نواري از كلمات، حاشيه پايين صفحه تلويزيون و در اثناي پخش برنامههاي «شبكه خبر» حركت ميكند: «هشدار سازمان هواشناسي؛ صعود به ارتفاعات ممنوع است... افزايش شدت سرما و كاهش دما تا روز شنبه.... محورهاي روستايي در استان آذربايجان غربي بر اثر كولاك و بارش شديد برف مسدود شد...»
اين هشدارها براي چه كسي مهم بود؟ براي آن كولبري كه سر جان و نان، شير يا خط انداخت و راهي قله برفي و دره يخي شد تا شكم خانوادهاش را سير كند هم مهم بود؟ براي سه كولبر روستاي «باوان» كه عصر چهارشنبه، در شيب دره «بنار» ناپديد شدند هم مهم بود؟
هيچ خبر خوشي نيست
به گزارش روزنامه اعتماد، 6 روز از مفقودي بارزان ميهني، اسعد سيدانيفرد و بهلول سيدانيفرد؛ سه كولبر ساكن روستاي «باوان» (از توابع منطقه مرگور - سيلوانا) كه روز چهارشنبه به سمت معبر غيرقانوني منتهي به روستاهاي مرزي تركيه حركت كردند، ميگذرد.
بارزان، اسعد و بهلول، آخرين بار روز پنجشنبه با خانوادههايشان صحبت كردند و گفتند كه در مسير برگشت به ايران هستند. ساعاتي بعد از آخرين تماس تلفني كولبران، ديگر هيچ خبري از آنها نبود. گوشي تلفنشان خاموش يا از دسترس خارج شده بود.
هشدارهاي روز پنجشنبه سازمان هواشناسي، حكايت از آن داشت كه در مناطق كوهستاني استان آذربايجانغربي، دماي هوا تا بيش از 15 درجه زير صفر كاهش خواهد يافت و ساكنان مناطق مرزي بايد منتظر وقوع كولاك، بارش شديد برف و بوران باشند.
آزاد يوسفيراد؛ روزنامهنگار ساكن اروميه و از اهالي آشنا به شرايط جوي و جغرافيايي منطقه «سيلوانا» در گفتوگو با «اعتماد» در شرح رخدادهاي بعد از اعلام مفقودي سه كولبر روستاي «باوان» ميگويد: «روز چهارشنبه وقتي اين سه نفر عازم معبر كولبري ميشوند، بارش برف در منطقه سيلوانا و نوار مرزي آغاز شده بود ولي هنوز كولاك نبود. بارزان، اسعد و بهلول، كوله چاي و سيگار برده بودند كه به مرزنشينان روستاي گلهشم تركيه بفروشند. از روستاييان هم اجناسي خريده بودند كه براي فروش به ايران بياورند.
روز جمعه، ساكنان روستاي مرزي تركيه تاييد كردند كه اين سه نفر، چاي و سيگار را فروختهاند و با كوله جديد عازم مرز ايران شدهاند. طبق گفته روستاييان تركيه، كولبرها در مسير بازگشت، به گشتيهاي تركيه برخورد كردهاند و براي فرار از دست گشتيها، كوله همراهشان را مخفي كرده و هر سه نفر، متواري شدهاند.
احتمال پررنگ اين است كه همچنان در خاك تركيه باشند. شايد اميدوار بودهاند كه بتوانند خود را نجات داده و سراغ مخفيگاه بارهايشان بروند ولي طبق آخرين اخباري كه داريم، تا ظهر ديروز، در روستاي باوان كه زادگاه اين سه كولبر است، بيش از 60 سانت و در روستاي گلهشم تركيه و مجاور با مرز ايران، بيش از يك متر برف بر زمين نشسته است.»
صبح جمعه، گزارش سه مفقودي در ارتفاعات مرزي ايران و تركيه و در مجاورت دره «بنار» براي امدادگران هلالاحمر استان مخابره شد.
