صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۲۵۷۹۳
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۴ - ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ - 05 February 2022

روایت مدیر سینمایی سابق از جراحی بزرگ جشنواره فجر در دهه ۸۰ و تعطیلی جشنواره جهانی در ۱۴۰۰

ما باید در مجمع فیاپف عذرخواهی کنیم که این همه سال تلاش کردیم جشنواره در چنین جایگاهی قرار بگیرد و حالا این اتفاق افتاده است.

محمدمهدی عسگرپور، دبیر سی‌و‌هشتمین جشنواره جهانی فجر و دبیر دو دوره از جشنواره ملی فجر به بهانه آغاز چهلمین جشنواره ملی فیلم فجر، مهمان برنامه سینمایی «سینماروتایم» بود. او در این برنامه به پرسش‌های شیما غفاری، مجری و روزنامه‌نگار حوزه سینما، درباره جشنواره جهانی فجر و دو جشنواره بیستم و بیست‌و‌یکم که به دبیری عسگرپور برگزار شده بود، پاسخ داد.


بخش نخست این برنامه با صحبت درباره‌ جشنواره جهانی فیلم فجر آغاز شد و عسگرپور بعد از توضیح درباره اینکه جشنواره بین‌المللی و در ادامه جشنواره جهانی فیلم فجر همواره در جایگاه یک مدیر برای او اهمیت داشته و این رویداد و آنچه به آن مرتبط بوده را دنبال کرده است، توضیحاتی را درباره پیگیری‌های صورت گرفته برای ثبت جشنواره در فیاپف و در نهایت محقق شدن آن در جریان برگزاری سی‌و‌هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر ارائه کرد.


در ادامه مجری برنامه با اشاره به تعطیلی جشنواره فجر، این پرسش را مطرح کرد که آیا دست‌اندرکاران فیاپف در جریان این اتفاق قرار گرفته‌اند؟ و عسگرپور پاسخ داد: «نه به شکل دقیق، اما فکر می‌کنم اساسا فضای سینمای ایران و به طور کلی کشور ما برای کسانی که در حوزه بین‌الملل کار می‌کنند، فضایی نسبتا آشنا است.»



عسگرپور با اشاره به بحث تعطیلی خانه سینما و اینکه اساسا نماینده خانه سینما در فیاپف است، گفت: «زمان تعطیلی خانه سینما اصلا نیاز نبود اخبار را من به آنان اطلاع دهم، خودشان مطلع شده بودند. بعد از بازگشایی خانه هم خیلی از خبرگزاری‌های بین‌المللی سراغ بررسی این موضوع آمدند که ببیند این چه پدیده‌ای بوده که توانسته به راه خود ادامه دهد و باقی بماند. مجامع جهانی تقریبا رفتارهای ما را می‌شناسند و می‌دانند که ممکن است یک دفعه کل خانه سینما تعطیل شود و یک دفعه کل آن باز شود.»

واکنش خارجی‌ها به تعطیلی جشنواره جهانی فجر
عسگرپور در پاسخ به این سئوال که آیا در خارج از کشور این اتفاق که برای جشنواره در ایران افتاده طبیعی است؟،‌ گفت: «طبیعی از این جهت که ما به معنای دولت‌ها خیلی روابط بین‌الملل را نمی‌شناسیم و وقتی هم این شناخت به وجود می‌آید که پایان یک دولت است و حالا نوبت رفتن آنان رسیده و آمدن گروه جدید. مناسبات و تشریفات را در حوزه بین‌الملل آن‌ها که مستقر می‌شوند اغلب نمی‌دانند. اگر بخواهم برای روشن شدن این موضوع مثالی بزنم می‌توانم به جریان نامه فیاپف که خود من در صفحات اجتماعی به اشتراک گذاشتم اشاره کنم.

