صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

نوزاد عجیب الخلقه ای که «بت» هندی‌ ها شده است (+عکس)

پس از انتشار اخبار تولد این نوزاد در سراسر منطقه، گزارش ها حاکی از آن است که مردم محلی برای دیدن الهه چند دست و پا به بیمارستان هجوم آورده اند.

«نوزادی که با چهار پا و چهار دست به دنیا آمده، شکلی از «معجزه» و «تناسخ خدا» است.» این باور هندی‌ها در مورد نوزادی است که در شهری کوچک در هند به دنیا آمده. نوزاد عجیب الخلقه پس از به دنیا آمدن با چهار پا و چهار دست، به نسخه ای از خدا روی زمین تشبیه شده است.

تولد این نوزاد با یک جفت پا و دست اضافی در هند باعث ناباوری مردم شده است. این نوزاد به عنوان «معجزه طبیعت» ستایش شده و حتی با نسخه تناسخ شده خدا مقایسه شده است.

تصاویر خارق‌العاده این کودک نشان می‌دهد که او با وزن ۲.۹۵۰ کیلوگرم به دنیا آمده و چهار دست و پا اضافی دارد که از معده اش بیرون زده است.

این نوزاد در آخر هفته گذشته در مرکز بهداشت جامعه شاه آباد در هاردوی، منطقه ای در شمال هند، در ایالت اوتار پرادش به دنیا آمد.

به گزارش دیلی استار، مادر کارینا، که نام خانوادگی خود را فاش نکرد، پس از تجربه درد زایمان در روز شنبه (۲ جولای) به بیمارستان منتقل شد و بلافاصله بعد از آن زایمان کرد.

علیرغم نادر بودن این مورد در پزشکی، مادر و کودک به طور معجزه آسایی هر دو سالم هستند و حالشان خوب است.

نوزادی که تجسم خدا شد!

پس از انتشار اخبار تولد این نوزاد در سراسر منطقه، گزارش ها حاکی از آن است که مردم محلی برای دیدن الهه چند دست و پا به بیمارستان هجوم آورده اند.

این اولین بار نیست که یک نوزاد در هند جمعیت را هیجان زده می کند.

اوایل امسال، بچه‌ای دیگر که با چهار دست و پا به دنیا آمده بود و مردم بومی فکر می‌کردند این کودک تجسم خداوند است و او را مانند بت پرستش می کردند.

بازدیدکنندگان زیادی در ۱۷ ژانویه به بیمارستان سادار در شرق هند آمدند تا مادر و نوزاد عجیبش را تماشا کنند.

این کودک که هنوز جنسیتش مشخص نشده، به دلیل ظاهر منحصر به فرد و اندام های اضافی خود به سرعت مشهور شده است.

فیلم‌های ویدئویی نشان می‌دهد که ساکنان مجذوب این کودک شده و از کودک و اندام‌های در معرض دید او عکس می گیرند.

کودک در سبدی پر از ملحفه‌های رنگارنگ روی پاهای مادر گذاشته شده بود که در همان حال روی تخت بیمارستان نشسته بود و استراحت می‌کرد.

منبع: روزیاتو

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200