محسن رمضانپور؛ امدادگر هلالاحمر و عضو تيم 10 نفره نجاتگران كه از روز جمعه، عمليات جستوجو در مسير تردد كولبران را آغاز كردند، عصر ديروز هم مثل روزهاي قبل، دست خالي به قرارگاه برگشت. هيچ اثري از بارزان، اسعد و بهلول در دره «بنار» پيدا نبود.
ويديوهايي كه رمضانپور برايم ميفرستد، تصويري كدر از هجوم برف و باد و يخ متراكم در شيب دره است و اين تصاوير، درجه اميد به زنده ماندن كولبرهاي «باوان» را بيشتر و بيشتر، تقليل ميدهد.
يك منبع آگاه به «اعتماد» ميگويد كه رد تلفن همراه كولبرهاي مفقود، در خاك تركيه پيدا شده و تاييد ميكند كه حتما جسد كولبران در خاك تركيه است و بدون هيچ اميدي به زندهماندنشان، ميگويد: «در دماي 30 درجه زير صفر، در منطقه كوهستاني، 2 ساعت ميتواني زنده بماني. بعد از دو ساعت، اگر نتواني خودت را به يك جان پناه برساني، از شدت سرما، خوابت ميگيرد، لَخت ميشوي، مينشيني، از پنجههاي پا، بيحسي و در واقع، مرگ جسمي آغاز ميشود و تو در خواب ميميري. ميميري چون جريان گردش خونت متوقف شده، يخ زدهاي.»
يوسفيراد تاييد ميكند كه منطقه تردد اين سه كولبر، هم در خاك تركيه و هم در خاك ايران، بهمنخيز است چنانكه طي چند روز گذشته هم به دفعات، در هر دو منطقه كوهستاني و درهاي دو كشور، سقوط بهمن اتفاق افتاده است.
منبع آگاه هم به «اعتماد» ميگويد كه ظهر ديروز، دماي هوا در روستايهاي مرزي منطقه سيلوانا، 15 درجه زير صفر بوده اما از شامگاه دوشنبه، دما به منفي 40 درجه رسيده است.
يوسفيراد ميگويد: شدت كولاك و سرما در اين چند روز، طوري بوده كه خانواده اين سه كولبر، در يك پيام خطاب به گروههاي امدادي، خواستند كه عمليات جستوجو متوقف شود تا مبادا، جانهاي ديگري به خطر بيفتد و بنابراين، روز شنبه با درخواست خانواده كولبران و همچنين با صلاحديد مقامات استان و امدادگران هلالاحمر، عمليات جستوجو متوقف شده است.
ريزش بهمن، سرماي هوا، كولاك منجر به كاهش ديد، افزايش خطر گمشدن در معبر تاريك كولبري، اينها هيچكدام خبرهاي خوبي نيست؛ آيا بارزان، اسعد و بهلول هنوز زندهاند؟
روايتي از جستوجوي جان
امروز اولين سالگرد دفنشدن 5 كولبر روستاي «كوران» زير خروار برف و بهمن است.
پسر يكي از 5 كولبر «كوران» برايم تعريف ميكند كه در اين يك سال، اين 5 خانواده كه بيپدر و بيبرادر و بيهمسر شدند، به سختترين شكلي كه بتوانم تصور كنم، شكمشان را سير كردند. پسرك ميگويد كه امروز، سر مزار پدر ميروند و برايش فاتحه ميخوانند.
پسرك، ديروز، با كمك كارگران راهداري، جادههاي تا بيخ گلو برف و كولاك اروميه تا كوران را گز كرد كه امروز به فاتحهخواني براي پدر برسد. پسرك، بعد از فوت پدر، شد نانآور خانواده؛ شكم 8 نفر بايد سير ميشد.
