صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۷۵۱۶۹
تعداد نظرات: ۳۸ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۶ - ۰۱ بهمن ۱۴۰۱ - 21 January 2023
یک چهره - یک روایت

جواد خیابانی؛ کوچک شدن برای بقا

این یادداشت نه در ستایش روزنامه‌نگاری چون پژمان راهبر است نه در سرزنش گزارش‌گری که اگرچه بر اطلاعات فوتبالی ما نمی‌‌افزاید اما با تیشه به جان زبان و ادبیات فارسی هم نمی‌افتد. این یادداشت بر آن است که بگوید جواد خیابانی کوچک شده تا بماند ولی باید مراقب باشد میان‌مایگی به فرومایگی نینجامد.

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- اگرچه «ورزش سه» در گفت‌و‌گو با جواد خیابانی سؤالات گونه‌گونی را با او در میان گذاشته و حاصل کار هم جذاب و دیدنی است، اما این یادداشت تنها به قصد تأملی فرافوتبالی بر یکی از آنهاست چون نشان می‌دهد راز بقا در صدا و سیما چیست.

   پژمان راهبر می‌پرسد: «‌زمانی شما و برنامه‌هایی که اجرا می‌کردید چنان تأثیر‌گذار بود و در خط و ربط فوتبال، تعیین‌کننده که محمد دادکان یا محسن صفایی فراهانی (رؤسای وقت فدراسون فوتبال) در برنامۀ شما حاضر می‌شدند و به پرسش‌های شما پاسخ می‌دادند ولی انگار شما از جایی به بعد، دیگر کناره گرفتید و نقش "دادستانی" را واگذاشتید (‌همان‌که بعدتر عادل -فردوسی‌پور- برعهده گرفت) و آن موضع را ترک کردید در حالی‌که روزی در انتخاب‌های تیم ملی هم اثر می‌گذاشتید.» خیابانی پاسخ می‌دهد: «بله، رفتار من عوض شده است.» پژمان می‌گوید: نه، منظورم رفتار نیست، شیوه است و گزارش‌گر تصریح می‌کند: «شیوه همان رفتار است. بله، شیوۀ من عوض شده است» و توضیح می‌دهد: «تصمیم گرفتم قضاوت را به مخاطب بسپارم. من تنها سؤال می‌پرسم و به من چه مربوط ناست که طرف جواب می‌دهد یا نه.»

   هر چه خیابانی می‌کوشد از پاسخ صریح بگریزد مصاحبه‌کننده دست‌بردار نیست: «منظورم این است که رویکرد شما در صدا و سیما متفاوت شده است». در واقع می‌خواهد بگوید چه شده که حالا ترجیح می‌دهی گوشه‌ای باشی و نه در کانون و قلب وقایع؟ پاسخ جواد خیابانی چیست: "مهربانی! چرا باید بجنگیم؟!"

    حالا چرا این پرسش و پاسخ مهم و انگیزۀ این یادداشت است؟ آیا چون جواد خیابانی آدم خیلی مهمی است که پاسخ او به یک پرسش را مثل سیاسیون و مقامات ارشد کالبد‌شکافی کنیم؟ نه! اهمیت داستان در موضوع دیگری است.

  این است که جواد خیابانی به این نتیجه رسیده در این صدا‌و‌سیما اگر بخواهد بماند و به گزارش فوتبال بپردازد و در ازای هر فقره 500 هزار تومان دریافت کند، باید سرش را بیندازد پایین و «در مدار» باشد و کاری هم به بهشت و دوزخ دیگران نداشته باشد. هر چند می‌گوید فردای برخورد مهدی تاج در مقابل دوربین که حمل بر تفرعن او و اهانت به خیابانی شد در استادیوم از او عذر خواسته اما حالا می‌شود دریافت که او متوجه شده تلویزیون حوصلۀ یک عادل فردوسی‌پور دیگر را ندارد که بخواهد چون و چرا کند.
 
   زنده‌یاد عمران صلاحی می‌گفت منِ طنزپرداز پا روی دُم کسی می‌گذارم غافل از این که دُم او به جاهای دیگر وصل است و به همین خاطر جواد خیابانی ترجیح می‌دهد پا روی دُم کسی نگذارد و به گزارش خود بپردازد.

