کیفیت پایین:
کیفیت خوب:
عصر ایران؛ محسن ظهوری - وقتی شیطان واقعی فیلم «جنگیر» ساخته ویلیام فریدکین در کنار دختر جنزده فیلم ظاهر میشود؛ کشیش و باستانشناس حاضر در صحنه او را میشناسد. چرا که او را قبلا در مکانی تاریخ دیده؛ در محوطه باستانی هترا در عراق وقتی سردیس کوچک پازوزو از زیر خاک بیرون میآید و او را میترساند. پازوزو، برای این باستانشناسِ مبلغ مذهب، نشانه خطرناکی است. پس دوباره به محوطه بازمیگردد تا با تندیس بزرگ او هم روبهرو شود.
واقعیت را بخواهید، پازوزو گرچه در تمدنهای کهنی مثل آشور دیو بوده و اهریمنی، اما به کار آدمیان میآمده و آنقدرها هم شیطانی نبوده. او فرمانروای بادهای مرگآور بود، اما از زنان باردار در برابر لاماشتو ربالنوع شیطانی محافظت میکرد. لاماشتو خون کودکان شیرخوار را مینوشید و مردم بینالنهرین او را عامل مرگ فرزندان خردسال خود میدانستند. پس به وقت دنیا آمدن نوزاد، از پازوزو کمک میخواستند. همان که تندیس بزرگش را در فیلم «جنگیر» میبینیم. گرچه چنین تندیسی از دنیای کهن وجود ندارد. مردمان باستانی هیچوقت مجسمه بزرگی از پازوزو نساختهاند. طبیعی هم هست، در دنیای آنها کسی از دیوی کهن که مرتبط با دنیای مرگ است، تندیس بزرگی نمیساخته، چراکه میترسیده گریبان خودش را بگیرد. این کار بیشتر از هنرمندان امروز برمیآید؛ مثلا روبرتو کووگی که بر اساس تندیس ۱۵سانتیمتری پازوزو در موزه لوور، مجسمه بزرگی از آن را ساخته.
پازوزو و هترا برای سازندگان جنگیر بهانهای برای قصه فیلم شدند. اما برای افراطگرایان مذهبی که سالها بعد واردش میشوند، هر داستان کهنی میتواند نشانه کفر باشد. جایی که داعش ویرانش کرد، «هترا»ست. شهری کهن، به جامانده از روزگار دور، به حدود دو هزار سال پیش. خانهای که ایزدان گوناگون باستانی در آن پرستش میشدند، و شهری بهجامانده از دوره اشکانی که در آن معماری شرق و غرب روزگار کنار هم قرار گرفت. درست مثل پازوزو که هم دیو است و هم محافظ، هترا هم جمع فرهنگهای مختلف و تضادهای گوناگون بوده.
برای آنکه داستانش را بدانیم، برویم به روزگاری که نخستینبار نامش در تاریخ آمد. زمانی که دیون کاسیوس مورخ روم باستان نوشت؛ تراژان امپراطور روم در پی شورش اهالی هترا در سال ۱۱۶ میلادی، با سپاهش عازم آنجا شد. او سه سالی میشد که در غرب قلمروی اشکانیان به سر میبرد. ارمنستان را گرفته و سپس بابل، سلوکیه و تیسفون پایتخت پارتها را تصرف کرده بود. اشکانیان رقیب قدرتمند رومیها مدتی میشد که دچار ضعف شده بودند و او هم به راحتی در حال تصرف سرزمینهایشان بود. پس به سوی هترا رفت تا نقطه غربی قلمروی ایران را هم از آن خود کند، که نتوانست. مقاومت هترا به قدری شدید بود که تراژان با توجه به ضعف سپاهیان و کمبود آب و غذا، دستور عقبنشینی به روم داد.
برای اشکانیان سقوط تیسفون فاجعه بود، اما هترا در چشم آنها مهم آمد. شهری که دیوار دفاعی محکمی داشت و میتوانست سدی برای رومیان باشد. پس رونق آن آغاز و امکانات دفاعیاش تقویت شد. هترا شهر مهمی بود. شهری که تاسیس آن را از واحهای کوچک به یک شهر را به سلوکیان نسبت دادهاند؛ یعنی جانشینان اسکندر که توسط اشکانیان از فلات ایران بیرون رانده شدند. هترا را الحضر هم نامیدهاند؛ نامی عربی که مردمان قبایل عرب آن روی شهر گذاشتند. همانها که به مرور با کوچ به هترا، جمعیت اصلی آن شده و مدیریت شهر را بر عهده گرفتند؛ این را از بقایای خدایان آنها در شهر میتوان فهمید. گرچه در هترا خدایان ایرانی، یونانی، فنیقی و رومی هم در کنار خدایان عربی بودهاند اما میدانیم خدای بزرگ هترا شمش بود. خدای خورشید در تمدنهای کهن بینالنهرین و غرب فلات ایران. برای همین هم در دوره باستان شهر خورشید لقب داشت. معماری این شهر هم همچون عبادتگاههایش، تلفیقی از تمدنها و فرهنگهای روزگارش بود. مثلا کاخ اصلی آن که به شیوه یونانی ساخته شده اما بر درگاه شمالیاش نقشی از شیردال هخامنشی قرار داشت. نقشی ساخته شده از سنگ آهک که حالا در موزه متروپولیتن است.
