صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۷۷۹۱۱۶
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۸ - ۲۴ فروردين ۱۴۰۰ - 13 April 2021

واکاوی دلائل واکنش منفی به سند راهبردی ایران – چین

به نظر می رسد می‌توان 4 دلیل در بیان چرایی واکنش منفی بخشی از مردم نسبت به نقشه راه 25 ساله ایران - چین متصور شد.

عصر ایران؛جلیل بیات*- سند همکاری 25 ساله میان ایران و چین که از آن با عنوان نقشه راه میان دو کشور نام برده می شود، با واکنش های متفاوتی در افکار عمومی روبرو شد. بسیاری از واکنش ها منفی و خصمانه بود، به طوری که از آن با عنوان توافق «ترکمنچای چینی» یاد کرده که باعث استعمار ایران توسط چین می شود.

در حالی که بارها عنوان شده این سند در واقع نقشه راه همکاری های دو کشور در بلند مدت بوده و حاوی هیچ توافق خاص یا ارقام و رقمی نیست، اما بخشی از افکار عمومی حاضر به پذیرش این صحبت ها نشده و استدلال می کنند «اگر واقعا ایران را به چین نفروختید، پس جزییات توافق را بیان کنید.»

اینکه مردم نسبت به آینده خود و کشورشان حساسیت داشته باشند ارزشمند است، با این حال به نظر نمی رسد صرف مکتوم ماندن جزییات این تفاهم (و نه توافق) علت اصلی واکنش های منفی باشد، چراکه پیش از این نیز بسیاری از توافقات میان ایران و کشورهای دیگر بدون ذکر جزییات منعقد و اجرایی شده و در سطح بین الملل نیز پیش می آید که جزییات برخی قراردادها یا توافقات علنی نمی شود.

بدین لحاظ به نظر می رسد می توان 4 دلیل در بیان چرایی واکنش منفی بخشی از مردم نسبت به نقشه راه 25 ساله ایران - چین متصور شد.

1- کاهش اعتماد عمومی
از دست رفتن اعتماد میان دو فرد یا میان جامعه و حکومت می تواند به راحتی و به سرعت رخ دهد، در حالی که بازسازی آن زمان بر و بسیار مشکل است. در سال های اخیر بنا به دلایلی اعتماد عمومی نسبت به مسئولان کاهش یافته است. اگرچه شکاف اصلی میان دولت و ملت در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد رخ داد، اما در سال های اخیر نیز بروز برخی اتفاقات به عمیق تر شدن این شکاف کمک کرد. لاپوشانی اولیه در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی، تکذیب و تایید ماجرای صید ترال در خلیج فارس توسط چینی ها، دعوت علنی مردم به بورس و متضرر شدن مردم و ... تنها بخشی از اتفاقاتی است که اعتماد عمومی نسبت به مجموعه حاکمیت را تضعیف کرده است. لذا در این شرایط علنی نشدن جزییات تفاهم ایران – چین بیش از آنکه علت مخالفت های عمومی باشد، معلول این بی اعتمادی است.

2- تبلیغات رسانه های خارجی
بدیهی است در فضای بی اعتمادی میان جامعه و حکومت (و رسانه هایش) مردم برای دریافت اخبار به سمت رسانه های رقیب و مخالف نظام گرایش پیدا می کنند، چراکه ناخودآگاه این تصور شکل می گیرد که این رسانه ها واقعیت را منعکس می کنند. این معضلی است که قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ایران به دلیل محدودیت رسانه ها در آزادی بیان وجود داشته و باعث گرایش مردم به رسانه های خارج از کشور شده است. لذا در شرایطی که هیچ جزییاتی از تفاهم نامه ایران – چین اعلام نشده، افکار عمومیِ کنجکاو نیز به توضیحاتِ رسانه های مخالف نظام توجه می کند، که برخی نه تنها عجیب، بلکه گاها خنده‌دارند و این هزینه ای است که برای محدودیت رسانه ها در ایران پرداخت می شود. بنابراین تحریک افکار عمومی توسط رسانه های مخالف نظام، دلیل دیگری برای خشم و عصبانیت نسبت به تفاهم نامه ایران – چین است.