به شکل طبیعی جشنواره‌هایی که در فیاپف ثبت می‌شوند، اکوسیستمی ایجاد می‌کنند که این وضعیت باید در هماهنگی با دیگر جشنواره‌های عضو باشد. جشنواره جهانی ما به فاصله کمی از کن برگزار می‌شود. در نامه فیاپف اشاره شد که شما باید مراقب شرایط برگزاری فستیوال کن باشید، به همان نسبت که اگر قرار باشد بعد از جشنواره ما، جشنواره دیگری به عضویت فیاپف درآید، باید زمان ثبت شده برای جشنواره جهانی را در نظر بگیرد. جشنواره کن به دلیل انتخابات ریاست جمهوری کشور فرانسه گاهی جا به جا می‌شود و به شکل طبیعی ما هم باید این تغییر زمان را در نظر داشته باشیم. این یک اصل مشخص جهانی است که در روابط بین‌الملل کاملا قابل فهم است. اما کسانی هستند که بی‌اطلاعند و اظهارنظر می‌کنند، از جمله آقای رییس سازمان سینمایی اظهار نظری داشت و گفت این لکه ننگ بر کشور ماست که باید خودمان را با انتخابات فرانسه هماهنگ کنیم؛ من این جمله را به حساب این می‌گذارم که با موضوع آشنا نیست. اگر کسی در سطح متوسط هم زبان انگلیسی را بداند متوجه این موضوع می‌شود. این نکات در عرف بین‌الملل مهم است و ما چون حضور جدی اندکی داشته‌ایم به سختی می‌پذیریم. الان شرایط به گونه‌ای شده که انگار متصدیان ارگان‌های مختلف در رقابت افتاده‌اند که چه کسی بیشتر استکبارستیزتر است و چنین نکاتی را مطرح می‌کنند.

در حالیکه ما باید بپذیریم برای عضویت در مجامع جهانی باید تابع قوانین باشیم. نتیجه چنین وضعیت این می‌شود که ما باید در مجمع فیاپف عذرخواهی کنیم که این همه سال تلاش کردیم جشنواره در چنین جایگاهی قرار بگیرد و حالا این اتفاق افتاده است.»


لزوم پافشاری بر اهداف برای پیش‌رفتن از نقطه صفر
عسگرپور صحبت را درباره این موضوع که آیا رسیدن به این وضعیت در جریان تغییر دولت برای او قابل پیش‌بینی نبوده است؟، گفت: «ممکن بود چنین پیش‌بینی هم صورت می‌گرفت، اما من سعی کردم از آن دست افرادی نباشم که چون می‌دانند در ادامه ممکن است جلوی کارشان گرفته شود، اصلا سراغ کاری نروم و از آن صرف‌نظر کنم. اگر چنین شیوه‌ای اتخاذ شود آنگاه همیشه در نقطه صفر می‌مانیم. این نوع رفتارها یک درس برای نسل آینده دارد به این ترتیب که اصلا شما به این چیزها (تغییرات) فکر نکنید.

برخی می‌خواهند همین‌طور به نظر برسد که ببیند با یک تغییر در کشور چقدر تلاش‌ها، هیچ می‌شود و اصلا چه نیازی به عضویت‌های جهانی هست و غیره. با همین واژه در تلویزیون شوخی می‌کنند و نوعی بی‌خیالی بی‌رگی به وجود می‌آید که سینما و فرهنگ را می‌توان مسخره کرد.»


دبیر سی‌وهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در پاسخ به این نکته که آیا صحبتی با مدیران سینمایی دارد، گفت: «من حرف خاصی ندارم چون اصلا نمی‌دانم با چه کسی طرف هستم. یک وقت شما با مجموعه‌ای که خودش تصمیم‌گیر است صحبت می‌کنید و زمانی با مجموعه‌ای مواجه می‌شوید که خودش تصمیم‌گیر نیست. من مثل خیلی‌های دیگر در مورد مدیریت سازمان سینمایی اینطور فکر می‌کنم. شما اگر می‌دانستید که با کدام فرد و سیستم باید صحبت کنید تا متقاعد شوند، قطعا از صحبت دریغ نمی‌کردم، اما واقعیت این است که نمی‌دانم با کجا طرف هستم. این فقط هم محدود به سازمان سینمایی نیست و نهادهای فرهنگی ما چند سالی است که با مشکلاتی از این دست مواجه‌اند.

به نوعی می‌توان چنین گفت، در این سال‌ها تلاش شده کسانی مسئولیت را برعهده بگیرند که شاید خودشان شخصا ‌آدم‌های خوبی هم باشند، اما اندازه‌هایشان شاید مناسب این مسئولیت‌ها نباشد، پس دیگران به راحتی می‌توانند آن‌ها را اداره کنند. اظهارنظرهایی از آنان می‌شنوید که احساس می‌کنید اصلا شناخت ندارند. مثلا دیدگاهی که تصور می‌کند سینما و تلویزیون باید هم‌قد شوند، اصلا به ذات این دو توجه نکرده‌اند. سینمای کجای دنیا، با تلویزیون کجای دنیا برابر است. اینجا اما تلاش می‌کنند که سینما و تلویزیون را برابر کنند.»


