صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۶۷۸۱۵
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۳ - ۰۶ آذر ۱۴۰۱ - 27 November 2022

مجله بخوانیم/ سیاست‌نامه: بیضایی، زن و معمای ایران

ارزش و درخشش نگرش بیضایی به زنان به قایل بودن نقشی اسطوره‌ای برای آنان در تاریخ و فرهنگ و اندیشۀ ایرانی است که در صدر آن می‌توان به جایگاه زن در اسطوره‌های آفرینش ایرانی اشاره کرد.

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- شمارۀ تازۀ مجلۀ «سیاست‌نامه» با طرحی از بهرام بیضایی بر روی جلد و پرونده‌هایی پُر و پیمان با موضوعاتی چون «هزار سال سلطنت/ به بهانۀ درگذشت الیزابت دوم» و «جهاد و توریسم و تصوف»  به قیمت 100 هزار تومان منتشر شده است.


   این که «سیاست‌نامه» پس از محمد قوچانی هم کیفیت خود را حفظ کرده و دوام آورده تنها به خاطر اعتماد و حمایت ناشر و سرمایه‌گذار نیست و شاید به این سبب باشد که مدیر و سردبیر آن خود از همکاران سردبیر پیشین بوده و مهم‌تر این که به جای اکتفا به انتشار اندیشه‌های ایرانشهری دکتر سید جواد طباطبایی و تلاش برای دوگانه‌سازی از رضا داوری – عبدالکریم سروش و ترویج اولی که در برخی شماره‌ها عیان و عریان دیده بودیم به یک مجلۀ فکری متنوع در حوزه اندیشه سیاسی و علوم انسانی و هنر بدل شده است؛ همان که باید می‌بود چرا که در غیر این صورت انگار کتابی حاوی مقالات متنوع دکتر طباطبایی را می خواندیم نه یک مجله را. 


   احتمالا در ذهن مخاطب این پرسش شکل می گیرد که چرا در ماه آبان به بهرام بیضایی پرداخته شده حال آن که خوش بختانه در سن بالای 80 همچنان فعال است و زادروز او هم 5 دی است و سال‌هاست دور از ایران روزگار می‌گذراند. در همان سطور نخست نوشتۀ حامد زارع اما به این پرسش، پاسخ داده می‌شود: «بهرام بیضایی شاخص‌ترین سینماگر مؤلف ایران در تاریخ معاصر است که قریب به اتفاق قهرمانان و نقش‌های نخست نمایش‌نامه‌ها و فیلم‌نامه‌های او زنان‌اند. زنانی که مُجد و مُحق‌اند و برای رسیدن به هدف خویش اهل مبارزه‌ای عادلانه هستند. زنان در ذهن و زبان بیضایی یا همواره قوی و مستقل‌اند و یا در گذاری دایمی از وضعیتی نحیف به وضعیتی پرشوکت می‌رسند. زنانی که با حقارت بیگانه‌اند و اهل صلابت‌اند.»


   شگفتا که اگر چه بهانۀ پرداختن به بیضایی توجه او به زنان اعلام شده اما نویسندگانی که دربارۀ او نوشته‌اند کمتر به این موضوع و بیشتر به وجوه دیگر پرداخته‌اند. خود حامد زارع البته این وجه را پررنگ‌تر دانسته و نوشته است: «ارزش و درخشش نگرش بیضایی به زنان به قایل بودن نقشی اسطوره‌ای برای آنان در تاریخ و فرهنگ و اندیشۀ ایرانی است که در صدر آن می‌توان به جایگاه زن در اسطوره‌های آفرینش ایرانی اشاره کرد.»


   در میان مقالات این پرونده شیرین‌ترین و خواندنی ترین آنها شاید نوشتۀ دکتر مهدی روزخوش باشد دربارۀ رسالۀ «هزار افسان کجاست؟» و شاید نزد این نویسنده به این خاطر شیرین تر نشسته باشد که به تازگی چاپ بسیار نفیس و شکیلی از «هزار و یک شب» را که با قیمت مناسب به بازار عرضه شده تهیه کرده‌ام و در صدد رمز گشایی از آن هستم.


