صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۴۰۴۲۹
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۳ - ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ - 19 May 2022

مدیر الجزیره در تهران: "قدس" روز تشییع ابوعاقله برای یک روز آزاد شد/ "شیرین" زیر درخت خبرنگاران کشته شد

شیرین ابوعاقله ظرف دو روز از یک خبرنگار به نماد ملی فلسطین تبدیل شد و در صحنه نبرد با صهیونیست‌ها، یک میدان جدید در بعد رسانه باز کرد. خصوصا در اروپا. یعنی اگر بار دیگر چنین حادثه‌ای تکرار شود، اسرائیل می‌داند که باید هزینه‌‌های سنگینی بدهد.

«روز تشییع شیرین، در مسیر ۱۴۰کیلومتری از محل شهادت تا دفن او فلسطینی‌های زیادی حضور داشتند، این یک اتفاق بی‌نظیر در فلسطین بود؛ اتفاقی که حتی در تشییع یاسر عرفات هم ندیدیم.»

«شیرین ابوعاقله» در سوم ژانویه 1971 در یک خانواده مسیحی که پیشینه‌شان به شهر بیت‌لحم (محل تولد مسیح) برمی‌گردد، به دنیا آمد.

ابوعاقله که به‌واسطه خانواده مادری‌اش دارای تابعیت آمریکایی نیز بود، برای زندگی فلسطین را برگزید و در طول بیش از دو دهه فعالیت در شبکه تلویزیونی الجزیره به یکی از شناخته‌شده‌ترین خبرنگاران جهان در حوزه فلسطین تبدیل شد.

این خبرنگار زن 51ساله در تاریخ 11 می 2022 در جریان پوشش خبری حمله ارتش اسرائیل به اردوگاه جنین، هدف گلوله تک‌تیراندازان اسرائیلی قرار گرفت و به شهادت رسید.

شهادت شیرین ابوعاقله موج بزرگی میان مردم فلسطین ایجاد کرد خصوصاً آنکه در جریان تشییع او در شهر قدس، سربازان اسرائیلی به تشییع‌کنندگان که تابوت او را بر دوش داشتند حمله کردند و این حمله و حواشی آن به یکی از نقاط عطف در تاریخ نبرد فلسطینی‌ها با اشغالگران تبدیل شد.

خبرگزاری تسنیم برای آشنایی بیشتر با شخصیت این خبرنگار با عبدالقادر فایز مدیر شبکه الجزیره در تهران گفتگو کرده که متن کامل آن را در ادامه می خوانید:

عبدالقادر فایز اصالتی فلسطینی دارد و خانواده خودش از جمله اولین نفراتی بودند که در جریان اشغال فلسطین در سال 1948 (و تأسیس دولت اسرائیلی) از شهر حیفا رانده شدند و به بیرون از فلسطین مهاجرت کردند.

شیرین می‌گفت "فلسطین برای من هتل نیست"

* شیرین ابوعاقله یکی از شناخته‌شده‌ترین خبرنگاران در حوزه فلسطین بود که نه‌فقط در این کشور بلکه همه کسانی که مسئله فلسطین را دنبال می‌کنند، او و اخباری را که از فلسطین می‌داد، می‌شناسند، شما خودتان هم فلسطینی هستید و با او در یک رسانه کار می‌کردید، چقدر با ایشان آشنا بودید و مهمترین ویژگی شخصیتی شیرین ابوعاقله را ـ که امروز به یکی از محبوب‌ترین چهره‌ها برای مردم فلسطین تبدل شده است ـ چه می‌دانید؟

خانم ابوعاقله بیش از 20 سال در الجزیره کار کرد و سابقه کار من به 11 سال می‌رسد. زمانی که من وارد این شبکه شدم، ایشان خبرنگار ارشد بود و من یک خبرنگار تازه‌کار بودم. در عرف الجزیره، هرچند سال یک‌بار، خبرنگاران از همه جای دنیا در دوحه جمع می‌شوند و من از اینجا بود که او را شناختم.