    این یعنی در این صدا‌و‌سیما اگر بزرگ و محبوب و موفق شوی، حذف خواهی شد و راز بقا در آن کوچک‌شدن است. جواد خیابانی هم نه تنها از وزن خود کاسته و لاغر کرده که از اندازۀ زبان نیز و این داستان را اتفاقا نمی‌توان با واژۀ «مهربانی» توضیح داد چندان‌که پژمان راهبر هم قانع نمی‌شود و پی‌گیر پاسخ است.

   در اوج استقبال از مطبوعات مدیر یک روزنامه می‌گفت با این که می‌دانستم تیراژ 200 هزار هم به فروش می‌رسد اما مخالفت می‌کردم و می‌گفتم تیراژمان از 100 هزار اگر بالاتر برود می‌بندند! انگار برای هر آدمی سقفی و اندازه‌ای تعیین شده و بیش از آن نباید رشد کند. بعدها می‌گفت یکی از دلایل برخورد با مطبوعات همین موفقیت آنان در جلب نظر مردم برای انتخابات مجلس ششم بود حال آن‌که رسانه نباید وارد این رقابت می‌شد و تنها باید روایت می‌کرد. نتیجۀ آن سیاست البته بعد از 22 سال پیش چشم همه است و می‌بینیم که مرجعیت رسانه‌ای به بیرون مرزها منتقل شده و قابل توقیف هم نیستند.

  پاسخ درست‌تر خیابانی می‌توانست این باشد: شیوۀ یا رفتار خود را عوض کردم چون سرنوشت سه مجری را دیده‌ام و می‌بینید: اولی عادل فردوسی‌پور که کنار گذاشته شد چون قد او بلندتر از اندازۀ تعیین شده بود. مزدک میرزایی هم کوچید و سر از شبکه‌ای درآورد که در نقطۀ مقابل صدا وسیما علیه جمهوری اسلامی تبلیغ و فعالیت می‌کند. سومی محمد حسین میثاقی است که از خلأ عادل استفاده کرده و به درآمد رسیده اما آماج انتقاد است و نمی‌خواسته مثل آن سه شود و برای این که بماند "کوچک" شده است.

   لطیفه‌ای هست که یکی از دیگری می‌پرسد: می‌دانی هواپیما به آن بزرگی را چگونه می‌ربایند؟ پاسخ می دهد: نه! نفر اول توضیح می‌دهد: صبر می‌کنند به آسمان برسد و خوب کوچک شود و بعد که کوچک شد آن را می‌ربایند! قدیم‌ترها هم برای کودکان این پرسش پیش می‌آمد که فروشنده بلیت سینما چگونه پشت گیشه جا گرفته و به شوخی می‌گفتند وقتی کوچک بوده آنجا رفته!

   احمد شاملو در شعر مشهور "در آستانه" می‌گوید: "کوتاه است در/ پس آن به/ که فروتن باشی". اشارتی به کوتاه بودن درِ ورودی زورخانه‌های قدیمی تا پهلوانان ناگزیر باشند خم شوند و به زور بازو نبالند و آیین فتوت و جوان‌مردی فرو نگذارند و درس تواضع بیاموزند.

  شاعر اما جایی هم گفته بود: مترجم آلمانی شعر من تماس گرفت و گفت: نمی‌دانم به جای "فروتن" چه بگذارم؟ چون زبان آلمانی معادل "فروتن" به معنی مصطلح در زبان فارسی ندارد و از کلمۀ دیگر معنی «فرومایه» استنباط می‌شود حال آن‌که "فروتن" بار مثبت دارد و "فرومایه" بار منفی. به یاد ندارم شاملو چه پاسخی داد و دست آخر «‌پس آن به که فروتن باشی» چگونه به آلمانی برگردانده شد. اما آقای خیابانی هم خیلی باید مراقب باشد که از آنچه خود «فروتنی» می پندارد، برداشت دیگری صورت نپذیرد. البته خوش‌بختانه او با همۀ نقدها به فرومایگی درنغلتیده اما آنچه مهربانی و پرهیز از قضاوت توصیف می‌کند در واقع تن‌دادن به ارادۀ مدیرانی است که همه را در مدار خود می‌خواهند و مرادشان از مدار، هم نه مهربانی که هماهنگی و کرنش است و خیابانی که نه می‌خواهد عادل باشد نه مزدک نه محمد حسین در این کنج مهربانی نشسته و آن قدر در مقابل اهانت‌های رییس فدراسیون ساکت است که دل خود تاج به رحم می‌آید و روز بعد دل جویی می‌کند.

