صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۷۶۳۲۷۱
تعداد نظرات: ۴۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۸ - ۱۲ دی ۱۳۹۹ - 01 January 2021

«انوشه» در تلویزیون؛ جامعۀ «پول‌زده» تشنۀ معنویت/ تقدیر یا تغییر؟

استقبال از سخنان دکتر انوشه نشان می‌دهد جامعۀ ایرانی اگرچه پول‌زده اما تشنۀ معنویت است. اگرچه پُر تنش اما مایل به آرامش است.

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- استقبال گسترده از سخنان آرامش‌بخش «دکتر محمود انوشه» که در قالب جملات و عبارات آهنگین و مُطَنطن و با مایه‌های عرفان ایرانی در برنامۀ تلویزیونی «دورهمی» بیان شد نشان می‌دهد جامعۀ پول‌زدۀ ما تا چه اندازه تشنۀ معنویت و فاصله‌گرفتن از واقعیت‌های روزمره است.



این استقبال را می‌توان در بازنشر برخی از آن سخنان در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی دید یا از زبان بینندگان و در گفت و‌گوهای خانوادگی شنید.

تنها سه روز قبل از پخش برنامۀ چهارشنبه شب (10 دی 1399) با اجرای «مهران مدیری» که روز بعد هم بازپخش شد در یادداشتی با عنوان «مهران مدیری؛ همچنان یک سر و گردن بالاتر» نوشته بودم از وجوه قابل نقد برنامه اکتفا به دعوت از هنرپیشگان و خوانندگان و غفلت از اهل فکر و اندیشه است.

از این منظر همین که فردی متفاوت با هنرپیشه‌های سریال‌های سرگرم‌کننده و خوانندگان موسیقی پاپ، میهمان «دورهمی» بود یک اتفاق مثبت به حساب می‌آید بی آن‌که بخواهم به آن نوشته نسبت دهم زیرا به احتمال زیاد، پیش‌تر ضبط شده است.

کافی است با برنامۀ بعدی با حضور یک بازیگرخوش سیمای زن، مقایسه شود تا بدانیم کدام یک حرف‌های بیشتری برای گفتن داشتند. این که «بچه دوست نداشته و حالا که بچه‌دار شده فهمیده بچه چه خوبه، این که شوهرش دوست داره به کار بازیگری ادامه بده، این که آدم لج‌بازی بوده» و باقی قضایا کجا و آنچه دکتر انوشه از قول متفکران بزرگ نقل کرد کجا؟!

با این حال برخی هم معتقدند این جور سخنان و تبلیغ تقدیر‌گرایی جنبۀ «تسکینی» و «تخدیری» دارد و به تعبیر احمد شاملو، «شیپور بیدارباش» نیست، «لالایی‌هایی برای خواباندن» است.

یا سال‌ها قبل و سخنان دکتر حسین الهی قمشه‌ای را یادآور می‌شوند و آقای انوشه را در همان مسیر یا حضوری تلویزیونی را با هدف مستقیم یا غیر مستقیم تبلیغ همایش‌ها می‌دانند.

به زعم اینان، اصل داستان همان است. مهران مدیری گاهی از هنرپیشه‌ای دعوت می‌کند و او را به متن بازمی‌گرداند و گاهی از خواننده‌ای تا دوباره مطرح شود و این بار میهمان او دکتر محمود انوشه بوده که متفکری گوشه‌نشین نیست واتفاقا اهل سخنرانی با مخاطب عام و برگزاری همایش است منتها چون همایش‌هایی از نوع آنچه دکتر علیرضا آزمندیان برگزار می‌کرد و روان‌شناسی موفقیت و کلاس‌ها و کتاب‌های «چگونه پول‌دار شویم» جاذبه‌های قبلی را از دست داده یا برای مردم گرفتار غم نان قابل پذیرش نیست اکنون موعد «تقدیر‌گرایی» است و تن دادن به شرایط به مثابه «قسمت» و «مقدرات» کما این که آقای انوشه سخنان خود را با دوبیت شعر با همین مضمون – منسوب به مولانا - به پایان برد:

هر لحظه که تسلیم‌ام در کارگهِ تقدیر
آرام‌تر از آهو، بی باک ترم از شیر

هر لحظه که می کوشم، در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید، زنجیر پی زنجیر

با نگاه منفی تبلیغ تسلیم و تن دادن به تقدیر و تلاش نکردن برای تغییر است و با نگاه مثبت خود را به مدار کلی هستی متصل کردن و به تعبیر آقای پرویز شهبازی رها شدن از «منِ ذهنی».

