عصر ایران؛ سروش بامداد- به بهانۀ جریحهدار شدن افکار عمومی و احساسات مردم به خاطر اتفاقی که برای دختر جوان و شاداب ایرانی- مهسا امینی- "در مسیر هدایت پلیس" افتاده و حیات او را به مخاطره انداخته نگاهی به دیدگاههای فرمانده اسبق نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران -که تلاش درخوری برای بهبود نظر مردم به پلیس انجام داد- خالی از لطف نیست.
سردار سرتیپ پاسدار محمد باقر قالیباف هر چند اکنون به عنوان رییس مجلس شورای اسلامی سکوت اختیار کرده اما در سال 1384 که تازه رخت پلیسی از تن به در کرده و جامۀ کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری پوشیده بود دیدگاه خود دربارۀ حجاب را این گونه ابراز کرد:
«برخورد دولت در موضوع حجاب باید حداقلی باشد یعنی به میزانی که جامعه این برخورد را تأیید کند و بالاتر از آن این وظیفه را برای دولت قایل باشد که حفظ حداقل حجاب را خواستار باشد.
از همین رو باید برخی تنگ نظری ها را کنار گذاشت و برخورد دولت نباید طوری باشد که احساس شود دولت در امور خصوصی مردم دخالت می کند.
واقعیت این است که برخی برخوردهای نامعقول با امر پوشش و حجاب زنان اکنون باعث شده که حتی برخوردهای معقول و و قانونی که به صورت مؤدبانه و با رعایت حقوق افراد هست هم واکنش ایجاد کند.
حجاب همچنین یک امر تنوع پذیر است. یعنی امکان دارد یک نوع حجاب در جامعهای یا زمانی بدحجابی به حساب بیاید و در جامعه دیگر مورد قبول و مناسب باشد. آیتالله موسوی بجنوردی در مصاحبه ای گفتهاند "در مراکش 90 درصد حجاب اسلامی دارند اما به صورت روسری و بلوز و شلوار یا کت و دامن. همانجا از من سؤال میکردند که حجاب اینها کامل است و من گفتم خیلی خوب است. مسألهای که اسلام مطرح کرده پوشاندن این نواحی است و بقیه ثانوی است و به جامعه بستگی دارد و در همان مصاحبه میگویند در لندن اما به خانمهای عرب که صورت خودتان را پوشانده بودند تذکر دادند این حجاب نیست چون مردم را از اسلام زده میکند."
حجاب امری فرهنگی و مختص جامعه است و و دولت تنها در حداقلها و اندک میتواند دخالت داشته باشد. بنا براین دولت میتواند بر حداقلهایی از حجاب که نظر شرع را تأمین کند و با جامعه همخوانی داشته باشد نظارت داشته باشد.»
آقای قالیباف اکنون سکوت کرده چون نه کاندیدای ریاست جمهوری است نه دولت حسن روحانی بر سر کار است و نه اساسا مجلس به بازی گرفته میشود و شوراهای عالی متعدد کار قانونگذاری را انجام میدهند. اما با توجه به این که فرمانده پلیس بوده در حمایت از وجهۀ نیروی انتظامی که با این اتفاقات آسیب میبیند همان دیدگاه را تکرار کند چون میتواند به این وضعیت خاتمه دهد.
واقعاً خیلی زشت است که دختر ایرانی هم از دزد بترسد هم از پلیس! هم مراقب باشد که گوشی او را ندزدند هم گشت ارشاد به زور او را هدایت نکند!
از مترو که پیاده میشود یک چشم او باید به کیفقاپ و خفتگیر باشد و یک چشم دیگر به برادران و خواهران گشت ارشاد که حس میکنند از طرف خداوندگار کهکشانها مأمور هدایت آدمها شدهاند آن هم به زورند! هیچ جای دنیا زنان عادی به خاطر نوع لباس از پلیس نمیترسند و این خاص جامعۀ ماست!کدام قانون به آنها چنین اجازه ای داده هم مشخص نیست. نهایت این است که گفتند جریمه کنید.
بی اغراق این وضعیت در هیچ کشوری حتی در افغانستان هم دیده نمیشود چون پوشش امری عرفی است. کما این که مادربزرگ مادربزرگ های ما برقع می پوشیدند و حالا کو برقع؟
مهم تر این که بخش قابل توجهی از مردم افغانستان خاصه پشتونها به لحاظ فرهنگی با طالبان همفکرند. در ایران اما جامعه در عین دینداری مدرن است و زیر بار پاسبان برو نیست. تضادی که در جامعه ایران دیده میشود به خاطر آن است که تفکر گشت ارشادی بیش از 15 درصد پایگاه در جامعه ایران ندارد و ضرب و زور صدا وسیما هم آن را زیاد نمیکند چرا که هرگاه امکان حداقلی از رقابت در انتخابات بدون حذفهای گسترده فراهمبوده اکثر مردم به گرایش مقابل تمایل نشان دادهاند (و اتفاقا یکی از دلایل تشدید برخوردها در ماههای اخیر این است که پایگاه اجتماعی جریان مقابل نواصولگرایان را تضعیف کنند و وزن اجتماعی رابگیرند اما به عکس به جوانب دیگر راندهاند).
*منبع جملات نقلشده در متن: ویژهنامۀ همایش «زندگی خوب، برازندۀ ایرانی» است که در سال 1384 ستاد انتخاباتی محمدباقر قالیباف در شمارگان وسیع منتشر کرد.