   ناچارم بیشتر توضیح دهم: این یادداشت نه در ستایش روزنامه‌نگاری چون پژمان راهبر است نه در سرزنش گزارش‌گری که اگرچه بر اطلاعات فوتبالی ما نمی‌‌افزاید اما با تیشه به جان زبان و ادبیات فارسی هم نمی‌افتد و برای اظهار فضل واژه‌های فرنگی را قطار نمی‌کند. بلکه بر آن است بگوید جواد خیابانی کوچک شده تا بماند. همه اما نمی‌توانند به کوچک شدن تن بدهند چون گاه کوچک شدن به بهای تحقیر است نه تحدید دایرۀ تأثیرگذاری. او نه چنان که خود می‌پندارد فروتن است و نه آن‌گونه که برخی منتقدان تصویر می‌کنند فرومایه بلکه ترجیح داده میان‌مایگی را برگزیند. راز بقا در این ساختار انگار میان‌مایگی است اما باید مراقب بود از میان‌مایگی به فرومایگی درنغلتیم.

   

  

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۳۸
در انتظار بررسی: ۶۲
غیر قابل انتشار: ۰
س -ر
۲۱:۵۴ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
یکی ازمعضلات فرهنگی ما این است که مهارت گفتگو وتحمل حرفهای مخالف را نداریم اصلا نه درخانواده ونه در آموزش وپرورش جایی برای آموزش این مهارت وجود نداردجای شکر دارد که توهین وفحاشی نکردن
زهره آشینه
۱۷:۲۱ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
سلام و وقت بخیر
با هر مطلبی که از شما می خوانم حظ وافر می برم.موفق و پایدار باشید.
دست مریزاد به قلمتان.
مجید
۱۷:۲۰ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
خلاصه مقاله:
آنچه شیران را کند روبه مزاج
احتیاج است ، احتیاج است احتیاج
ناشناس
۱۷:۱۴ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
تفرعن: فرهنگ فارسی معین. (تَ فَ عُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) مانند فرعون متکبر و ستمکار بودن . 2 - ستمکار گردیدن . 3 - (اِمص .) خودپرستی ، تکبر.

آقا لطفا این یکی رو هم فارسی می نوشتید.
با تشکر
ناشناس
۱۷:۰۰ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
سایه قد بلند بر سر کسانی سنگین آید و از قصد ریشه می زنند که نه قدی بماند و نه سایه مزاحمی..از این جهت است که بعضا با زانوی خمیده راه می روند که قدشان هویدا نگردد
خسته
۱۶:۲۱ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
رفته بودم یکجا مصاحبه کاری، با کلی سابقه کار و تحصیلات و نمره های بالا در آزمون های مختلف و... ، مصاحبه کننده بعد از کلی بررسی برگشت گفت تو تست روانشناسی زده شما زیاد زیر بار حرف زور نمیری ، پیش خودم گفتم چه عالی ، با افتخار گفتم یک کم هم نمی رم ، نتیجه این شد که یکی که زیاد زیر بار حرف زور می رفت استخدام شد
کلا الان رذالت های اخلاقی مایه پیشرفت و حفظ مقام نه فضایل اخلاقی.
ناشناس
۱۶:۱۵ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
با همه این تحلیل ها، خیابانی انسان درست و باوجدانی هست.
اینکه یک نفر، روشش با شما یکسان نیست به معنای کوچک بودن نیست.
ناشناس
۱۶:۰۸ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
عین سریال سربداران :بلندباشی (بلندهمت و..)وکرنش نکنی گردنت را میزنند تا هم قددیگران شوی
ناشناس
۱۵:۵۹ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
بله درسته.
یادمه مایلی کهن دایی بعد از بازی سوریه کنار گذاشته بود. خیابانی در مصاحبه تلوزیونی طوری مایلی کهن رو تحت فشار گذاشت تا جواب بده این انتخاب اگه به نتایج بد منجر بشه چه کسی جوابگو هست !؟ مایلی کهن صریح و لهجه واقعا کم آورده بود نمیتونست جواب درستی بده ..
الان انقد دخالت میکنند مجری آزادی عمل نداره
ahmad
۱۵:۵۵ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
واقعا مقالات جناب خدیر کلاس درسه
ناشناس
۱۵:۵۳ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
انصافا نوشته مغرضانه و هدفمند بود که برداشت شخصی خودتان را در قالب تحلیل رسانه ای به خورد خوانندگان می دهید. حرمت قلم را داشته باشید لطفا
عصر ایران