تلویزیون البته از این نظر دچار تناقض است. چرا که از یک طرف و از زبان مهران مدیری مدام بر طبل مشکلات اقتصادی و معیشتی می‌کوبند و انگشت اشاره را هم به جانب دولت می‌گیرند و از طعنه به شخص رییس جمهوری هم ابایی ندارند و از تحریم‌ها و بلوکه شدن 6 میلیارد دلار در عراق (بابت گاز صادراتی) و6 میلیارد دلار در کره جنوبی (به خاطر تحریم های بانکی) یا تبعات نپیوستن به اف ای تی اف و انزوای بین المللی کلمه‌ای نمی‌گویند و به نظر می‌رسد قصد دارند جامعه را برای ظهور یک منجی - احتمالا با جامۀ نظامی - آماده کنند و از سوی دیگر با انکار بحران‌ها و گسست‌هایی که پژوهش‌گرانی چون سعید مدنی دربارۀ آنها تحقیق و مقاله منتشر کرده‌اند، سعی دارند القا کنند همه چیز آرام است.

جدای این حاشیه‌ها اما به ماجرا از وجه دیگری هم می توان نگریست. این که درست است که جامعۀ ایران به رغم باورهای عمیق در لایه هایی از اجتماع و با تمام تظاهرات ایدیولوژیک و سنت‌ها و شعارها به یکی از پول‌زده ترین جوامع بشری در حال حاضر تبدیل شده ولی تشنۀ معنویت است.

پیش تر این مفاهیم معنوی تنها از زبان مردان دین و روحانیون مطرح می‌شد اما چون آن دسته که در صدا و سیما ظاهر می‌شوند بیشتر از منظر سیاست و قدرت یا از دریچۀ سنت با جامعه سخن می‌گویند و به دیگران هم تریبون نمی‌دهند، برای همه جذاب نیست و نسل تازه به دنبال کسانی است که پنجره‌های دیگری را هم باز کنند.

اگر در گذشته صاحبان سخن شِکوه می‌کردند که مردم آنان را در نمی‌یابند اکنون عطش در این سو مشهود است. سهراب سپهری گفته بود: «من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم، حرفی از جنس زمان نشنیدم» اما امروز مخاطبان‌اند که می‌خواهند «حرفی از جنس زمان» بشنوند و از این رو وقتی کسی چون دکتر انوشه سخنان تازه اما در قالب عرفان ایرانی می‌گوید بر دل می‌نشیند ولو گشتی در فضای مجازی روشن کند برخی را بارها و بارها در همایش ها گفته است.

نکتۀ جالب این که از میان همۀ صحبت‌های اخیر او باز هر جا اشارات «پولی» داشت بیشتر مورد استقبال قرار گرفت.

مثلا وقتی به آموزش و پرورش پیشنهاد داد «درس خاوری‌شناسی» ارایه کنند و گفت « 9 هزار سال طول می‌کشد تا سه هزار میلیارد تومان را بشمریم» یا گفت «خیلی دلم می‌خواست دبیر کل سازمان ملل باشم تا ماهی 27 هزار دلار حقوق بگیرم و تنها ابراز نگرانی کنم» چون از پول حرف زد برای مردم جذاب بود.


البته اگر به جای آقای مدیری یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای مقابل گویندۀ شیرین‌سخن نشسته بود یادآور می‌شد: متهم ردیف اول پروندۀ سه هزار میلیارد تومانی، مه‌آفرید امیر‌خسروی (امیر منصور آریا) بود و اعدام شد و عدد مربوط به محمود‌رضا خاوری اگرچه هنگفت است اما آن عدد نیست در قالب رشوه بوده و نه اختلاس از بانک و همۀ پرونده را نمی‌توان در نام او محدود کرد.

