عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در مصاحبۀ پر سر و صدای اخیر برنامۀ تلویزیونی «جهانآرا» با وزیر ارشاد دولت آقای رییسی، مجری ضد تساهل و تسامح، به گونهای دربارۀ شبکۀ نمایش خانگی سخن میگفت که انگار دربارۀ تلویزیونهای جِم در ترکیه دارد صحبت میکند!
او اصرار داشت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را به دو جهت مشخص و از پیش ترسیم و هدفگذاری شده سوق بدهد و خوشبختانه در هر دو مورد ناکام ماند تا لبخند تلخ بر چهرهاش بماسد.
سمتوسوی اول این بود که انتظار داشت آقای اسماعیلی حق نظارت را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سلب کند اما وزیر از استانداردهای یگانه به جای تنوع و تفاوت در معیارهای سینما و تلویزیون وشبکۀ نمایش خانگی سخن گفت نه این که صداوسیما را ناظر بداند. ( منظور وزیر ارشاد از معیارهای یکسان، سختگیری به سبک سریالهای صدا وسیماست که نسبتی با زندگی واقعی ایرانیان ندارد و طبعا مخاطب را پس میزند چرا که با واقعیت جامعه سازگار نیست ولی موضوع این یادداشت نیست و شاید در نوشتهای دیگر به آن بپردازم و اگر دربارۀ صدا و سیما به خاطر رسمیت آن و حساسیت محافظه کاران توجیه داشته باشد مشخص نیست چرا باید عینا برای سینما و شبکۀ نمایش خانگی الگو باشد. صدا وسیما در چه موضوعی الگوست که در این فقره باشد؟ در اطلاع رسانی؟ در آموزش یا در سرگرمی. حتی در مزیت فوتبال هم سقوط کرده است).
نکتۀ آزارنده و کاملا جهتگیرانه که بی احترامی به میهمان برنامه هم شاید بود این که داشت دربارۀ شبکۀ نمایش خانگی سخن میگفت و بیینده طبعا انتظار داشت لوگوی فیلیمو یا نماوا یا مجموعههای مرتبط را ببیند یا تصویری که مخاطب را به یاد شبکۀ نمایش خانگی بیندازد اما لوگوی بزرگ «ساترا» را گذاشته بودند! ساترا همان سازمان تنظیم ارتباطات و مقررات رادیویی است که برای این که بتوانند دامنۀ دخالت (بخوانید سانسور) را گسترش دهند کلمۀ «فراگیر» را به عنوانشان اضافه کردند و حالا شدهاند سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوتوتصویر فراگیر یعنی "گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد/ جنبیدن آن پشّه عیان در نظر ماست!"
سؤال دربارۀ شبکۀ نمایش خانگی از وزیر ارشاد است اما آرم وزارت ارشاد را هم بردند و لوگوی ساترا را به جای آن گذاشتند!
مورد دوم این بود که وقتی وزیر ارشاد گفت استقبال از برنامههای ماهوارهای در شهرهای بزرگ به آمار نگران کنندهای رسیده بود اما خوشبختانه با شبکۀ نمایش خانگی آن عدد به شدت پایین آمده و مردم به این ظرفیت روی آوردند مجری با طعنه و تلخند گفت: "آیا خود همین جای نگرانی ندارد که یک چیزهایی دارید پخش میکنید که ملت بین اون و ماهواره اون رو انتخاب می کنند؟».
من اگر جای وزیر بودم اول میپرسیدم چه چیزهایی؟ نکند توقع دارید صدا و سیما را انتخاب کنند یا صریح تر اینکه چی دارند پخش میکنند که نگران شدهاید. بعد هم اگر ملت انتخاب کردهاند شما چرا نگراناید؟!
حس خود برتربینی و خلقالله را در ضلالتبینی، آخر تا به کجا که از انتخاب داخل بین داخل و خارج هم نگران میشوید؟! البته کلا مثل اینکه این جماعت نگران انتخاب مردماند ولو بین ماهواره و فیلم خارجی با تولید داخلی باشد و قبل از هر انتخابی خودشان را محق به انطباق با سلیقه خودشان میدانند.
نگرانی او یعنی میخواست بگوید این هم مثل همان است! یعنی حاصل کارِ کارگردان و بازیگر و برنامه ساز و ناظر ایرانی را به همین سادگی انکار میکرد و به جای آن که مایۀ افتخار و امیدواری بداند موجب نگرانی دانست!
