صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

آیا می‌توان بو را از طریق تجهیزات دیجیتال منتقل کرد؟

رویدادها و پدیده‌های مختلف را می‌توان روی صفحه‌ی تلویزیون دید، شنید و احساس کرد؛ اما هنوز راهی برای انتقال بو به مخاطب پیدا نشده است.

فردریک دورنیک جواهرساز نیست؛ ولی پروژه‌ی بعدی او یک گردنبند دارای جعبه‌ای کوچک در ابعاد ۵ در ۵ سانتی‌متر است و از یک سیستم بویایی و یک باتری تشکیل شده که دورنیک آن را حباب بو می‌خواند و بر اساس شرایط مختلف، رایحه‌ای منتشر می‌کند. دورنیک، کارآفرین هلندی و هم‌بنیان‌گذار استارتاپ Scentronix است که ماشین چاپ بو را ابداع کرده. این دستگاه دارای الگوریتمی است که بر اساس پاسخ کاربر به یک پرسشنامه، بو ایجاد می‌کند؛ اما حالا دورنیک می‌خواهد از همین فناوری در قطعه‌ا‌ی کوچک و قابل حمل استفاده کند.

فرض کنید در حال تماشای فیلمی روی گوشی خود هستید و هم‌زمان اپلیکیشن بو هم با آن تطبیق پیدا می‌کند و بر اساس صحنه‌های مختلف، بوهایی تولید می‌کند. دستگاه نهایی سنترونیکس فعلا آماده نیست به گفته‌ی دورنیک، اندازه و عمر باتری و همچنین کیفیت بو از چالش‌های اصلی این دستگاه هستند؛ اما در کل این طرح خوش‌بینانه است. گام بعدی، بهبود کیفیت دستگاه و جلب نظر سرمایه‌گذارها برای توسعه‌ی بیشتر در حوزه‌ی پوشیدنی‌ها است.

دورنیک اولین شخصی نیست که برای ایجاد تجربه‌ی کاربری بو تلاش کرده است و پژوهشگرهای دیگری هم تلاش‌های مشابهی داشتند. در حوزه‌ی فیلم‌، تلاش برای افزودن بو به سال ۱۹۱۶ بازمی‌گردد. در آن زمان یک مالک سینما، بازی فوتبال آمریکایی سالانه‌ی Rose Bowl را با رایحه‌ی روغن رز نمایش داد.

در سال ۱۹۳۹ دستگاه Smellovision در نیویورک رونمایی شد؛ این دستگاه مجموعه‌ای از لوله‌های متصل به صندلی مخاطب بود که از طریق آن‌ها می‌شد رایحه‌ی متناسب با تصاویر را منتقل کرد. شکل‌ساده‌شده‌ی این فناوری در سال ۱۹۶۰ برای فیلم رایحه‌ی راز (Scent of Mystery) به شهرت رسید. در این فیلم مواردی مثل بوی سیگار از طریق لوله‌ها به مخاطب منتقل می‌شد. البته دستگاه اسملوویژن عملکرد ضعیفی داشت و وقفه در زمان‌بندی آن باعث بروز مشکلاتی شد؛ از طرفی بوها به قدری پراکنده بودند که تجربه‌ی کاربری خوبی منتقل نمی‌کردند. پاک‌سازی به‌هنگام بو از مشکلات دیگر این دستگاه بود و رقیب این دستگاه به نام آروماراما (Aromarama) مشکلات مشابهی داشت.

حتی امروزه با وجود فناوری‌های پیشرفته و هدست‌ واقعیت مجازی، انتقال بو دشواری است. از طرفی دورنیک در تلاش خود با چالش‌های متعددی روبه‌رو می‌شود. مهم‌ترین مشکل این است که هنوز درکی از کارکرد بو وجود ندارد. در سال ۱۹۹۱ دو دانشمند دانشگاه کلمبیا نشان دادند ادراک انسان از بو به ۱۰۰۰ ژن متفاوت وابسته است که تقریبا ۳ درصد از کل ژنوم انسان را تشکیل می‌دهد؛ اما هنوز دقیقا مشخص نیست که بو چگونه گیرنده‌های بویایی را برای ارسال سیگنال فعال می‌کند.

به‌طور کلی دو نظریه‌ی رقابتی عملکرد بینی را توضیح می‌دهند. بر اساس نظریه‌ی اول، با عبور مولکول‌ها از گیرنده‌های بویایی، کشش الکترواستاتیک ضعیف بین اتم‌ها منجر به تولید انرژی می‌شود. این فرکانس‌های لرزشی به سیگنال‌های الکتریکی تبدیل می‌شوند و داده‌های مربوط به بو از طریق این سیگنال‌ها به مغز منتقل و پردازش می‌شوند. بر اساس دومین نظریه که از پشتیبانی تئوری بالایی برخوردار است، مولکول‌های بویایی مانند کلیدی در قفل عمل می‌کنند و به این ترتیب سیگنال‌های عصبی را به مغز می‌فرستند. به گفته‌ی ساسکیا ویلسون براون، بنیان‌گذار مؤسسه‌ی بو و هنر در لس ‌آنجلس کالیفرنیا:

بو مانند رنگ نیست که بتوانیم با استفاده از کد RGB و CMYK رنگ دلخواه خود را تولید کنیم. بلکه هر بو مؤلفه‌های خاص خود دارد.