بله هدف مند بود. معلوم است که هدف مند است. در یادداشت نویسنده نظر خود را می گوید و طبعا برداشت و تحلیل خود را. در بخش خبر باید بی طرف بود. در نظر که نمی توان بی طرف بود. در این صورت چه نظری؟ غرض اما نه.

ناشناس
۱۵:۳۷ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
فراتر از بحث یک گزارشگر و حتی کلیت صدا و سیما دست روی یکی از نواقص فرهنگی بزرگ جامعه ایرانی گذاشتید ، اصولا ما با بزرگ شدن زیادی افراد مشکل داریم و این ربطی به مدار اقایان مسئول نداره
احد دل آرام
۱۵:۳۰ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
درود بر جناب مهرداد خدیر که همیشه در مقاله ها و نوشته هایشان ، علاوه بر نقد و تحلیل های فاخر و عالی ، سرشار از نکته های اخلاقی مبتنی و مبتکی بر ادبیات و یافته ها و دریافت های جهانی و ایرانی بوده است.
خواستم بر تحلیل و نوشته جنابعالی چند جمله ایی اضافه نمتیم که مشی زندگی عزتمندانه و شرافت مندانه یک خط و راه باریکی است که سوی و طرف پایین این راه فرومایگی است و آن سوی و طرف بالای این راه خوپسندی است که هر دو به همان میزان ذلت و خواری به ارمغان ی اورد ،overestimating و underestimating هر دو مذموم است و انسانی که فرومایه است مطمینا" خود پسند و خود بزرک بین هم است ، فقط در شرایط و اتمسفر متفاوت رنگ عوض می کند.
همیشه پایدار و ماندگار باشید.
پاسخ ها
حسین
| |
۱۷:۲۴ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
اشتباه مثبت دادم
ناشناس
۱۵:۲۷ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
وقتی فقط به زبان فارسی تسلط داری و زبان دیگری نمیدانی لطفا وقتی از دیگران حرفی که در مورد زبان دیگری گفته باشند وچیز عجیب وغریبی هم گفته باشد چیزی ننویسید.چون خودآنها درنظر خواننده هایتان کوچک میشوند.
عصر ایران نقل قول از شاملوست و درست و نادرست به او و مترجم ربط دارد. برای این که جمله ای از دیگری نقل شود نیاز به دانستن زبان آلمانی نیست!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۷:۱۶ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
بله.ولی میشود توضیحی کنار آن دادکه : «اناگفته نماند که در آلمانی و هلندی چنین واژه ای و معنای معادل آن وجود دارد»
ناشناس
۱۵:۲۳ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
شاعر اما جایی هم گفته بود: مترجم آلمانی شعر من تماس گرفت و گفت: نمی‌دانم به جای "فروتن" چه بگذارم؟ چون زبان آلمانی معادل "فروتن" به معنی مصطلح در زبان فارسی ندارد!!!!!!!کاملا نادرست.چرا هر حرفی را ولو به بیان خودآنها و بدون تحقیق مینویسید؟؟
rshar
۱۵:۲۲ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
من خیابانی را نمی شناسم از نزدیک ولی یک چیز در مورد بعضی ها وجود دارد؛ در یک جائی سعی میکنند بمانند برای این که آنجا توسط افراد دیگر بد تر از چیزی که هست نشود!
ناشناس
۱۵:۰۲ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
خیلی از مردم به همین نقطه رسیدند که خیابانی رسیده یعنی دیگه امیدی ندارند اصلا انرژی و حال درگیر شدن هم ندارند...
ناشناس
۱۵:۰۲ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
چند میلیون کارمند همین وضعیت را دارند
محمد حسين
۱۴:۵۶ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
سلام و احترام- نگارنده محترم بر اساس تفسير خود از رويكرد (جديد) آقاي خياباني موضوع را تحليل كرده است. كه الزاما صحيح نيست. يعني فرض نوشته اين است كه چون آقاي خياباني سرنوشت ديگراني را ديده است و چون خواسته بماند حاضر شده به هر قيمتي به اين ماندن و هزينه هاي آن تن بدهد. در حالي كه نوشته بر اساس فكت نيست بر مبناي حدس و گمان و احتمالات است. با احترام
ناشناس
۱۴:۴۹ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
آقای خدیر شما هم در ماینمایگی دست کمی از آقای خیابانی نداری
بهلول
۱۴:۴۷ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
خیلی عالی بود.احسنت
محمد
۱۴:۴۳ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
آقای خدیر وقتی میگم با دو سطر میشه کل متن شما رو زیر سوال برد،قبول نمی کنید
محمد
۱۴:۴۲ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
در اکثر رسانه ها همین است،در همین رسانه عصر ایران چرا خبرهای خوب طیف مقابل اصلا پوشش داده نمیشود،همین نویسنده این سطور اگر فردا خبر خوبی در مورد دولت رئیسی بزند اجازه چاپ ندارد و اگر اصرار داشته باشد از رسانه اخراج میشود،در رسانه طیف مقابل هم همین است،در bbc و اینترنشنال هم همین است،مطمئن باشید غیر از این نیست
پاسخ ها
حسین
| |
۱۷:۲۶ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
احسسسسنت....... دوست دارم سرت رو ببوسم
مرادي
۱۴:۴۱ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
بزرگان اگر در نظر شما فرومايگان كوچك به نظر نمايانده شوند باكي نيست و بسي جاي افتخار.
ناشناس
۱۴:۳۴ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
برخورد سرد و حذف هنرمندان از لحاظ اخلاقی کلا اشتباه است اما اکثر غربگرایان یادشون نرفته که به دلیل جنبش های فمینیستی چند سال اخیر کوین اسپیسی بازیگر مطرح رو حذف کردند و هنوز هم نتونستند اتهامات این بازیگر رو اثبات کنند. اخیرا این بلا رو سر اندرو تیت هم اووردن.مهم نیست نظر من چاپ میشه یا نه، مهم اینه که نویسنده و کل عصر ایران هم اگر رئیس صدا و سیما بودند همین کار را می‌کردند!!!
Mahdi
۱۴:۲۹ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
چرت میگین
ناشناس
۱۴:۲۴ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
غلطیدن یا غلتیدن، مسئله این است
عصر ایران