خوشبختانه وزیر ارشاد در دام هیچیک ازسؤالات جهتدار دربارۀ شبکۀ نمایش خانگی نیفتاد ولی روشن نشد شبکۀ نمایش خانگی و امثال فیلیمو و نماوا که مردم خسته و ملول از تکرارهای صدا وسیمای عبوس را به جای برنامههای ماهوارهای پای شبکه نمایش خانگی مینشانند و نگرانیهای خانوادههای ایرانی از پارهای محتواهای اینترنتی را زدودهاند، چه هیزمِ تری به جهانآراییها فروختهاند یا این ادعا که هیچ نظارتی بر آنها اعمال نمیشود از کجا نشأت گرفته است؟
دولت عوض شده، حکومت که عوض نشده تا خیال کنند هر چه دولت سابق انجام داده باید تغییر کند و معکوس شود. جوری از عملکرد وزارت ارشاد دولت قبل در قبال شبکۀ نمایش خانگی انتقاد میکنند که انگار متولی آن وزیر اطلاعات و جهانگردی دولت هویدا بوده در حالی که وزیر سابق همین دو ماه قبل با حکم رهبری جانشین سید محمود دعایی در روزنامۀ اطلاعات شده یعنی ایشان او را تا اندازههای زیادی واجد صفات مستحسن آن مرحوم دانستهاند. آن وقت چنین آدمی نظارت نداشته و رها کرده بود؟
هر چه فکر کردم تا دریابم شبکۀ نمایش خانگی چه هیزم تری به مجری جهانآرا فروخته متوجه نشدم جز این حدس که اینان جهان را نه از پنجرههای هنر و خلاقیت که از چشمیِ تنگ خودشان میبینند و همه را با خودشان محک میزنند و هر که اندکی تفاوت داشته باشد مطلوبشان نیست!
کجسلیقگی و تنگنظری از این بیشتر که استقبال از شبکۀ نمایش خانگی به جای تماشای ماهواره را هم مشکوک بداند؟!
مردم به خوراک تصویری نیاز دارند. سینما بسیار گران شده و اوقات فراغت را پر نمی کند. کرونا هم که عادت سینما رفتن را از سر خیلی ها انداخت. صدا و سیما هم به شدت افت کرده و تازه اگر گرفتار انحصار و تنگ نطری نبود باز قافیه را به رسانههای تازه میباخت و تنها به خاطر رایگان بودن هنوز حضور دارد. می ماند سه انتخاب: جستوجوی فیلم در اینترنت بی هیچ ملاحظه و کنترلی، ماهواره و شبکۀ نمایش خانگی. این که سومی را که امنتر و پاکیزهتر از همه است مثل ماهواره بدانی چشماندازی است که تنها از همان چشمیِ تنگ دیده میشود و اصرار شگرفی در این یک سال از خود نشان دادهاند که هر که را که سر به خاکساری و اطاعت و کرنش خم نکرد حذف کنند یا وادار به تولید به فرمان یا سفارش.
۲. بیانیه تان خیلی طولانی و خسته کننده است
۳. کلا همیشه عصبانی و ناراضی هستید انگار که در زندگی چیز به در به خوری نیست
۴. در بیش تر اخبارتان همیشه درگیر حاشیه هستید
۵. اکثرا اجازه مشاهده نظرات در پای مطالبتان نیست!! این آزادی است؟
مهم تر از اینها کاش به جای مخاطب قرار دادن نویسنده با مطلب ارتباط برقرار کنید. نویسنده را فراموش کنید و بر موضوع درنگ کنید. دربارۀ نظرات هم جون تعداد معدودی از نویسندگان اختیار اجازۀ انتشار نظرات یا کامنت ها را دارند به تأخیر می افتد ولی این نویسنده تا جایی که بتواند منتشر می کند و در مواردی مانن نظر شما پاسخ هم می دهد. کاری که جاهای دیگر چندان مرسوم نیست. منتها در نظر داشته باشید برخی از نظرات حاوی نکاتی است که ممکن است مشکل حقوقی ایحاد کند و چون مسؤولیت آن با مدیر مسؤؤل است اخلاقا نمی توانیم بی محابا منتشر کنیم. موفق باشید. ممنون از توجه و نکته سنجی شما. امیدواریم در فقره بعد نکته های شما متوجه خود مطلب باشد.
اگر تنگ چشمی بد است، چرا خودتان نگاه متفاوت از خودتان را بر نمیتابید؟
خدایی ناکرده احساس میکنیم در کره شمالی زندگی میکنیم!!
دقت کرده اید که از زمانی که شبکه نمایش خانگی باب شد ، یعنی دقیقا از سریال شهرزاد ،
تلوزیون از محتوای سرگرم کننده خالی شد و همه برنامه سازان مطرح به سمت نمایش خانگی کوچ کردند .
به عبارت بهتر ، سرگرمی رایگان به پایان رسید و تهیه کنندگان نیز دیدند که در این بستر سود سرشاری نهفته است .
بحث صداو سیما دقیقا همین است که مدیریت این بنگاه اقتصادی پر سود باید دست خودشان باشد نه دیگران .
وگرنه نگران مردم نیستند.
شبکه های ماهواره محتوای زبان زیبای فارسی را به ناکجا آباد بردند و فرهنگ باقیمانده ایران را هم تخریب می کنند.
چه می خواهند این جماعت خود حق پندار بی هنر و کم توان و کم آزموده ...
صدا و سیما تنگ نظر نیست ولی میخواد خوراکی را بخورد گرسنگان بدهد و این وسط شبکه های خانگی مخاطب را سیر کرده که به مذاق شبکه های گرسنه پسند جور در نمیاد.