هترا از معدود شهرهای بهجامانده از دوره اشکانی است و تلفیق معماریهای یونانی و ایرانی در آن به اوج زیبایی رسیده. از مجسمه شاهان، جنگاوران و زنان هترا مشخص است که پوشاک و آداب لباس آنها هم شبیه به اشکانیان بوده. مثلا نگاهی کنیم به مجسمه فرمانروای هترا «سِناتروک دوم» که آن را سِنطروق هم تلفظ کردهاند. کافی است شلوار، ردا و موهایش را با نقشهای به جامانده از سرزمین اشکانی مقایسه کنید. یا حتی مجسمه اوتهال شاه هترا. البته این دو مجسمه سرنوشت تلخی داشتند.
افراد داعش مجسمه سناتروک را تخریب کردند. تندیس اوتهال را هم بر زمین زدند و با پتک تکهتکه شد. این گروه افراطگرای اسلامی هرگونه مجسمه و یادگار تاریخی را کفر دانست و شهر هترا را نابود کرد. همان شهری که روزگاری توانسته بود در برابر رومیان تاب بیاورد.
شهر بزرگی که سالها پس از آنکه تراژان امپراتور روم را به عقب رانده بود، باز هم شاهد جنگ دیگری شد. اینبار زمانی که سِپتیموس سِوِرس امپراتور دیگر روم سال ۱۹۸ میلادی به قصد تصرفش آمد. او شهر را محاصره کرد اما نتوانست آن را فتح کند و عقب نشست. با تجدید قوا، بار دیگر به هترا حمله کرد و دوباره ناکام به روم بازگشت. هترا در مرز ایران و روم قرار داشت و در میان خط تجاری این دو امپراتوری. شهری مهم بود که هر دو قدرت بزرگ روزگار به آن نیاز داشتند اما هترا همیشه به اشکانیان وفادار ماند. و همین وفاداری هم شهر را به ورطه نابودی برد.
وقتی با شورش اردشیر بابکان، شهرهای ایران یکی یکی سقوط کرد و ساسانیان بر سر کار آمدند، تمام قلمروی اشکانی را زیر فرمان خود بردند جز هترا. پس اردشیر به سوی هترا رفت که هنوز خود را تحت فرمان اشکانیان میدانست. نبرد اجتنابناپذیر بود، اما هترا مقاومت کرد و او را عقب راند. حالا هترا با روم دوست شده بود؛ با دشمن قدیمیاش. اما شکست اردشیر به این سادگیها نبود. او در سال ۲۴۰ میلادی همراه با پسر و جانشیناش شاپور، شهر را محاصره کرد و اینبار موفق شد. هترا نهایتا سقوط کرد. در افسانهها آمده دختر شاه هترا که عاشق شاپور شده بود راه ورود را به او نشان داد و شاپور هم پس از فتح شهر او او را به جرم خیانت اعدام کرد. گفتهاند به دستور ساسانیان هترا ویران شد، اما پس از کاوشهای باستانی مشخص شده که این شهر در زمان ساسانیان کمابیش همچنان دژی در برابر رومیان باقی مانده بود، ولی بهخاطر گسترش دین زرتشت توسط این دودمان دیگر نمیتوانست خانه خدایان گوناگون باشد و کمکم از رونق افتاد.
اَمیانوس مارسِلینوس مورخ رومی که حدود یک قرن و اندی بعد از فتح هترا به دست ساسانیان، در هنگام لشکرکشی ژولیانوس علیه شاپور دوم در سپاه رومی حضور داشت، این منطقه را شهری کهن در میان بیابان توصیف کرده که از مدتها پیش خالی از سکنه شده. شهری کهن که فراموش شد تا قرن بیستم میلادی که بقایای آن در دهههای پنجاه و شصت کمکم از زیر خاک بیرون آمد و تاریخ خود را با ما در میان گذاشت.
برگردیم به فیلم جنگیر که سکانس ابتدایی آن، از معدود تصاویر بهجا مانده از هترا در دهه هفتاد میلادی است. یعنی اوایل دهه پنجاه خورشیدی. زمانی که این شهر شگفتانگیز به کوشش باستانشناسان در حال کاوش بود.
تصاویری هم از هترا، قبل از تخریب داعش در دسترس است و میتوان فهمید با اینکه دولت عراق بودجه کمی برای مرمت و نگهداری آن اختصاص داده بود، بقایای شهر چشم هر بینندهای را خیره میکرد.
وقتی داعش موزه موصل را ویران کرد و اسفندماه ۱۳۹۳ به هترا رسید، یکی از بزرگترین فجایع تاریخ رخ داد. آنها تا اردیبهشتماه ۹۶ که از شهر بیرون رانده شدند، آثار تاریخی این محوطه باستانی را تخریب کردند و یادگاریهای ارزشمندی از دوره اشکانی را از بین بردند.
حالا باستانشناسان برای ترمیم هترا رفتهاند، و این امید هست که شاید بتوان بخشی از این تخریبها را جبران کرد تا شاید دوباره بقایای شهر زیر خورشید بدرخشد. شهری که از تعصب به دور بود، ولی خودش زیر پتک تعصبات دینی قرار گرفت.