موانع بیولوژیکی، پیش‌بینی و بازسازی مصنوعی بو را به‌شدت دشوار می‌سازند. به گفته‌ی اولیویا جزلر، بنیان‌گذار شرکت آینده‌ی بو (Future of Smell): «وجود پایگاه داده‌ی مرجعی که در درک بوها مفید باشد، کافی نیستند. پژوهش‌های مناسب مربوط به بو محدود به آزمایشگاه‌های پنج شرکت بزرگ جهان هستند.»

دومین مانع اصلی برای بازسازی بو، فرهنگ است؛ زیرا هر بویی وجهه‌ای مشخص دارد. در برخی فرهنگ‌ها بو جایگاه بالایی ندارد؛ این تفکر میراث فیلسوف‌هایی مثل افلاطون است که بوی معمولی بدن را ایده‌آل می‌دانستند. معمولا بو در میان حواس پنج‌گانه در پائین‌ترین رتبه قرار می‌گیرد و یکی از حوزه‌هایی است که کمتر مورد بررسی قرار گرفته. بااین‌حال در سال گذشته به دلیل دنیاگیری کرونا، بو اهمیت بیشتری پیدا کرد. زیرا مردم به دلیل ابتلا به کووید ۱۹ و از دست دادن موقتی حس بویایی، بیشتر متوجه اهمیت آن شدند.

مشکل بعدی، ناخوشایند بودن بو است. بینی انسان به بوهای تهوع‌آور حساس است؛ اما گاهی احساس ناخوشایند نسبت به برخی بوهای دیگر، ریشه در تفاوت‌های کوچک ژنتیکی دارد؛ به همین دلیل تولید بویی که برای همه خوشایند باشد کمی دشوار است.

مشکل سوم انتقال بو در صنعت سرگرمی، پول است. یکی از دلایل عدم موفقیت آروماراما و رقبای آن مشکلات مالی بود؛ زیرا نصب سیستم بویایی در کنار پروژکتور در تئاترها در آن زمان نزدیک به ۳۰ هزار دلار هزینه داشت. حتی در تعبیه‌ی بو در دستگاه‌هایی شخصی مثل سنترونیکس هم پول یکی از موانع اصلی است.

جکی موری، کارشناس واقعیت مجازی است که نزدیک به ده سال در مؤسسه‌ی فناوری‌های خلاق دانشگاه کالیفرنیای جنوبی کار کرده. او از دهه‌ی ۱۹۸۰ در حوزه‌ی بوی مصنوعی فعالیت می‌کند و در طول سال‌های گذشته دستگاه‌های بویایی متعدد را تست کرده است. آخرین دستگاه، نوعی گلوگاه است که بو در آن به‌جای اسپری از طریق یک کاغذ فیلتر منتقل می‌شود. به این ترتیب چرخش بوها سریع‌تر انجام و مولکول‌های کمتری آزاد می‌شود. این دستگاه مانند نمونه‌های قبلی با مشکل سرمایه‌گذاری روبه‌رو است و فعلا بازاری برای آن وجود ندارد. یکی از دلایل نگرانی تولیدکنندگان، احتمال استقبال نکردن مخاطب از بوی دیجیتال است.

دیوید ادوازد، مهندس زیستی دانشگاه هاروارد و مخترع گوینده‌ی بوی دیجیتال به نام سیرانو است. این دستگاه که در سال ۲۰۱۶ عرضه شد، سیستمی مبتنی بر کارتریج او قادر به تولید تقریبا ۱۰ بوی مختلف است. قیمت هر واحد از این دستگاه ۴۹ دلار بود. اما تولید این دستگاه خیلی زود به دلیل عدم استقبال مصرف‌کننده متوقف شد. Scentee هم به سرنوشت مشابهی دچار شد. این دستگاه در سال ۲۰۱۳ با قیمت ۳۰ دلار عرضه شد؛ و به‌سرعت متوقف شد. به‌گفته‌ی آدریان چئوک، بنیان‌گذار مؤسسه‌ی Imagineering مالزی و مدرس دانشگاه توکیو:

مخاطب این دستگاه‌ها اغلب زوج‌های جوانی بودند که می‌خواستند بوی شکلات یا رز را از راه دور برای یکدیگر ارسال کنند. این تجربه مدتی برای آن‌ها خوشایند بود؛ اما مگر چند مرتبه به آن نیاز پیدا می‌کنند؟ از طرفی کاربرها تلاشی برای پر کردن مجدد کارتریج‌ها نمی‌کردند؛ در نتیجه دستگاه‌ها مانند پرینترهای جوهری بودند که جوهرشان برای همیشه تمام شده بود.

تعداد محدود بوها و ماهیت تکراری محصول از معایب کلیدی دستگاه‌های تولید بو بودند. بااین‌حال شکست Scentee باعث شد چئوک تمرکز خود را روی دستگاه جدید انتقال بو بگذارد که عملکرد کاملا متفاوتی دارد. این دستگاه به‌صورت مستقیم گیرنده‌های بویایی را از طریق الکترودهای ورودی به سوراخ بینی تحریک می‌کند. مشکل جایگزینی بوها با کارتریج‌های گران‌قیمت نیز‌ حل شده و نتایج امیدبخشی به دست آمده‌ است؛ اما این دستگاه هم با مشکلات خاص خود همراه است. چئوک این چالش اساسی را مطرح می‌کند:

آیا مردم حاضرند در اتاق نشیمن خود الکترودهایی به بینی وصل کنند؟ حتی در شرایط عادی تمایلی به چنین کاری ندارند.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200