   داستان بنیادین «هزار افسان» که خود بیضایی دربارۀ آن توضیح داده و نویسندۀ مقاله نقل کرده است: «دو شاهزاده برادر، به نام‌های شهریار یا شهرباز و شاه زمان، مورد خیانت زنان خود قرار می‌گیرند. شاه زمان، ترک پادشاهی می‌کند و راهی دیار برادر می‌شود. شهریار هم به انتقام خیانت همسر، هر شب دختری را به نکاح خود درمی‌آورد و بامدادان دستور قتل او را صادر می‌کند. تا این که دیگر  دختری در شهر نمی‌ماند. وزیر شهریار دو دختر به نام شهرزاد و دنیازاد داشت و او هم به عقد پادشاه درمی‌آید اما می‌گوید خواهری دارم  که هر شب با قصه های او به خواب می روم. دستور دهید خواهرم هم بیاید تا برای آخرین بار قصه بگویم. دنیازاد می‌آید و شهرزاد قصه گویی آغاز می‌کند. شهریار مسحور قصه می‌شود و مهلت می‌دهد فردا شب ادامه دهد و این قصه‌گویی ها هر شب ادامه می‌یابد.»


   بهرام بیضایی رازهای متعددی از قصه‌های هزار و یک شب یا هزار افسان را روشن می‌کند که در همین مقاله هم با بسیاری از آنها آشنا می‌شویم چه رسد به این که اصل رساله را بخوانیم.


   بخش‌های دیگر مجله را می‌توانم معرفی کنم اما چون غرض تشویق به خریدن و خواندن است نه نقل یک تکه چنین نمی‌کنم. تنها به مناسبت تغییر حال و هوای ایران از 25 شهریور 1401 به این سو و متناسب با حال و روز کنونی جملاتی از «رودی متی» ایران‌شناس نام دار را نقل می‌کنیم که در همان مقالۀ بالا آمده است:


   «ایران از نوع کشورهای نوظهوری نیست که بتوان راه حلی آسان‌یاب برای بحران‌های آن یافت... ایران، یک پارادوکس بزرگ است. از یک سو مدرن‌ترین جامعۀ خاورمیانه است و از طرف دیگر جامعه‌ای عمیقا سنتی است. یک پدیدۀ جذاب. ایران یک معماست. معمایی که برای من حل نشده است. ایرانیان از یک سو به دنبال معنویت‌اند و این جوهر ایرانیت یا ایرانی بودن است و از جانب دیگر در سودای توسعه و دموکراسی.»

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۴:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۸
حامد زارع آدم جدی در حوزه اندیشه نیست!
ناشناس
۰۹:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۸
ممنون که اطلاع رسانی کردید حتما این شماره را به عشق استاد بیضایی تهیه می کنم
مریم
۲۱:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۶
درود بر شما، زنده باد استاد بیضایی
سیدمحمداسماعیل
۱۹:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۶
بهرام بیضایی از معدود کسانی است که علوم انسانی و فرهنگ گذشته ایران و میل به مدرن شدن ایرانیان را به خوبی می شناسد و با زبان و ایهام هنری خود راهی به سوی گذرگاه عبور از پارادوکس ایرانی می گشاید. او را ارج نهیم و از او بیشتر بپرسیم و ایده هایش را اجرایی کنیم تا ....
امید
۱۸:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۶
سلام. ممنون از عصر ایران که طی یکی دو سال اخیر مرا مجله خوان کردید و طرفدار اندیشه پویا و تجربه شدم.
به توصیه شما ماه پیش مجله سیاست نامه را خریدم با تصویری از داریوش آشوری. به نظرم مطالب بسیار تخصصی بود و برای امثال من که تحصلات مهندسی دارند، ثقیل بود.
مجلاتی مثل اندیشه پویا و تجربه به نظرم با زبان ساده تری نگارش شده و فهم آن برای عوام راحت تر است.
عصر ایران

بله، نشریاتی که قطع کتاب را انتخاب کرده اند کمی با مخاطب عام فاصله دارند و تخصصی اند و لی نسبت به کتاب عمومی ترند. چون به تجربه اشاره کردید مصاحبه شماره جدید تجربه با ناصر تقوایی را از دست ندهید که در واقع گفت وگوی هنرجویان او با اوست و بسیار شیرین و خواندنی.

ناشناس
۱۸:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۶
100 هزار تومان قیمت مجله؟؟؟چه خبراست؟
عصر ایران وقتی یک جعبه پیتزا 100 هزار تومان است نمی توان بر مجله تخصصی خرده گرفت. راهکار تخصیص کاغذ دولتی و یارانه به مجلات فرهنگی است اما وقتی یارانه می دهند دست و بال مجله از نظر مالی باز و از حیث ملاحظات دیگر بسته می شود. مشکل این است که آنان که تمکن مالی بیشتر دارند کمتر اهل خرید محصولات فرهنگی اند.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200