حدود دو هزار سال پیش، شهری باستانی به نام پالمیرا در استان کنونی حمص سوریه (۲۱۰ کیلومتری جنوب دمشق) پا به عرصه تاریخ نهاد که برای حدود چهار سده نقشی عمده در تجارت میان امپراتوری روم و آسیا بازی کرد. این جایگاه واسطهای در تجارت میان شرق و غرب، پالمیرا را به تمدنی درخشان بدل کرد که حتی توانست لقب امپراتوری را برای خود بدست بیاورد.
پالمیرا در قرن سوم میلادی به چنان رونق و شکوهی رسید که حاکمان آن خود را «امپراتور بزرگ» نامیده و از امپراتوری روم مستقل شدند. این اقدام تحریک آمیز البته واکنش شدید امپراتور اورلیانوس را به دنبال داشت که سرانجام سبب فتح شهر و پایان دوران باشکوه این تمدن در سال ۲۷۴ میلادی شد. اما این تمدن مشهور علی رغم تمام اسناد و مدارکی که از آن داریم هنوز برخی اسرار را در دل خود نگه داشته که باستان شناسان دهه هاست تلاش میکنند پاسخی قانع کننده برای آنها بیابند. یکی از این معماهای اسرار آمیز «سرور جهان» یا همان خدای اسرارآمیز و بزرگ پالمیرا است که تاکنون کسی نتوانسته هویت آن را شناسایی کند.
تمدن پالمیرا اگرچه در میانه و واسطه میان دو تمدن بزرگ ایران و امپراتوری روم بود، اما از هنگام اوج گیری خود رابطه مستقیمی با رومیان برقرار کرد و در ادامه حتی به یکی از مستعمرههای این امپراتوری نیز بدل شد. به همین دلیل آثار بجای مانده از این تمدن اغلب تحت تأثیر فرهنگ رومی قرار دارد. در میان این آثار بجای مانده تعداد قابل توجهی کتیبه و سنگ نوشته با موضوعات مختلف وجود دارد که برخی از آنها مربوط به باورهای دینی و خدایان این فرهنگ است. با وجود تعداد قابل توجه این کتیبه ها، خدای بزرگ این تمدن که بدون ذکر نام از او یاد میشود، همواره ذهن باستان شناسان را درگیر کرده است.
این خدای بزرگ که از او با عناوین احترام آمیزی همچون «کسی که نامش برای همیشه مبارک است»، «خداوند جهان» و «مهربان» یاد میشود، به خوبی این ایده را در ذهن ما ایجاد میکند که با یکی از مهمترین و بزرگترین خدایان این تمدن مواجه هستیم، اما کدام خدا؟ چرا نام این «سرور خدایان» در کتیبههای متعدد مذهبی پالمیرا، برخلاف آنچه در روم دیده میشود، آورده نشده است. برای حل این معما، الکساندرا کوبیاک اشنایدر، دانشجوی فوق دکترا در دانشگاه وروتسواو لهستان، کتیبههای پالمیرا را با کتیبههای یافت شده در سراسر بینالنهرین که مربوط به هزاره اول قبل از میلاد است، مقایسه کرد. در این بررسی مقایسهای او متوجه شد که خدایان پرستیده شده در بین النهرین نیز القابی مشابه به عناوین خدای ناشناس پالمیرا دارند.
به عنوان مثال، «بل-مردوک»، برترین خدای بابل، با عنوان «مهربان» نیز شناخته میشد. همچنین، بعلشامین که خدای آسمان و دومین خدای بزرگ بابل محسوب میشد، لقب «سرور جهان» داشت که برای خدای ناشناس پالمیرا نیز بکار میرفت. بر همین اساس کوبیاک اشنایدر گفت: «خدای ناشناس ذکر شده در کتیبههای پالمیرا یک خدای واحد نیست، بلکه خدایان متعددی است که شامل بل-مردوک و بعلشامین میشود». بنا به اظهار نظر کوبیاک اشنایدر، مردم پالمیرای باستان به جهت احترام نام خدای مورد نظر خود را ذکر نمیکردند و این امر در خاورمیانه باستان امری نامتعارف محسوب نمیشد.
این فرضیه کوبیاک اشنایدر البته مورد پذیرش تمام جامعه علمی نیست و برخی نیز حتی آن را رد کرده اند. لئوناردو گرگوراتی، از باستان شناسان فعال در منطقه پالمیرا در این خصوص میگوید: «کوبیاک اشنایدر فرضیهای را مطرح کرده است که باید در مورد آن بحث و استدلال کرد، اما در نهایت هر کسی حق دارد که آن را نپذیرد و در عوض فرضیههای بدیل خود را مطرح کند.» برخی دیگر نیز معتقدند که کتبیههای بابلی مورد استفاده در تحقیق کوبیاک اشنایدر، بسیار قدیمیتر از کتیبههای پالمیری هستند و این موضوع نمیتواند به راحتی نادیده گرفته شود.
به هرحال، این اولین تلاش جدی برای حل معمای هویت اسرارآمیز خدای ناشناس پالمیرای باستان است که برای دههها باستان شناسان را گیج کرده است. علی رغم ادعای کوبیاک اشنایدر ما هنوز به طور قطع معمای هویت خدای ناشناس پالمیرا را خاتمه یافته نمیدانیم، اما شاید بتوانیم با او همراه شویم که این القاب اشاره به خدایی واحد ندارد بلکه القابی است که طور یکسان برای چندین خدا مورد استفاده قرار میگرفت.
منبع: فرارو