او در پاسخ به این سئوال که آیا موضوع تعطیل شدن و اتفاقات مربوط به جشنواره جهانی را در اجلاس پیش روی فیاپف مطرح خواهد کرد یا نه، گفت: «آن زمان که اتفاق تعطیلی برای خانه سینما افتاده بود و تمام جهان از آن مطلع شده بودند مسئولان فیاپف طبق رفتار همیشگی‌شان در دفاع از نهاد سینمایی، نامه‌های خطاب به بالاترین تصمیم‌گیرنده یک کشور بنویسند. من از آنان خواستم این کار را نکنند، زیرا فکر می‌کنم آنان مناسبات داخلی ما را به درستی نمی‌شناسند که اگر اینجا نامه‌ای از یک نهاد بین‌المللی بیاید، می‌تواند منجر به پرونده‌سازی شود. امیدوارم فعلا موضوعی مطرح نشود تا پنج شش ماه دیگر حوزه فرهنگ و وضعیت کشورماه چطور خواهد شد.»


جراحی جشنواره فجر در سال‌های نخست دهه ۸۰
این گفت‌و‌گو با صحبت درباره تغییراتی که در دوره دبیری عسگرپو در جشنواره فیلم فجر رخ داد ادامه یافت؛ اینکه در دوره بیست و یکم، برخی جوایز فنی و بازی‌های مکمل از مجموع جوایز حذف شد و جایزه دستاورد فنی و هنری گذاشته شد. عسگرپور، در توضیح این تصمیم گفت: «در تاریخ برگزاری جشنواره، این مهمترین تغییر بود، آنچه مربوط به جشنواره بیست و یکم است. من از سال‌ها قبل از جشنواره بیستم که به جشنواره آمدم، همراه آقای سیف‌الله داد بودم و در جریان جشنواره قرار داشتم.

با مرور کلیت جشنواره و حواشی آن روشن می‌شود که در یک تقویم زمانی تقریبا تکرارشونده، فیلمسازان از حدود آبان یک جور اظهارنظر می‌کنند، نزدیک برگزاری انصراف‌ها اتفاق می‌افتد و بعد از برگزاری جشنواره در بعضی از سال‌ها از سیمرغ بگیرها تا نگیرها همگی انتقاد می‌کنند. قبل از جشنواره بیست و یکم فضایی که برای جشنواره به وجود آمده بود، ما را به سمت آن تصمیم برد؛ تصیمی که چند بار بعد از آن دوره از جشنواره موجب شده سیاست‌گذاران برگزاری جشنواره از من بخواهند توضیح دهم چرا آن تصمیم گرفته شد و هر بار با توضیح من قانع شوند. اما مساله این است که نمی‌توانند چیزی را که از نظر خودشان درست است بپذیرند، این هم دلیلی دارد که باید آن دلیل را ببینیم و مورد توجه قرار دهیم.»


عسگرپور ادامه داد: «تقریبا واضح است که هفت یا ۹ داور نمی‌توانند درباره ۱۷ مورد با یک بار فیلم دیدن داوری کنند. در یک دوره هم که اصلا اتفاق عجیبی افتاد، پنجاه شصت فیلم را هیات انتخاب به عنوان هیات انتخاب و داوری دید و قضاوت کرد. این اتفاق هم حاصل اشتباه محاسباتی آنان بود. آن‌ها تصور می‌کردند به طور کلی سی و خرده‌ای فیلم متقاضی جشنواره است. من که در شوراهای سیاست‌گذاری جشنواره بودم، گفتم من از منظر یک فرد مطلع و نه مسئول گفتم قطعا تعداد فیلم‌ها بالای ۵۰ خواهد بود، اما دوستان دارای اداره کل تاکید می‌کردند که سی و خرده‌ای فیلم متقاضی خواهند شد.»


