای این رویداد و ترجیحا به تفکیک هر میهمان.
نکتۀ جالب توجه البته این که تأکید بر زنان تأثیرگذار بوده ولی بیشتر بر روی همسرانِ مردان تأثیرگذار مانور دادند و تازه این همسران نیز از کشورهای ارمنستان، بورکینافاسو، قرقیزستان و صربستان بودند و دریغ از همسر رییس یک کشور اسلامی یا عربی. (همسر بشار اسد نیامد).
نگاهی به 7 برگزیده البته نشان میدهد چه رویکرد و کیفیتی داشته است: خانم لی محقق شیمی از تایلند، خانم سوده غفوریفرد با تخصص ژنتیک پزشکی از ایران، خانم الینا از روسیه، خانم زهرا امام از ایران، خانمی از آرژانتین، دکتر مژگان زندی با تخصص شیمی پلیمر از ایران و خانم شیامی از چین.
وقتی از میان 7 برگزیده اصلی نه یکی هنرمند است، نه نویسنده، نه حقوقدان، نه فعال سیاسی، نه روزنامهنگار، نه کنشگر مدنی و نه بسیار محبوب به خاطر خدمات اجتماعی فراوان میتوان حدس زد در بین کل 300 میهمان هم چنین بوده و اگر هم به این صفت حاضر بودهاند شاخص نبوده که جایزه نگرفتهاند. از نگاه خانم انسیه خزعلی لابد تأثیرگذاری تنها در شیمی پلیمر منحصر است و حساسیت دربارۀ زنان در ایران نه ربطی به پوشش دارد، نه مشارکت سیاسی، نه فعالیت مدنی و نه مشکلات حقوقی و شیمی مهم است. (تا قبل از این تنها در نقدهای سینمایی اصطلاح شیمی رابطه دو بازیگر را دیده بودم و نمیدانستم در سیاست هم این قدر اثرگذار است) . از کشورهای روسیه و چین و بورکینافاسو بودند و از منطقه خودمان و از همین ترکیه نه یا کم. (البته حضور زینب نصرالله دختر سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان طبعا برای رسانهها جذاب و متمایز بود). شاید بگویند دیگران هم بودند. شما نمی شناسید و خیال می کنید همه باید مشهور باشند یا از اروپا و آمریکا بیایند. بسیار خوب. پس به پیشنهاد آقای انتظامی عمل شود تا آگاه شویم چه کسانی و حایز چه فضایل و کمالات و احیانا کراماتی بودهاند این بانوان مکرمه.
با این حال به این همایش از 10 زاویۀ دیگر هم می توان نگریست:
1. چرا از زنان مأمور در گشت ارشاد تجلیل نشد؟ مگر خانم خزعلی از حامیان پلیس امنیت اخلاقی نیست؟ از آنان تأثیرگذارتر که؟ حمل بر طعنه نکنید. اگر عملکرد خانمهای گشت ارشاد قابل دفاع است چرا به آنان جایزه ندادید؟ چرا این دستاورد درخشان را به دیگران معرفی نمیکنید و اگر نیست چرا به اسامی دیگر درصدد احیای آن هستند؟
2. خانم متخصص شیمی تأثیرگذار است ولی روزنامهنگار و نویسنده و هنرمند و شاعر نه؟ یعنی در جهان خارج یک زن با این اوصاف را نیافتند تا در فضای خاص پس از 25 شهریور که توجه جهان به زنان ایران جلب شده همسو با سیاستهای معاونت کنونی زنان باشد؟ اگر هدف همایش (با عنوان پرطمطراق کنگره) آشنایی با تصویر زنان ایران بدون روتوش رسانههای غربی بوده این تصویر را شاعر و نویسنده و سینماگر بهتر میتواند ترسیم کند یا همسر فلان مقام در بورکینافاسو و صربستان؟
3. غیبت زنان تأثیر گذار دهها کشور اسلامی نشان دهندۀ عمق روابط فرهنگی و علمی ما با آنهاست. شاید بگویند از سوریه و نیجریه آمده بودند. منظور زنان تأثیرگذار یا شخصیتهای مطرح کشورهایی چون مصر و عراق و ترکیه و مانند آن است و خودشان به اعتبار خودشان نه این که همسر فلانیاند.
