دکتر فرهود، در خصوص جزییات ماجرای آدم ربایی، میگوید: افرادی در ابتدا خود را ماموران امنیتی معرفی کرده بودند من را سوار خودرو کردند.
وی افزود: زمانی که سوار خودرو شدیم، دو نفر به همراه من در عقب خودرو و نفر سوم نیز رانندگی کرد که در آن لحظه از آنها پرسیدم که «کجا داریم میریم»؟ آنها گفتند که گروهی را در خانهای دستگیر کردهایم. به آنجا خواهیم رفت تا شما را با آنها رو در رو کنیم.
دکتر فرهود در اظهارات خود به شناسایی آدم رباها اشاره می کند و میگوید: متوجه شدم که یکی از این افراد نادر است، فردی که برای ما کار میکرد.
پدر علم ژنتیک ایران ادامه داد: نادر با صدای خطاب به من و درحالی که فحاشی میکرد گفت: همین جا تکه تکهات میکنم.
پروفسور فرهود گفت: روز دوشنبه ساعت ۸:۳۰ بعد از اینکه برای من صبحانه آوردند به من گفتند که ما میرویم و تو باید اینجا بمانی که من در جوابشان گفتم که نه من هم با شما میآیم که به یک باره نادر با لگد زدن به درب اتاق به من گفت که یکماه اینجا خواهی بود.
وی افزود: متهمان به من گفتند که زندگی نادر را به هم ریختی که من گفتم چرا مگر چه کاری انجام دادم که زندگی وی به هم ریخته است؟ در ادامه متوجه شدم که منشی که برای من کار میکرده است حدود یک سال با نادر در ارتباط بوده و بعد از ازدواج با وی از یکدیگر جدا شدند که در ادامه باعث و بانی این اقدام را از چشم من دیده و عنوان کرد که مسئول تمام بدبختیهای من تو هستی.
پدر علم ژنتیک اظهار کرد: نادر مدعی شد که در قضیه جدا شدن از همسر دومش که منشی من بوده، خانه خود را فروخته است و در ادامه مدعی شد که آن زمان خانه من با ارزش بود و حالا باید برای من خانه بخری.
وی افزود: در ادامه بر سر مبلغ ۳.۵ میلیارد تومان توافق کردیم که به نادر پرداخت کنم و وی از من یک ضمانت خواست تا تضمین کند این پول به دستش خواهد رسید که برای انجام این کار به یک شعبهای از بانک رفته و در آنجا فرمی مبنی بر انتقال پول به حساب نادر را به مبلغ ۴ میلیارد تومان پر کردیم.
پرفسور فرهود ادامه داد: متصدی بانک از ما پرسید که این انتقال برای انجام چه کاری است که نادر در جواب وی گفت قرار است تا این فرد یعنی من، برایش خانهای بخرد و این پول هم برای انجام آن کار است که در ادامه متصدی بانک گفت برای انجام این کار باید سند خانه را بیاورید.
وی افزود: از آنجایی که سند خانهای در کار نبود، نادر به متصدی گفت که به جای خرید خانه در برگه درج شود که این پول بابت بدهی قرار است انتقال پیدا کند.
پدر علم ژنتیک ایران بیان کرد: همان لحظه اعلام کردم که چنین پولی در حساب من نیست که در ادامه متصدی بانک با بررسی حساب بانکیام اعلام کرد که چنین مبلغی در حساب من موجود نیست که سرانجام از بانک خارج شدیم.
وی افزود: قرار شد تا در تهران به آنها پول بدهم، زمانی که به تهران آمدم ۳۵ ساعت بود که هیچ غذایی نخورده بودم و تمام این مدت من را زجر کش کردند، حدود ۲۰ دقیقه به ساعت ۱۹ به کلینیک خودم رسیدم.