 

3- افزایش نارضایتی عمومی
نارضایتی عمومی در هر جامعه ای می تواند دلایل مختلفی داشته باشد و به طرق مختلف ظهور و بروز کند. در ایران و حداقل در سال های اخیر نارضایتی عمومی بیشتر جنبه اقتصادی و رفاهی داشته است. این نارضایتی گاه به صورت خشونت آمیز و در قالب اعتراضات و شورش های خیابانی (مانند دی 96 و آبان 98) و گاه به صورت مدنی (مانند عدم شرکت در انتخابات اسفند 98) خود را نشان داده است. اما یک جنبه دیگر از نحوه بروز نارضایتی عمومی، واکنش به سیاست های راهبردی کشور در حوزه سیاست خارجی است. به این معنا که جامعه سعی می کند با کشورهایی که رابطه خوبی با نظام دارند مخالفت کند و برعکس نسبت به کشورهایی که نظام با آنها مخالف است، ابراز خشنودی نماید. حس تنفری که جامعه ایران نسبت به روسیه و چین دارد از این منظر قابل درک است. اگرچه نسبت به روسیه یک پیشینه تاریخی و نسبت به چین سابقه واردات اجناس بنجل و آسیب به تولید کننده ایرانی وجود دارد و قطعا می تواند تاثیرگذار باشد. اما این سوال مهم است که چرا چنین احساسی نسبت به انگلستان، فرانسه، پرتغال یا امریکا وجود ندارد؟

4- احساس ضعف ملی
روحیه ملی از ابعاد مهم قدرت کشورها محسوب می شود. جامعه ای که نسبت به حاکمان، منابع و توانمندی های خود اطمینان دارد و در یک کلام از روحیه ملی بالایی برخوردار است، کمتر احتمال دارد در مذاکره و توافق با سایر کشورها احساس کند مورد چپاول قرار گرفته است.

در سال های اخیر دو دسته عوامل خارجی (تحریم ها) و داخلی (سوءمدیریت و رقابت های مخرب سیاسی) باعث شده روحیه ملی در مردم ایران تضعیف شود و لذا تفاهم نامه با چین را از روی اضطرار و باعث غارت و چپاول کشور تصور کنند. مردمی که برای اولیه ترین نیازهای خود (خوراک) باید صف بایستند، چگونه می توانند از اعتماد به نفس و روحیه بالایی برخوردار باشند؟ لذا در این شرایط آنها ایران را در موضع ضعف می بینند و چین را کشوری زیرک، فرصت طلب و یاغی که به دنبال سوءاستفاده از ایران است. 

بنابر این چنین بر می آید که با توجه به این چهار دلیل است که مردم چنین از تفاهم با چین برآشفته و عصبانی شدند.

پی نوشت: چنانکه از عنوان و محتوای یادداشت برمی آید، هدف، تحلیلِ نقشه راه 25 ساله ایران – چین و و داوری نسبت به آن نیست، غرض واکاویِ علل واکنش منفی جامعه ایران نسبت به آن است.

*مدرس دانشگاه و پژوهشگر روابط بین الملل

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۲۹
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
۱۳:۳۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۴
همه این دلایل درست ولی دلیل اصلی عدد 25 است که مضربی از 5 می باشد چون چون برنامه 5 ساله برای مردم خیری نداشته و هر 5 سال وضع اقتصادی و مالی مزدم از 5 سال قبل خیلی بدتر شده البته وضع مالی غده قلیلی (4% ها) یطور عجیبی رشد کرده و بهتر شده








9
ناشناس
۱۳:۲۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۴
سیاست «نگاه به شرق» که عمل به نوکری چین و روسیه تبدیل شده است.
ناشناس
۱۳:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۴
آقایون عصر ایران یادتون باشه شما از این تفاهم نامه دارید حمایت می کنید آینده خیلی چیزها رو نشون خواهد داد
ناشناس
۱۳:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۴
استاد
انگار نمیبنی محتواش فاش نمیشه
دیگه صغرا کبرا نداره
تعداد کاراکترهای مجاز:1200