شیرین ابوعاقله یک نقطه عطف در زندگی خودش داشت و آن انتخاب راهش بود.

خانم ابوعاقله خودش فلسطینی و متولد شهر قدس بود. خانواده ابوعاقله یک خانواده مسیحی سرشناس هستند و تابعیت فلسطینی و اردنی داشتند، خود شیرین تابعیت آمریکا هم داشت چراکه در آمریکا تحصیل کرده بود؛ آن روزی که تصمیم به انتخاب این راه گرفت، می‌توانست در آمریکا بماند و کار کند و شغل هم برایش مهیا بود، می‌توانست با توجه به تسلطش به مسائل این کشور و زبان انگلیسی، در شبکه‌های آمریکایی مشغول به فعالیت شود اما راهی که انتخاب کرد، بازگشت به قدس و کار کردن در کشورش بود و این تصمیم، زندگی او را عوض کرد.

خودش همیشه این جمله را می‌گفت که "قدس و فلسطین برای من یک هتل نیست که به این هتل بیایم و ببینم خدماتش چندستاره است، اگر دنبال هتل ستاره‌دار بودم در آمریکا می‌ماندم."، اما قدس برایش یک هتل نبود و می‌گفت "حتی اگر ستاره هم ندارد، باید از ستاره قدس دفاع کنیم."

به‌نظر من این تصمیم و انتخاب راه از نقطه اول برایش بسیار معنا داشت. با ایشان که آشنا می‌شدی درک می‌کردی که با انسان خاصی طرف هستی، حس نمی‌کنید با یک فلسطینی مسیحی یا یک فلسطینی از قدس آشنا شدید، احساس می‌کنید با یک فلسطینی واقعی آشنا شدید، فلسطینی‌بودنش بسیار پررنگ‌تر از هویت‌های دیگر او بود.

در شبکه الجزیره، به شهید ابوعاقله به‌عنوان یک خبرنگار حرفه‌ای نگاه می‌شد. در این بیست سال هیچ شهر و روستا و اردوگاهی در فلسطین نبود که نرفته باشد و حتی اخبار غزه را هم از نزدیک پوشش می‌داد. هرجای فلسطین که می‌رفتی او را می‌شناختند.

مسئله اسرای فلسطینی برای او بسیار مهم بود و پیگیری می‌کرد، یک بار به من گفت که در رام‌الله و کرانه باختری می‌گردد خانواده اسرا یا فرزندانشان را پیدا می‌کند و به آنها کمک می‌کرد، این جزو امورات شخصی‌اش بود، جدا از اینکه خبرنگاری برجسته بود، از منظر انسانی هم یک شخصیت ویژه داشت.

حتی شاید کمتر کسی بداند که او چقدر در رسیدگی به مستمندان و ایتام فلسطینی فعالیت می‌کرد و شخصاً چند کودک تیم را تحت پوشش خودش داشت، اینها را به کسی هم نمی‌گفت و بعد از شهادتش خیلی‌ها آن را فهمیدند.

بی‌طرفی این نیست که به قاتل و مقتول یک‌اندازه حق بدهیم

* شیرین ابوعاقله یک خبرنگار حرفه‌ای در یک رسانه‌ حرفه‌ای بود. یک نگاه وجود دارد که می گوید وقتی شما خبرنگار حرفه‌ای هستید نباید دیدگاه خاصی به موضوعات داشته باشید. اما ابوعاقله در فلسطین کار می‌کرد؛ جایی که نمی‌توان بدون موضع بود بخصوص که فلسطینی هم باشید. چطور اینها را با هم جمع می‌کرد؟ یعنی یک فلسطینی که قرار است از اتفاقاتی که در کشورش می‌افتد گزارش دهد و در عین حال استانداردهای حرفه‌ای بودن را هم حفظ کند.

