الجزیره در گزارشی به نام تعدادی از نقاشان زن اشاره کرده است که در حال حاضر تابلو نقاشی هایشان میلیونها دلار ارزش دارد.
برت موریسو در سال ۱۸۴۱ در یک خانواده بورژوازی فرانسوی در بورژ، مرکز فرانسه متولد شد. او برخلاف خواهرش که در حرفه نقاشی به موفقیتی دست نیافت در این زمینه استعداد درخشانی داشت.
برت نزد نقاشان بزرگ زمان خود مانند کلود مونه، پیر آگوست رنوار و آلفرد سیسلی شناخته شده بود و با ادوارد مانه، یکی از پیشگامان مکتب امپرسیونیسم ازدواج کرد.
موریسو به خاطر تربیت و شخصیت محافظه کارانهاش، در نقاشی هم محافظه کاران عمل میکرد تا اینکه در دهه هفتاد قرن نوزدهم این محافظه کاری را کنار گذاشته و به هنرمندی جسور و به روز تبدیل شد.
از تابلوهای معروف این هنرمند «روزی از تابستان» است که در مقایسه با تپههای لکهلکهی مونه و دورهمیهای رنوار، «روزی از تابستان» موریسو احساسات را عمیقتر به تصویر میکشد.
نقاشی برت موریسو از تصویر آرامش تابستانی برای زمان خود غیرمعمول بود. انتخاب نگهدارندهی شاهکار موریسو حدود یک قرن دعوا به دنبال داشت.
جنگ اصلی بین گالری ملی لندن و شهر دوبلین در جریان بود. هیو لین، کلکسیوندار ایرلندی، تلاش زیادی برای گرفتن نقاشی موریسو کرد، اما موفق نبود.
در سال ۱۹۱۵ هیو به قتل رسید و تمام کلکسیونش به لندن فرستاده شد. کمی بعد، ادعا شد که هیو تعدادی از آثارش را به شهر دوبلین بخشیده، اما گالری ملی لندن به این ادعاها توجهی نکرد.
علی رغم تلاشهای بسیار هنرجوها و هنرمندان ایرلندی، این اثر همچنان در گالری ملی لندن نگهداری میشود.
آنجلیکا کافمن یک نقاش نئوکلاسیک سوئیسی بود که در لندن و رم موفق به کار شد. در درجه اول از او به عنوان یک نقاش تصاویر تاریخی میشود. کافمن نقاشی ماهر در خلق پرتره، تصاویر مناظر بود. در اواخر قرن هجدهم توانست در حوز نقاشی که مردها بر آن تسلط داشتند بدرخشد و یکی از پرچم داران مکتب کلاسیک شود.
پرترههایی که کافمن از اشراف میکشید، موجب شناخته شدنش در سرتاسر اروپا شد و به چنان شهرتی رسید که کمتر کسی از نقاشان آن دوره به آن دست یافتند.
آنجلیکا و ماری موزر (نقاش انگلیسی) تنها دو زن در میان اعضای بنیانگذار آکادمی سلطنتی هنر لندن در سال ۱۷۶۸ بودند و به مدت یک قرن و نیم، او تنها زنی بود که عضو آکادمی بود.
زینایدا سربریاکوآ نقاش اهل روسیه بود. او در یک خانواده هنرمند به دنیا آمد. پدربزرگش مهندس معمار، پدرش نقاش و مجسمه ساز و دایی اش هنرمند منتقد بزرگی بود و زینایدا نیز راه خانوادهاش را پیمود.
او برخلاف نظر خانوادهاش ازدواج کرد و به اجبار با همسرش راهی فرانسه شد. زینایدا پسر کوچک خود را در روسیه گذاشت و ۳۶ سال بعد با او ملاقات کرد.
با وجود اینکه در حال حاضر تابلوهای نقاشی این هنرمند بسیار ارزشمند و گران قیمت هستند، اما او در فقر زندگی میکرد و گاهی بدون دریافت هیچ پولی برای مشتری هایش نقاشی میکشید.
از استعداد این نقاش روس برای اولین بار در ۲۶ سالگی قدردانی شد، زیرا نقاشیهای او در هفتمین دوره نمایشگاه اتحادیه هنرمندان روسیه به نمایش درآمد؛ اما به دلیل مهاجرت به فرانسه نتوانست در آن نمایشگاه حضور یابد و دیگر هرگز به وطن بازنگشت.
نقاشی «هنگام صبحانه» اکنون در گالری ترتیاکوف در مسکو، به نمایش گذاشته شده که زینایدا در این تابلو فرزندانش را پشت میز نقاشی کرده است؛ این تابلو یکی از بهترین نقاشیهای کودکان در تاریخ هنرهای تجسمی به حساب میآید.
برخی از نقاشیهای سقفی و دیواری تئاتر هنری مسکو از کارهای زینایدا سربریاکوآ است.
فریدا کالو نقاش معروف مکزیکی، یک هنرمند عجیب و غریب بود که تنها اندکی پیش از مرگش به شهرت رسید.
فریدا در جوانی یک تصادف مرگبار را از سر گذراند و ۳۰ عمل جراحی را پشت سر گذاشت، اما این سختیها مانع شکوفایی استعداد او در دنیای هنر نبود.
خودنگارههایی که فریدا از خودش میکشید مورد توجه دیهگو ریورا، دیگر نقاش کمونیست مکزیکی قرار گرفت. آنها سرانجام با هم ازدواج کردند و فریدا پس از ازدواج، همسرش را منبع الهام خود قرار داده و اغلب ابداعات هنری اش بعد از ازدواج با او شکل گرفت.
فریدا کالو عمر طولانی نداشت و در ۴۷ سالگی از دنیا رفت، اما امروزه تابلوهای او میلیونها دلار ارزش دارد.
منبع: ایسنا