حرف ط در کلمات غیر عربی به ت تبدیل شده مثل طهران، طوس، غلطیدن، بلیط، اطاق... اما در کلمه های عربی مانند همین "طبعا"، طبعا نه. مثل همین طبعا یا طول. در برخی واژه‌ها مانند طوطی که  به صورت ط شهرت دارند به همان شکل مانده. 

پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۷:۱۳ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
بلیط یا بلیت واژه ای برگرفته از زبان فرانسوی است
ناشناس
۱۴:۱۷ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
...كلا غير خودي ها نبايد زيادي بزرگ شوند
بهزاد
۱۴:۱۶ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
عالی و فوق العاده بود
علی
۱۴:۱۳ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
اهانت کردن شما به خیابانی نشانه کوچک کردن خودتان است او حاضر است 500 تومان حق الزحمه بگیرد ولی نجاست پول سعودی ها را استشمام نکند . مرد هستید چاپ کنید
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۰۳ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
داداش اینجا عصر ایرانه، فکر کنم میخواستی یه جای دیگه کامنت بذاری
حسام
| |
۱۶:۰۶ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
دیدی که چاپ شد. همه مثل همفکران شما نیستن که از مدار خارج شدی حدف بشی . آقای خدیر ممنون از این قلم شیوا .
ناشناس
۱۴:۱۰ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
اين سيستم نياز به آدم‌هاي كرنش‌گر دارد و بس.
ناشناس
۱۴:۰۷ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
جالب بود، یکبار با یکی از صنعتگران بزرگ صحبت می کردم، می گفت من به جای بزرگ کردن یک شرکت، تعداد زیادی شرکت زده ام، چون اگر درآمدم از حدی بیشتر بشه، فاتحه ام خونده است! در حالی که در دنیا، تمرکز بر شرکت های یونیکورن هست! واقعا سقف کوتاه چیز بدیه بررای پیشرفت و توسعه!
تعداد کاراکترهای مجاز:1200