عسگرپور تاکید کرد: «من دبیر جشنواره‌ای بودم که داوران می‌خواستند به فیلمی جایزه صدا دهند که اصلا صدابرداری نداشت. نگاه من این بود که خانه سینما که یک نهاد صنفی است و داوری آکادمی دارد، می‌تواند نگاه درست‌تری به داوری در بخش‌های مختلف یک فیلم داشته باشد و کسری‌ها را جبران کند. اما نکته اینجاست که حتی خانه سینما هم گاهی چنان محافظه‌کار می‌شود که نمی‌تواند در این زمینه کاری از پیش ببرد.»

 

سیمرغ‌ها برای دلجویی بازگشتند و افزایش یافتند
این کارگردان با اشاره به اینکه در دوره بیست و دوم علاوه بر بازگشت سیمرغ‌های حذف شده، چند سیمرغ هم برای دلجویی اضافه شد،‌گفت:‌«شما با مراسمی مواجه‌اید که آنقدر سیمرغ داده شده، متوجه نمی‌شدید کدام بهتر از دیگری است. تعداد زیاد سیمرغ مفهوم جشنواره را بیشتر به مفهوم مهمانی نزدیک می‌کند و بچه‌های سینما هم با همین ایده به جشنواره می‌آیند. البته من از همکاران خودم در سینما بر سر موضوع جشنواره به شدت گله‌مند هستم. افراد موثری که تریبون داشتند، برخی از سیمرغ‌بگیرهای معروف گفتند ما سیمرغ را به تندیس خانه سینما ترجیح می‌دهیم چون یک پراید هم به ما اضافه می‌دهند.

این افراد تریبون دارند و دور مدیر جشنواره بعدی جمع می‌شوند و باز هم سیمرغ‌ها افزوده می‌شود. برخی اهالی سینما و مدیران درک نمی‌کنند این بازی دوگانه که جشنواره می‌تواند با سینما داشته باشد، ممکن است الان حال من را به عنوان مدیر خوب کند، اما در ادامه چون این جشنواره حالت مهمانی است، اگر همه راضی بیرون نروند و جایزه نگیرند دردسر به وجود می‌آید. برای اینکه نقد تکرارشونده دور شدن جشنواره از اهداف مطرح نشود، بهتر است این رویداد به سمت بخش‌هایی برود که به نظریه و فکر می‌پردازد و در جای مناسب دیگری به گریم و صدا و غیره پرداخته شود. همانطور که تقریبا در اغلب جشنواره‌های دنیا اتفاق می‌افتد. ما باید آن زمان پای آن جراحی جشنواره می‌ایستادیم.»


او ادامه داد: «برگزاری فجر یک برنامه ناگزیر است که اسم و زمان مشخص دارد و مولد توقعاتی است و انگار چاره‌ای نیست الا برگزار شدنش. حاکمیت می‌گوید این رویداد دارد با عنوان فجر بر پیشانی‌اش برگزار می‌شود و مسائل خودش را دارد و از سوی دیگر فیلمسازان هم مسائل خود را دارند و این دو طیف به تعارضات جدی با یکدیگر رسیده‌اند. ممکن است در جشنواره به فیلم‌هایی توجه شود که اساسا همسو با نگاه نخستی که برای جشنواره تعریف شده نیست، زیرا فیلم به لحاظ فنی کیفیت بالایی دارد. این موارد باید خیلی سال قبل حل می‌شد. البته در روز، روزان حل نشد و الان در شب تار هستیم.»


تغییراتی که جشنواره را از اصل دور کرد
عسگرپور همچنین درباره تحولاتی که در جشنواره فجر بعد از سال ۱۳۸۸ رخ داد، گفت: « بعد از سال ۸۸ این نیاز احساس شد که تجملات به جشنواره اضافه شود، چراکه بین سینماگران و دولت و حاکمیت فاصله افتاده بود و جشنواره باید کاری می‌کرد و مثلا فرش قرمز برای هنرمند می‌انداخت، به نوعی این تجملات در دوره آقای خزاعی که الان مدیر سینما هستند وارد شد و حالا در جشنواره چهلم توسط همان افراد، تغییر کرده و خواسته‌اند فرش قرمز وجود نداشته باشد. خلاصه برج میلاد به عنوان کاخ رسانه انتخاب شد با ظرفیت دو هزار نفر خبرنگار، گویی که این سینما دو هزار خبرنگار سینمایی دارد! تصمیم گرفته شد که حتما ناهار و شام توزیع شود و ... این همه ریخت و پاش در جشنواره وجود نداشت. حالا چنین رویکردی ایجاد و تبدیل به یک حق شد. به نوعی بحث ناهار و شام دغدغه اصلی شرکت‌کنندگان در جشنواره شد.