این برای هرکسی که در داخل کشورش کار می‌کند سخت است. این مسئله آسان نیست که در کشورتان بی‌موضع باشید. بخصوص در موضوعاتی که یک بعد انسانی دارد؛ در بعد سیاسی شاید آسان باشد.

در الجزیره ما یک قانون اساسی داریم و این قانون برای هرکسی که می‌خواهد در الجزیره کار کند -چه در بخش عربی، انگلیسی و...-یکسان است. شما مکلفید از این قانون پیروی کنید و مرجعیت شما در رسانه، این قانون است. در این قانون، استانداردهای مطلوب در پوشش خبری درج شده است و می‌گوید شما بی‌طرفی و باید عواطف در میدان جنگ و زلزله، دشمنی نکردن حتی با دشمن در کار و... را رعایت کنید.

شما بعنوان ایرانی، عراقی، ترک و فلسطینی به هرحال دشمنانی دارید و طبیعی است اما در کار خودتان نباید دشمنی داشته باشید. شهید ابوعاقله براساس همین قانون کار می‌کرد اما بی طرفی در این قانون تعریف شده است.

بی طرفی که منظور ماست بهانه آوردن برای یک طرف نیست که بگوییم کارش درست است یا اینکه علیه یک طرف بهانه بیاوریم و سیاه نمایی کنیم. بی طرفی یعنی شما آن چیزی که روزانه می‌بینید، درست منتقل کنید. با این پیشینه که چرا چنین شد؟ نتیجه‌اش چیست؟ با شاهد عینی گفت‌وگو کنیم و داستان را بر این اساس روایت کنیم.

خانم شیرین ابوعاقله به مسجدالاقصی می‌رفت تا پوشش خبری دهد. اینجا برای جهان اسلام، جهان عرب و فلسطین بی‌طرفی چه معنایی دارد؟

بی‌طرفی معنایش این نیست که من به تاریخ نگاه نکنم، حقایق را نبینم و تاریخ را تکذیب کنم. آن چیزی را که ما می‌بینیم و منتقل می‌کنیم، عین بی‌طرفی است. در شبکه الجزیره معنای بی‌طرفی این است، نه اینکه قاتل و مقتول را در یک نقطه بگذاریم و 50 درصد به این و 50 درصد به آن بدهیم.

 مجریان الجزیره برای گفتگو نکردن با صهیونیست‌ها آزادند

* این روزها از شبکه الجزیره انتقاد می‌شود که چرا به سخنگوی ارتش رژیم اسرائیلی تریبون می‌دهد تا خودشان را از شهادت خانم ابوعاقله تبرئه کنند. این روزها موضوع عادی‌سازی ارتباطات با رژیم اسرائیلی در بین کشورهای عربی مطرح است و شبکه الجزیره هم نماد کشور قطر محسوب می شود. پاسخ شما به این گلایه‌ها و انتقادات چیست؟

این موضوع در شبکه الجزیره یک موضوع قدیمی است و جدید نیست. قبل از شهادت خانم ابوعاقله هم مسئولان و کارشناسان اسرائیلی در شبکه الجزیره حضور پیدا می‌کردند.

در خصوص این موضوع در جهان عرب و در بین کسانی که در شبکه الجزیره کار می‌کنند، اجماع نظر وجود ندارد. یعنی در داخل خودمان هم اختلاف نظر داریم. برخی با این حضور موافقند و برخی مخالف و هرکدام هم برای خودشان دلایلی دارند.

نکته سوم اینکه این موضوع یک تصمیم رسانه‌ای است و سیاست رسانه‌ای نیست. تصمیم رسانه‌ای با سیاست رسانه‌ای متفاوت است.

