عصر ایران؛ حسن ظهوری _ تقریبا قدیمیترین سند قرآن است که در ایران نگهداری میشود. ناماش را از روستای نگل گرفته است. در مسیر جادهای سنندج به مریوان. مراکز نگهداری اسناد، موزههای قرآن و چندن مرکز دیگر تلاش کردهاند تا این قرآن را برای حفاظت بیشتر منتقل کنند؛ اما اهالی زیر بار انتقال آن نرفتند و خودشان قصد نگهداری از آن را دارند.
طی چندسال گذشته مراکز مختلف آرشیو اسناد، قصد تجمیع کردن اسناد را داشتهاند. اتفاقی که می تواند یک خطر بالقوه هم باشد. تخریب یکجای اسناد
گفته میشود چنین اتفاقی رخ داده، در یکی از مراکز نگهداری اسناد. هرچند بارها تکذیب شده اما از داخل خبرهای دیگری شنیده میشود. لوله آب ترکیده و بخشی از اسناد را شناور کرده. هرگز تایید نشد اما اتفاقی نیست که نیافتد؛ که اگر بیافتد آنچه از بین میرود، قابل جبران نیست.
ایرانیان در گذشته هرگز اعتقادی به تجمیع اسناد نداشتند. سندش هم همین ربع رشیدیه است. از روی وقفنامه آن ۵ نسخه نوشته شده بود و به ۵ نقطه ایران ارسال شد تا اگر اتفاقی برای یکی از نسخهها افتاد، ۵ تای دیگر سالم باقی مانده باشند. یا در مسجد جامع اصفهان. چندین وقفنامه ملی روی دیوارهای این مسجد نقش بستهاند تا همگان بدانند که چه کسانی، چه چیزهایی وقف کردهاند. درست شبیه کاری که شیخعلیخانه زنگنه در بیستون کرد. وقفنامهاش را بر کوه بیستون تراشید. البته پس از آنکه یک اثر تاریخی را تخریب کرد. البته این تنها ایرانیان نبودند که به حفظ وقفنامههای خود میاندیشیدند. حتی متجاوزین به ایران هم این سنت ایرانی را پاس میداشتند.
مراکز اسناد در پایتخت همواره تلاش میکنند که همه اسناد مرتبط با اداره خود را به تهران منتقل کنند. اما فراتر از قمار روی امنیت اسناد، یک اتفاق دیگر هم میافتد. محل تولد سند، خالی از داشتههای فرهنگی میشود. هرچند این تنها یکی از خسارات چنین انتقالی است.
مراکز اسناد میگویند که هدف از تجمیع حفاظت بهتر است. مثلا فلان سند در یک شهر کوچک با امکانات کمتری مورد حفاظت قرار میگیرد اما در تهران بهتر محافظت میشود. اینکار حتی به صرفهتر است و هزینههای گزاف حفاظتی کاهش مییابد.
از سوی دیگر آثاری مثل مجسمه انسان بالدار در پاسارگاد هم هستند که در محل اصلی خودشان در حال تخریب شدن هستند. شاید صلاح بر این باشد که این اثر از جای اصلی خودش جابجا شود. اما نمیشود چنین موردی را به همه آثار تعمیم داد. با دیجیتالی شدن اثر اطلاعات، حالا دیگر دسترسی به اطلاعات، جایگزین دسترسی به منابع شدهاست. مثلا همین قرآن نگل؛ میشود نسخه دیجیتالی آن را دید و اگر میخواهیم خودش را ببینیم باید به این روستا سفر کنیم که خودش چرخاندن چرخ اقتصاد گردشگری در اینجاست.
غم بزرگ این است که این مافیای اسناد و آرشیو
با شرکت سهامی کردن اسناد ملی ایران
همیشه هم پست مدیریتی داشته هم به عنوان مدیر مشغول تحصیل شده،
حرف از آرشیو داری در دنیا می زند حال آن که دشمن بین المللی شدن و جهانی فکر کردن در محل کارش بوده، و از ایکا، شورای جهانی آرشیو ICA چیزی نمی گوید که چه نگاهی به آرشیو دارد و حتا سایت حرفهای چون عصر ایران را نیز فریب می دهد.