نکته دیگری که به جشنواره اضافه شده «استانی شدن» بود و اگر بخواهی مقابل آن بایستی به مثابه این است که مقابل مردم ایستاده‌ای. می‌گویند چرا باید تمرکز جشنواره در شهر تهران باشد و ... تو پاسخی نداری، زیرا با یک بحث پوپولیستی طرفی. آیا غیر از این است که اگر واقعا پشتیبان مردم هستند، باید فکری برای سینمای مردم شهرستان در تمام طول سال بکنند و نه فقط در ۱۰ روز جشنواره؛ ضمن اینکه کدام جشنواره در جهان دارای شعبات مختلف در ۳۰ استان است؟ اعتراضی هم بکنی می‌گویند ما شبیه دنیا نیستیم و می‌خواهیم شکل خودمان باشیم. حالا که تجملات به جشنواره اضافه شده می‌توان گفت هویت آن سلب شده است. یعنی کسانی قدم به این جشنواره می‌گذارند که بیشتر از تماشای فیلم، ناهار و شام برایشان مهم است.»


چرا تقوایی به اختتامیه جشنواره نیامد؟
او در پاسخ به این سئوال که به چه دلیل ناصر تقوایی برای دریافت جایزه‌اش در اختتامیه جشنواره حاضر نشد، گفت: « گمانم برای فیلم «کاغذ بی خط» بود. همیشه اعتراضاتی وجود داشته مبنی بر اینکه چرا در یک رشته خاص کاندیدا شده‌اند و در رشته‌های دیگر نه؛ در واقع حرف‌شان این بود که چرا سایر عوامل فیلمم دیده نشده‌اند؟ من خودم فیلم «اقلیما» را در جشنواره‌ای داشتم که کاندیدای بهترین کارگردانی بود و کاندیدای هیچ رشته دیگری نبود و این در نوع خود جای تعجب بسیار دارد. مدتی بعد از یکی از داوران پرسیدم که چطور من کارگردانی‌ام نامزد می‌شود، اما هیچ‌یک از بخش‌های فیلمم خوب نبوده‌اند؟ پس من چه چیزی را کارگردانی کرده‌ام؟»

ماجرای دو فیلم حوزه و تلویزیون در جشنواره فجر
او همچنین درباره وضعیت دو فیلم «سفر سرخ»‌و «نامه‌های باد» در جشنواره‌ای که برگزار کرد، گفت: «در جشنواره بیستم چند فیلم وجود داشت که از سمت تلویزیون یا حوزه هنری آمده بود و به مشکل خوردند، مثل «سفر سرخ» حمید فرخ نژاد و «نامه‌های باد» علیرضا امینی. مسوولان تلویزیون وقتی دیدند از ۱۰ فیلمی که ارائه کرده‌اند فقط «سفر سرخ» در جشنواره پذیرفته شده، تمامی فیلم‌ها را از جشنواره بیرون کشیدند. یادم می‌آید در جلسه‌ای در تلویزیون یکی از مدیران سازمان به من گفت ما تعدادی فیلم داریم که خیلی ضعیف هستند و مانده‌ایم با آنها چه کار کنیم. من نگاه کردم دیدم عینا همان فهرستی است که به جشنواره داده بودند. مسائل مربوط به «نامه‌های باد» هم حاصل مشکل حوزه با جشنواره بود.»


نادیده گرفتن برخی فیلم‌ها در جریان داوری‌ها
عسگرپور در پایان سخنانش درباره تجربه‌ای که در این سال‌ها از دبیری جشنواره فجر و دبیری جشن خانه سینما به دست آورده، گفت: «تجربه دبیری دو دوره از جشنواره فیلم فجر و بعدها دبیری جشن خانه سینما به من نشان داد که با چه گروه افرادی در سینما رو‌به‌رو هستم. به خصوص در جریان داوری‌های جشن خانه سینما دیدم برخی زمان داوری اگر بخواهند اثری را نادیده بگیرند می‌توانند این کار را انجام دهند. بخشی از این ماجرا دردآور است البته نمی‌توانم بگویم ایراد از آدم‌هاست، بلکه ایراد از یک ساختار است.»

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200