شبکه الجزیره که در سال 1996 آغاز به کار کرد یک شبکه عربی بود، اما اکنون این شبکه به یک مجموعه بزرگ تبدیل شده و شامل الجزیره عربی، انگلیسی، ترک آنلاین و... است. بنابراین مخاطب ما جهان است. ما به چند زبان برنامه پخش می‌کنیم و تقریباً تمامی جهان را پوشش می‌دهیم. من فکر نمی‌کنم شبکه‌ای در جهان به اندازه الجزیره وسعت انتشار خبرنگار داشته باشد. ما حدود 70 خبرنگار در سطح جهان داریم که در نقاط مختلف جهان هستند.

ما مخاطب خودمان را جهان می‌دانیم و مخاطبان‌مان فقط جهان عرب، مسلمانان و فلسطینیان نیستند. شعاری هم که برای جهانیان ارائه کرده‌ایم در این راستاست. آن تصمیم رسانه‌ای منشاش این است.

در جهان عرب و اسلام، اسرائیل به رسمیت شناخته نشده است، اما نگاه اروپا، آمریکا، آمریکای لاتین و برخی کشورهای دیگر با نگاه جهان عرب و اسلام متفاوت است. نمی‌توانیم خودمان را پشت دیوار پنهان کنیم و بگوییم عالم فقط این است. آن طرف دیوار نیز عالمی است و ما نیز جزئی از این عالم هستیم.

الجزیره تصمیم رسانه‌ای گرفته است تا فرصتی به آن طرف بدهد تا روایت خودش را بیان کند. اما اسرائیلی‌ها فقط راجع به مساله فلسطین سخن می‌گویند و روایت خودشان را بیان می‌کنند. ما هیچوقت با یک کارشناس اسرائیلی در خصوص جنگ اوکراین و موضوعات دیگر صحبت نمی‌کنیم. اسرائیلی‌ها راجع به موضوعات خودشان، فلسطین، ایران و حزب‌الله صحبت می‌کنند. دلیلش هم آن است که خودشان در این موضوع دخیل هستند.

نکته دیگر اینکه شبکه الجزیره، شبکه سهل‌انگاری نیست و به این چیزها نگاه نمی‌کند که من به طرف مقابل آنتن می‌دهم و خودم فقط نیم یا یک ساعت می‌شنوم.

این در عرف و قانون الجزیره وجود ندارد. میهمان که می‌آید و صحبت می‌کند، باید واقعی و با عقلانیت سخن بگوید. نه اینکه چیزهایی بگوید که قابل باور نیست. اگر غیر از این باشد، مجری ورود پیدا می‌کند.

اسرائیلی‌ها روایت خودشان را بیان می‌کنند. اینکه این روایت درست است یا خیر، با گذشت زمان مشخص می‌شود. آن کسی که در روز شهادت خانم ابوعاقله به شبکه الجزیره آمد و صحبت کرد، انکار کرد و گفت ما نبودیم و از طرف مقابل که یک مجموعه فلسطینی بود این کار انجام شده است. آن‌ها روایتشان را بیان کردند و ما در جهان عرب و جهان شنیدیم.

اسرائیلی‌ها چند ساعت بعد، روایت‌های دیگری منتشر کردند. بالاخره یک هفته گذشت و چند روز پیش هاآرتص یک گزارش کامل منتشر کرد و گفت این اقدام کار ارتش اسرائیل بود.

* یدیعوت آحارونوت هم همین را گفت.

بله. آن روایتی که مسئول یا کارشناس در شبکه الجزیره بیان کرد با روایتی که شش روز بعد منتشر شد، تفاوت دارد و این تفاوت در عالم رسانه خیلی معنا دارد. دیگر به آن کارشناس یا مسئول اسرائیلی اعتماد نخواهد شد.

ما از صهیونیست‌ها روایت می‌گیریم، اما به معنای تریبون آزاد دادن به آنها نیست.