پسرك، يك هفته مانده به نوروز، راهي اروميه شد براي كارگري. كارگري در هر جا و به هر شكل؛ ساختمان، رستوران، مغازه ... . پسرك يادش افتاد آخرين خداحافظي پدر را: «اون شب، پسر عموم هم اومد خونه ما كه صبح باهم راه بيفتن. پدر بزرگم گفت، نرو پسرجان. كولاكه. سخته. من اين راهو 30 سال رفتم. ميدونم خطر مرگ داره. بذار فردا كه هوا خوب شد. بابام انگار كر شده بود. هيچي نميشنيد. گفتم بابا. بذار من برم. به من نگاه كرد، رو به پدربزرگم گفت، اين گناه داره. خودم ميرم. ساعت 4 صبح ريسمانشونو بستن به كولشون. پدربزرگم رفت آسمون رو نگاه كرد گفت نرو پسر. ببين آفتاب هم گم شده توي اين كولاك. بابام و پسرعموم، كر شده بودن. يه نگاه به من و مادرم انداختن، بيخداحافظي رفتن. اون آخرين باري بود كه پدرم رو ديدم.»
پسرك ميگويد كه «باوان» تا «كوران» حداقل دو ساعت راه است. ميگويد كولبرهاي «كوران» براي رسيدن به خاك تركيه، بايد 15 ساعت پياده ميرفتند ولي كولبرهاي «باوان» بايد 20 ساعت پياده بروند آنهم از مسيري سختتر، از كوههاي تيزتر و از درههايي عميقتر.
رمضانپور ميگويد: زنده ماندن كولبرهاي «باوان»، يك معجزه است. رمضانپور، يكي از امدادگراني بود كه پارسال هم، جسد 5 كولبر «كوران» را از زير خروار بهمن بيرون كشيد. رمضانپور ميگويد همراهانش؛ 9 امدادگر عضو تيم «نجات»، نميخواهند به مرگ بارزان، اسعد و بهلول فكر كنند، نميخواهند اميدشان يخ بزند.
«محل مفقودي اين كولبرها، دره بنار است، اين دره از نوار مرزي ايران و تركيه شروع ميشود و تا روستاي باوان ادامه دارد. از روستاي باوان تا نوار مرزي حدود 30 كيلومتر راه است. مسيري كه كولبران از آن تردد ميكنند، معروف به سهراهي سه شاخ و همان معبر غيرقانوني است كه فاصله اين مسير تا نوار مرزي هم حدود 20 كيلومتر مسافت دارد.
اين مسير، درههاي فوقالعاده خطرناك با شيب 35 الي 40 درجه دارد. روز جمعه كه عمليات جستوجو را آغاز كرديم، سه بار بهمن ريزش كرد كه ما از بهمن فرار كرديم و در حاشيههاي ريزش پناه گرفتيم. عمليات امداد و جستوجو، صبح تا بعدازظهر جمعه، يكشنبه و دوشنبه انجام شد اما هر بار دست خالي برگشتيم چون كولاك در مسير در حدي بود كه هيچ ديدي نداشتيم و 10 نفر امدادگر، دست يكديگر را گرفته بوديم كه گم نشويم. ما هر سه بار، عمليات را از ساعت 6 صبح آغاز كرديم اما قبل از ساعت 4 بعد از ظهر بايد برميگشتيم چون در اين منطقه، ساعت 5 عصر، هوا بهطور كامل تاريك ميشود.»
رمضانپور در جواب سوالم كه «آيا بعد از 6 روز و با هواي منفي 15 يا 30 يا 40 درجه زير صفر، ميشود اميدوار بود كه بارزان و اسعد و بهلول زنده باشند»، از خطر مرگ بر اثر سرمازدگي ميگويد، از سرد شدن بدنهاي خستهاي كه هيچ انرژي براي توليد گرما هم ندارند، از خطر يخزدگي به دليل خيس شدن لباسهاي نازك و بيمقاومتشان ميگويد، از دوبرابر شدن شدت سرما به دليل سرعت وزش باد ميگويد و از ارتفاع قله 2500 متري كه مثل ديواري سنگي و تيز، معبر ناپيداي كولبري را به دو نيمه كرده است.
رمضانپور ميگويد تا امروز 6 بار به جستوجوي كولبران مفقود در گردنهها و معابر كولبري رفته و هر بار هم جسد بيرون آورده.
رمضانپور، واژه «مرگ» را به زبان نميآورد ولي ميگويد: «تا نيمهشب دوشنبه ممكن بود زنده باشند ولي از بامداد سهشنبه دماي هوا بهشدت افت كرده است.»
گزارش: بنفشه سام گیس