عصرایران؛ مصطفی داننده- وزیر بهداشت چندی پیش گفت:« منِ وزیر خبر ندارم چه کسی از مرز تردد می کند. من شده ام زخمی و جنازه جمع کنِ ته رودخانه. به جای وزیر بهداشت بگذارید مدیرکل مردهشورخانه»
بعد از شنیدن این جملات از زبان وزیر بهداشت، با خود گفتم چرا نمکی فکر میکند که مدیرکل مرده شور خانه است؟ چرا کاری نمیکند که وزیر بهداشت بماند و در راستای حفظ سلامت جامعه گام بردارد؟
رفتار نمکی به عنوان وزیر بهداشت، خیلی شبیه مربیان فوتبال در کنفرانسهای بعد از بازی شده است. به دنبال مقصر میگردد تا نشان دهد که او بیتقصیر است و دیگران در مسیر کنترل کرونا کوتاهی میکنند.
هیچ کس منکر روزهای سخت نمکی نیست. او به عنوان وزیر بهداشت، سختترین روزهای یک وزیر در تاریخ جمهوری اسلامی و حتی قبل از آن را تجربه میکند اما نقش خود او در این میان چیست؟
وزیر بهداشت و معاونانش، چوب را بلند کردند و هر روز بر سر مردم میزنند که رعایت نمیکنند، ختم برگزار میکنند، عروسی میگیرند و ...
آقای وزیر و مجموعه وزارت بهداشت، مردم به شما نگاه میکنند. به شماهایی که در اوج کرونا اجازه برگزاری نمایشگاههای مختلف از جمله گردشگری را میدهید. به شما که اجازه برگزاری جشنواره فجر را میدهید. به شما که بیخیال کنترل مراسم مذهبی شدهاید.
واقعا برگزاری نمایشگاه گردشگری، در این شرایط ضروری بود؟ مردم به شما نگاه میکنند و عروسی میگیرند.
فروش بلیطهای قطار در آستانه نوروز چه معنی برای مردم دارد؟ به جز اینکه سفر رفتن آزاد است و میتوانند با خیال راحت به خانوادههای خود سر بزنند.
آقای وزیر، مردم از شرایط کرونایی خستهاند. از هر فرصتی برای رفتن و خلاصی از خانه و شهرشان استفاده میکنند. در سفر هم که پروتکل بهداشتی نمیشد رعایت کرد، پس باید محدودیت گذاشت و اجازه نداد این خستگی به تداوم شرایط بحرانی در کشور کمک کند.
در شرایط اقتصادی فعلی معیشت برای مردم بسیار مهم است و دولت و مجلس هم نشان دادهاند که توانایی حمایت از مشاغل را ندارند پس بازار را نمیشود بست، ادارهها را نمیشود تعطیل کرد. بنابراین تنها راه، محدود کردن رفتارهایی است که میتواند آتش کرونا را شعله ور تر کند.
وضعیت کرونا در کشور به گونهای است که خیلی از ایرانیها حداقل یک داغ کرونایی را در میان آشنایان و دوستان خود تجربه کردهاند. بهتر است به دور از شلوغ کاری و مظلوم نمایی، کاری کنیم مرگ و میر کرونا در کشور به حداقل برسد.
تا وقتی کمی آمار سیر نزولی به خود میگیرد، محدودیتها برداشته میشود و دوباره با سهلانگاری شاهد افزایش ابتلا و مرگ هستیم.
دو سال سفر نرفتن، ختم و عروسی نگرفتن، نمایشگاه و جشنواره برگزار نکردن، کسی را نکشته است اما تا دلتان بخواهد کرونا، آدمها را با به دست داس مرگ میدهد. پس باید در برابر هر عادی سازی، ایستاد و اجازه نداد تجربههای گذشته تکرار شود.
در ضمن بهتر است هرچه زودتر، وضعیت واکسن و واکسیناسیون در کشور مشخص شود. آغاز واکسیناسیون سراسری میتواند کمک بسزایی در پایان دادن به وضع موجود کند.
کم نیستن کسانی که به خاطر محدودیت های اعمالی که البته باید اعمال می شد دچار افسردگی شدن یا در آستانه اون هستن. هنر اینه که موقع تصمیم گیری همه ی جوانب رو در نظر بگیریم. اگر جسم مردم مهم هست روح اونها هم مهم هست.
عليرغم اختلافات ديرينه با شما واقعا اين متن عالي بود!
اگر هميشه بر اساس حقيقت بنويسيد من هم هيچگاه آن ادبيات مسخره كردن را بكار نمي برم.
شايد فكر مي كنيد من آدم بينوايي هستم اما هرگز چنين نيست.
هم روزانه به جشنواره فجر می رفتید و گزارش تهیه می کردید هم دارید حضور آدمها را در جشنواره نکوهش می کنید .
کلا اگر تمام اندیشمندان و عقلای عالم دور هم جمع و شما را انالیز کنند محال ممکن است بدانند چه گهی هستید !