البته باز هم می‌گویم که همچنان در الجزیره اختلاف نظر وجود دارد. کسانی هستند که این حرف من را قبول ندارند. برخی از آنها شناخته‌شده و چهره هم هستند. الجزیره تصمیم رسانه‌ای می‌گیرد، اما به کسانی که در آن کار می‌کنند، تصمیمش را تحمیل نمی‌کند. اگر من به عنوان مجری بگویم که نمی‌خواهم با میهمان اسرائیلی صحبت کنم، قبول می‌کنند. شبکه الجزیره این حق را به مجریان خود می‌دهد که می‌خواهند با فرد اسرائیلی صحبت کنند یا خیر.

ما یک خانم مجری لبنانی در شبکه الجزیره داریم که هرگاه با صهیونیست‌ها تماس می‌گیریم تا در برنامه‌ای حضور پیدا کنند، اگر بدانند که آن خانم، مجری است، قبول نمی‌کنند و در برنامه حضور نمی‌یابند. آن خانم توانسته خودش را ثابت کند تا طرف مقابل از او حساب ببرد. آنها می‌دانند که آن خانم به آنها تریبون آزاد نمی‌دهد و اطلاعات خوبی در حوزه‌های مختلف دارد.

چند روز پیش و در پی شهادت خانم ابوعاقله، جمعی از چهره‌های برجسته جهان عرب واکنشی نشان دادند و بیانیه‌ای امضا کردند مبنی بر اینکه شبکه الجزیره دیگر میهمانان اسرائیلی را به شبکه خود راه ندهد. ما آن بیانیه را منتشر کردیم، اما چون مخاطبمان جهان است و فقط فلسطین نیست، باید توازن ایجاد کنیم.

 شهادت پای درخت خبرنگاران

* خانم ابوعاقله یک چهره شناخته شده در عرصه رسانه بود و اسرائیلی‌ها هم او را به خوبی می‌شناختند. آن روزی هم که مشغول انجام کار خبری بود، کلاه و جلیقه مخصوص خبرنگاران بر تن داشت. یعنی ناشناس نبود. چرا اسرائیلی‌ها این کار را کردند؟

آنها طبق منطق نباید یک خبرنگار را می‌کشتند، اما موضوع با منطق جلو نمی‌رود. آن درختی که خانم ابوعاقله پای آن به شهادت رسید، جلوی در اردوگاه جنین بود و به «درخت خبرنگاران» معروف است. این نام از گذشته بر این درخت بود، چراکه اسرائیلی‌ها بارها اردوگاه جنین را محاصره و به آن حمله کردند.

خانم ابوعاقله نیز حدود هشت بار از این مکان گزارش تهیه کرده است. خبرنگارها از کنار آن درخت، دید خوبی به نقاط مختلف دارند. صهیونیست‌ها هم می‌دانستند که آنجا جای خبرنگاران است و نقطه غیرواضح و پنهانی برای آنها نبود.

برای فلسطینی‌ها و مقاومت هم این نقطه واضح است. خبرنگارهای اروپایی و آمریکایی هم که به فلسطین می‌آمدند، می‌دانستند که آن درخت، درخت خبرنگاران است.

صهیونیست‌ها از شیرین متنفر بودند

خانم ابوعاقله آن روز به عنوان اولین نفر رسید و دوربین الجزیره چند ساعت قبل از شروع حمله آنجا بود. اسرائیل وقتی که می‌خواهد به مناطق فلسطینی حمله کند، از یک نیروی خاص به نام «مستعربین» استفاده می‌کند که به زبان عربی مسلط‌اند و شبیه اعراب لباس می‌پوشند و برای همین به سختی می‌توان تشخیص داد که آن‌ها عرب هستند یا صهیونیست. این نیرو توسط ایهود باراک زمانی که وزیر دفاع اسرائیل بود، به وجود آمد. مستعربین در ارتش اسرائیل جزو تندروها و افراطی‌ هستند.

آنها از ابوعاقله تنفر داشتند و از او خوششان نمی‌‌آمد، چرا که او همه جا بود؛ در قدس، رام الله، الخلیل، جنین و... و گزارش تهیه می‌کرد. او در نبرد سیف القدس هم حضور داشت. او خبرنگار پرتلاشی بود و از عباراتی استفاده می‌کرد که گزارش‌هایش برای جهان قانع‌کننده بود.

