عصر ایران؛ حسن ظهوری _ گشت ارشاد برای مدیران؟ برای چه؟ مثلا وقتی مدیری تخلف کرد، او را به وزرا میآورند و پس از ارشاد، تحویل خانوادهاش میدهند که فردا در حالی که حسابی ارشاد شده سر کار برگردد؟ یا وقتی که تخلف کرده و در خیابان راه خودش را میرود سوار یک ون ویژه میکنند و از او تعهد میگیرند که مثلا دیگر فلان اختلاس را نکن؟ ولی آقای رئیسی تخلف یک مدیر میشود، اختلاس چندهزار میلیاردی که هزاران میلیارد متر مربع از سفره مردم را کوچکتر میکند. بعید است کار رسیدگی به چنین تخلفی، برعهده گشت ارشاد باشد.
گشت ارشاد، آنطور که تعریف میشود، یگان ویژه اخلاقی پلیس برای برخورد با کم حجابی و بیحجابی در ایران است. حتی اگر تصور کنیم این گشت با همین ماموریت به سراغ مدیران برود، بعید است که باز هم این کلاسهای آموزشی و تعهد و باقی ماجرا دردی از حجم و تاثیر فساد اخلاقی یک مدیر کم کند. فساد اخلاقی در مدیران یعنی سواستفاده از موقعیت شغلی و بهرهکشی غیراخلاقی از زنان در محیط کار؛ برهم زدن آسایش روانی و برخوردهای نامناسب جنسیتی و حتی درخواستهای غیرمشروع از زنانی که به هر شکل به شغلی که در آن کار میکنند نیازمندند. فساد اخلاقی یک مدیر گاهی زنان سرپرست خانوار را هدف میگیرد که آسیبپذیرترین قشر زنان شاغل در ایران هستند. آقای رئیسی گشت ارشاد، با آن ماموریت عجیبی که دارد، اینجا هم نمیتواند کاربردی داشته باشد؛ چه بسا همین حالا آن دسته از اداراتی که نهادهای بازرسی متعهد دارند، مدیران متخلف را مورد پیگرد قرار میدهند.
یا شاید گشت ارشاد مدیران قرار است، مدیر غفلت کرده را پیدا میکند و پس از آنکه او را مورد ارشاد قرار داد و مدیر متوجه غفلت شد، به سرکارش برمیگردد. عواقب آن غفلت چه میشود؟ شاید آقای رئیسی هنوز نمیداند غلفت یک مدیر یعنی چه؟ غلفت یک مدیر یعنی فساد جبرانناپذیر یعنی رفتار غیراخلاقی و سواستفاده از مقامی که دولت در اختیار او گذاشته است. اینها با یک ارشاد حل میشود؟
گشت ارشاد چه در شکل و شمایل فعلی و چه در وعده آقای رئیسی برای مدیران، هیچ فایدهای ندارد و فقط پول بیتالمال است که برای دستاوردی «هیچ»، هزینه میشود. در حالی که همین حالا مردم نه تنها از بیشتر شدن سارقان و کلاهبرداران مینالند که فساد دولتی هم هر روز بیشتر بر زندگیشان فشار میرود و چه بسا وقتی مدیران متخلف دستگیر میشوند، آنچه خورده و بردهاند هم به سفره مردم برنمیگردد.
تا کنون مدیرانی در جمهوری اسلامی ایران دستگیر شدهاند. تقریبا همه آنها با تخلفات بسیار سنگین مورد محاکمه قرار گرفتهاند. آیا گشت ارشاد مدیران قرار است، هنگامی که این تخلفها انجام نشده با ارشاد به موقع مدیران آنها را متوجه فسادی که در آن افتادهاند، کنند. اگر مدیر نمیداند در چه حلقه فسادی افتاده که از اول مدیر نبوده و باید برکنار شود و اگر میداند که گشت ارشاد و هزاربار ارشاد کردن هم نمیتواند مانع او شود. شاید واقعیت اینطور باشد که گشت ارشاد مدیران فقط یک وعده انتخاباتی بود برای آنکه پاسخی به گشت ارشاد داده نشود؛ چراکه هنوز خبری از وجود گشت ارشاد در ادارات به گوش نمیرسد و گشت ارشاد فعلی هم با فشار بیشتر و نتایج جبرانناپذیر به کارش ادامه میدهد.
وعده رئیسی در مورد گشت ارشاد برای مدیران، ایجاد اشتغال بیثمر مثل همین شغل مدرس بودن در کلاسهای آموزشی گشت ارشاد است. کلاسهایی که همه آنهایی که در شکلگیری آن مشارکت میکنند میدانند که ثمری نخواهد داشت و انتهای آن کشیدن چک و امضاء ۱۰ها فیش حقوقی برای کسانیاست که هیچ قدم تاثیرگذاری برنداشتهاند. گشت ارشاد با نزدیک به دو دهه از راهاندازی آن نتوانسته ماموریت خود را به انجام برساند و وقتی هم فشار را بیشتر میکند تبدیل به برخوردهایی میشود که در نهایت اتفاقاتی غمبار مثل مهسا امینی را رقم میزند. پس گشت ارشاد را بزرگتر نکنید و برای آن ماموریتهای تازه نبینید که بیثمر است. مدیران متخلف چه اخلاقی و چه مالی، باید مورد پیگرد جدی دستگاه قضایی قرار گیرند و آنچه میکنند به طور حتم با چند تذکر و کلاس آموزشی، اصلاح نمیشود.
گشت ارشاد مدیران فقط یک وعده انتخاباتی بود برای آنکه پاسخی به گشت ارشاد داده نشود !!!
و
دیوان محاسبات
هر کدام باید چه وظیفه ای انجام دهند؟