صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۷۳۷۹۳
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۰۰:۴۲ - ۲۲ دی ۱۴۰۱ - 12 January 2023

امروز با فریدون مشیری: می‌خواهم و می‌خواستمت تا نفسم بود

می‌خواهم و می‌خواستمت تا نفسم بود
می‌سوختم از حسرت و عشق تو بسم بود

عشق تو بسم بود، که این شعله بیدار
روشنگر شب‌های بلند قفسم بود

آن بخت گریزنده دمی‌ آمد و بگذشت
غم بود، که پیوسته نفس در نفسم بود

دست من و آغوش تو، هیهات، که یک عمر
تنها نفسی‌ با تو نشستن هوسم بود

بالله، که بجز یاد تو، گر هیچ کسم هست
حاشا، که بجز عشق تو، گر هیچ کسم بود

سیمای مسیحایی‌ اندوه تو، ای عشق
در غربت این مهلکه فریاد رسم بود

لب بسته و پر سوخته، از کوی تو رفتم
رفتم، به خدا گر هوسم بود، بسم بود

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
فرهنگی بازنشسته
۲۰:۰۰ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۲
شاعری دوست داشتنی بااشعاری متنوع
سپاس
ناشناس
۱۲:۳۵ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۲
امیدوارم این بخش هر روز با شعرا ادامه دار باشه.....
ناشناس
۰۹:۲۴ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۲
بسی شعر هایی که می‌گذارید زیباست
هر روز برای خوانش این شعر ها به این سایت سر میزنم
تعداد کاراکترهای مجاز:1200