ممکن است اسرائیل در کشتن خانم ابوعاقله اشتباه کرده باشد، اما یک سوال برای خبرنگاران عرب و جهان به وجود آمده است که در توئیتر نیز بازتاب داشت. آن هم این بود آن کسانی که به تابوتش حمله کردند چه کسانی بودند؟ آیا آن هم اشتباه بود؟ کار اول‌تان اشتباه بود، کار دوم‌تان هم اشتباه بود؟ مشخص است که عمدی این کار را انجام دادند.

آن کاری که صهیونیست‌ها انجام دادند، برمبنای یک منطق نبود بلکه براساس یک عقبه 20 ساله بود. آنها سال‌هاست که خانم ابوعاقله را می‌شناسند و می‌دانند که او فقط کارش خبرنگاری نیست و در ماه‌های رمضان وقتی کارش در در دفتر خبری الجزیره تمام می‌شود به مسجد الاقصی می‌رود و در باب العمود می‌نشیند و در کنار مردم است.

یک بار دلیل این موضوع را از ایشان پرسیدم و گفتم چرا برای خودت دردسر دست می‌کنی؟ جواب داد: اول اینکه من خبرنگار هستم، وقتی می‌روم در آنجا می‌نشینم، اسرائیلی‌ها می‌بینند و می‌فهمند که من به عنوان خبرنگار در آنجا هستم و نمی‌توانند به آسانی به مردم حمله کنند. من می‌توانم بدون اسلحه و با حضورم از قدس و مردم دفاع کنم.

جنگ با اسرائیل چند لایه دارد، که یکی از آنها همین عرصه رسانه است. شما دیدید که بعد از شهادت شیرین، انتقاد روزنامه‌نگاران و خبرنگاران در امریکا و اروپا از رسانه های خودشان چقدر زیاد شد. این رسانه‌ها در ابتدا خبر را طوری منتشر کردند که یک خبرنگار فلسطینی در جنین در یک درگیری کشته شده است.

* و بعد مجبور شدند آن را اصلاح کنند.

در دنیای امروز که شبکه‌های اجتماعی اینقدر فراگیر شده، دیگر نمی‌شود به آسانی افکار عمومی را قانع کرد. شما باید اخبار درست و قانع کننده بدهید.

مردم فلسطین با شهادت شیرین احساس خسارت کردند

* تشییع شیرین ابوعاقله در قدس حواشی زیادی داشت و شاید بتوان گفت حتی از خود شهادت او هم موثرتر بود. خصوصا صحنه‌های عجیب از حمله صهیونیست‌ها به تابوت و دفاع مردم فلسطین که عمدتا هم مسلمان بودند. همین حضور مسلمانان در زیر تابوت یک خانم مسیحی شاید تبدیل به یک نماد شد. چقدر این مسئله روی مردم فلسطین اثر گذاشت؟

اولا یک نکته را بگویم که برای مردم فلسطین، اولویت «هویت فلسطینی» است و خیلی نگاه نمی‌کنند که کسی مسلمان است یا مسیحی است یا دروزی. این یکی از خصلت های خوب مردم این کشور است.

شیرین را همه فلسطین در غزه و کرانه باختری و حیفا و یافا و قدس می‌شناختند و با شهادتش احساس کردند یک خسارت شخصی به آنها وارد شده است. مسلمانان، مسیحی ها، دروزی ها، لائیک ها همه او را از خودشان می‌دانستند.

 تشییع شیرین از تشییع عرفات هم بزرگتر بود

روز تشییع شیرین، در مسیر 140 کیلومتری از محل شهادت تا دفن او فلسطینی‌های زیادی حضور داشتند. این یک اتفاق بی‌نظیر در فلسطین بود. شما می‌دانید که اگرچه درخصوص شخصیتی مثل یاسر عرفات اختلاف نظر وجود دارد ولی یاسر عرفات برای مردم فلسطین بزرگ و قابل احترام است. حتی در تشییع او هم چنین صحنه‌ای ندیدیم و این معنادار است.