4. محمود احمدینژاد بعد از به قدرت رسیدن عنوان معاون زنان ریاست جمهوری را به معاونت امور خانواده تغییر داد. در دولت روحانی واژۀ «زنان» بازگشت و شد زنان و خانواده. در نگاه اصولگرایان وجه اصلی زنان مادرانگی و همسری آنان است. از این حیث همین که میزبان همایشی با عنوان تأثیرگذاری زنان شدهاند و خبری از کلمۀ خانواده نیست یک رویکرد فمینیستی است و چه بسا اگر در دوران مسؤولیت خانم ابتکار یا مولاوردی این اتفاق میافتاد بعید نبود انتقاد کنند و البته پاسخ دهند حواس مان بوده همسران را به اعتبار همسری دعوت کرده ایم نه خودشان. در این صورت اسم کنگره را هم باید می گذاشتند زنانی که شوهرانشان تأثیرگذارند. کجا؟ وقتی واحد خواهران حزب مؤتلفه همایش «زن زندگی، آزادی در مکتب فاطمی» برگزار میکند و کلمۀ زن را در آغاز عنوان میآورد خانم خزعلی هم از زنان میگوید بیخانواده و اینها همه از آثار اتفاقات پس از مرگ مهساست ولو نام و یاد و تحلیل اتفاقات بعد از مرگ او هیچ جایی در کنگره نداشته باشد.
5. از زنان اهل فرهنگ و سیاست و هنر در ایران که پرشمار و مشهورند دعوت شده بود و نپذیرفتند یا اصلا دعوت نکرده بودند؟ تصور کنید همایشی با عنوان زنان تأثیرگذار دنیا برگزار کنید و از زنان تأثیر گذار ایران خبری نباشد. علت البته روشن است. مواضع سیاسی و اجتماعی بین آنان و حکومت فاصله انداخته است. فاصله البته کلمه کمی است برای این دره که ایجاد شده.
6. استفاده از عنوان «تأثیرگذار» احتمالا به جای اینفلوئنسر بوده و این که این افراد سلبریتی نیستند اما تأثیرگذارند. چرا؟ چون یکی متخصص شیمی است و شوهر دیگری در ارمنستان و صربستان مقام و منصبی دارد.
7. این که همسر رییس جمهوری کنونی میزبان همایش بوده سطح بالای میزبانی را نشان میدهد ولی اگرمیهمانی که کمی از سیاست هم سر در میآورده سراغ دختر رییس جمهوری اسبق یا همسر آخرین نخستوزیر را گرفته باشد آیا توضیحی داشتند که اسباب تعجب آنان نشود؟ خاصه اولی که ارتباطات بین المللی داشت و ورزشکاران زن کشورهای اسلامی را دعوت می کرد. راستی بین این خانمها ورزشکار زن هم هست؟
8. اصولگرایان همواره چادر را به عنوان پوشش برتر تبلیغ کردهاند اما در این کنگره خانمهای چادری در اکثریت نبودند. ضمن این که مشخص نیست پوشش خانمهای میهمان در کشور خودشان هم این گونه است یا چون در پروتکل همایش بوده و طبعا میدانستهاند به چه منظوری دعوت میشوند، رعایت کردهاند ولو متفاوت وگرنه در کشور خودشان این گونه نیستند. یکی که در همین ایران هم جور دیگری ظاهر شد.
9. هر چند اعلام هزینهها و منبع تأمین آن از ضرورت های شفافیت است اما میتوان حدس زد بودجۀ معاونت زنان برای این دورهمی مجلل و بزرگ کافی نبوده و از دستگاههای دیگر کمک گرفته باشند و آخر سر مبلغی برای معاونت زنان بماند و اگر چنین باشد خوب است چون شاید معاونت زنان برای زنان بیپناهی که از دفاع از حق خود به خاطر ناتوانی در انتخاب وکیل عاجزند کاری کند. صریح و روشن اگر مشهور هم بودند باز نمایشی بود چه رسد به این که نیستند. رابطه تان با زنان فعال و تأثیرگذار خارج از طیف خودتان سرد است. دست کم باری از دوش زنان تأثیرگذاری بردارید که اگرچه مثل این خانمهای رنگیپوش گمناماند اما ایرانیاند و بار زندگی را به دوش میکشند. حجابشان هم مثل میهمانان خانم خزعلی نیست.
10. هیچ همایش دیگری نمیتوانست به اندازۀ این کنگره محک سنجش ادعای نزدیک شدن به 15 کشور همسایه باشد و فاصله فزایندۀ بین فعالان مدنی داخل ایران با دولت فعلی را به نمایش بگذارد. درست است که نصف مردم ایران در انتخاباتی که به روی کار آمدن دولت کنونی و بالتبع خانم معاون زنان آن انجامید شرکت نکردند و از آن نصف نیز بخش قبل توجهی از آرا باطله بود ولی حتی اگر زنان اسم و رسمدار تأثیرگذار خارجی را دعوت کرده بودند نیز باز رابطۀ ضعیف با زنان تأثیرگذار داخلی را جبران نمیکرد. چه رسد به این میهمانان گمنام.