اما درخصوص آن اتفاقات در قدس، اسرائیل اجازه نمی‌دهد در این محل پرچم فلسطین بالا برود و یا مردم شعار بدهند، این را به خانواده شیرین هم گفته بودند. آنها هم موضوع را رسانه‌ای کردند و همه مردم فلسطین مطلع شدند.

صحنه حفاظت مردم از تابوت شیرین به یک نماد در فلسطین تبدیل شد

آن صحنه که صهیونیست‌ها حمله کردند و مردم نگذاشتند تابوت به زمین بیفتند، برای مردم ما تبدیل به یک نماد شده است. شاید برای بسیاری داستان حضرت مسیح زنده شد و این یک واقعه مهم بود.

آن فردی که زیر تابوت قرار داشت و بیشترین ضربات را خورد یک مهندس فلسطینی و مسلمان است که دست و گردنش شکست و الان در بیمارستان تحت معالجه است. رسانه ها از او پرسیدند که چرا این کار را کردی و او جواب داد من در آن لحظه آماده بودم کشته شوم ولی تابوت روی زمین نیفتند.

شاید این از یک منظر خیلی هم عقلاتی نباشد ولی زندگی فقط با عقل جلو نمی‌رود.

این صحنه برای فلسطینی‌ها تبدیل به یک نماد و یک نقطه عطف تبدیل شد این فقط یک تشییع جنازه ساده نبود.

یک مبحث دیگر هم وجود دارد و اینکه برخی می‌گفتند چرا برای شیرین از لفظ شهید که یک واژه در عرف مسلمانان است استفاده شد؟

خطیب نمازجمعه غزه در این هفته از ابتدا تا آخر صحبت‌هایش از این مسئله صحبت کرد و گفت او برای ما شهید است و تاکید کرد که ما (مردم غزه) «ولی دم» او هستیم.

خطیب نمازجمعه یک فرد عادی نیست. یک خبرنگار هم نیست که حرف رسانه‌ای زده باشد، او یک روحانی است که درس دین خوانده و با حساسیت و دقت درباره مسائل دینی صحبت می کند.

او گفت ما مردم غزه فراموش نمی‌کنیم وقتی که زیر بمباران اسرائیل بودیم، این خانم در مسجد الاقصی برای ما دعا کرد و ما فیلم او را دیده‌ایم.

در فلسطین مسلمانان از کلیسا دفاع می‌کنند، مسیحی‌ها در خط مقدم دفاع از مسجدالاقصی هستند. این برای مردم ما حل شده است.

** قدس در روز تشییع شیرین برای یک روز آزاد شد

برادر شیرین در گفتگو با الجزیره گفت که در روز تشییع ما دیدیم که قدس برای یک روز آزاد شد؛ قدسی که فلسطینی‌ها نمی‌توانند وارد آن شوند و پرچم فلسطین را آنجا بلند کنند. اما در روز تشییع شیرین فلسطینی‌ها بدون اجازه‌نامه وارد قدس شدند و پرچم فلسطین را همراه داشتند و اصلا درگیری هم برای همین بود.

شیرین ابوعاقله ظرف دو روز از یک خبرنگار به نماد ملی فلسطین تبدیل شد و در صحنه نبرد با صهیونیست‌ها، یک میدان جدید در بعد رسانه باز کرد. خصوصا در اروپا. یعنی اگر بار دیگر چنین حادثه‌ای تکرار شود، اسرائیل می‌داند که باید هزینه‌‌های سنگینی بدهد.

شهادت شیرین ابوعاقله فقط کشته شدن یک خبرنگار نیست. اگر فقط این بود، چند روز بعد فراموش می‌شد.

گزارش: مهدی بختیاری/تسنیم

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200