یا وقتی نقش سازمان ملل را تنها ابراز نگرانی توصیف می‌کرد روزنامه‌نگار حرفه‌ای می‌توانست بگوید ولی جنگ هشت‌ساله و پر خسارت ما با قطعنامۀ همین سازمان ملل (598) تمام شد و توافق هسته‌ای و پایان تحریم‌ها قبل از خروج آمریکا از برجام نیز با قطعنامۀ 2231 محقق شد. هر چند همین سازمان قطعنامه‌های تحریمی قبلی را صادر کرده بود.


در هر ساختار و نهادی که قدرت‌های متعدد و متنوع و بعضا مغایر در منافع حضور دارند دبیر کل چاره‌ای ندارد جز این که برآیند نظرات را منتقل کند و تفاوت «دبیر کل» با «رییس» همین است و به همین خاطر است که احساس می‌شود در ایران رییس جمهوری بیش از آن که «رییس» این جمهوری باشد دبیر کل آن است چون ناگزیر است برآیند نظرات را ابراز یا اعمال کند.

با این همه بخشی از سخنان متفاوت و البته شیرین دکتر محمود انوشه را که قابل‌تأمل است نقل می کنم تا چنانچه با این مقدمه موافق نبودید، با لذت از این عبارات جبران شود:

 «*من برای همه انسان ها دعا می‌کنم. برای تمام 217 میلیارد انسان. هم 7 میلیارد انسان روی زمین و هم 210 میلیارد انسان زیرِ زمین.

*معذرت‌خواهی شکست غرور نیست. نمایش شعور است.

* مولا علی می‌گوید: در تنهایی مراقب افکارت ، در خانواده مراقب رفتارت و در جامعه مراقب گفتارت باش.

* پول، اسباب خوش‌وقتی است نه خوش‌بختی.

* بحران جامعۀ ما نادانی نیست. توهّم دانایی است.

* مسؤولین بدانند بالاترین درجه فساد، فساد با پشتوانه قانون است.

* عنکبوت، در زوایا تار می‌تند. اختلاس هم در انتهای اضلاع، اتفاق می‌افتد و در زوایا. آنجا که شرح وظایف یکی تمام شده و وظایف دیگری آغاز شده است.

* موفقیت برای انسان‌های کم‌ظرفیت، مقدمۀ گستاخی است.

 در کتاب «پشت پرده ریاکاری/ یا چگونه به هر کسی دروغ می‌گوییم به ویژه به خودمان» آمده:  «یک درصد جامعه دزد و ریاکار بالفطره‌اند، خلاف کار بالفطره. یک گروه هم بالذات نیکوکارند. 98 درصد بقیه از شرایط تأثیر می‌گیرند. درست‌کارانی که ممکن است وسوسه شوند. قفل برای دزد نیست. چون دزد هر قفلی را باز می‌کند. برای آن است که درست‌کار، درست‌کار بماند.

* عشق، لیاقت می خواهد و عاشقی جرأت.

* اخلاق، از نقطه ای آغاز می‌شود که ما بتوانیم خودمان را جای دیگری بگذاریم و دیگری را بفهمیم.

* پیام شهدا این بود ما از حلال مان گذشتیم. شما از حرام بگذرید.

* لیوان اگر سرد و گرم شود می‌شکند چه رسد به دل. این قدر سریع قهر و آشتی نکنیم.

* در کرونا شرط بودن با هم نبودن شده است.

* اگر صدای تلویزیون را کم کنید صدای جیک جیک گنجشکان را می‌شنوید.

* بیش از ویروس کرونا از خبرهای بد می‌میریم.

*ویروس‌های درون خانواده که بدتر از کرونا هستند: نصیحت تکراری ، تذکر مداوم، سرزنش، مقایسه، برچسب منفی، پیش بینی بد و گلایه و شکواییه و ویروس‌های بیرون خانواده: توهین، تهدید، تحقیر، ترس، تزویر و تکبر.

*صداقت و صمیمیت و صبر را وارد فنجان زندگی کنیم. چون زندگی مثل یک فنجان قهوه، سیاه و تلخ و داغ است. سیاهی آن را با صداقت جبران کنیم. تلخی را با صمیمیت و داغی را با صبر.

* گاهی راه مهم است و همراه مهم نیست. مثلا در حال سفر به یک کشور خارجی هستیم. به مقصد فکر می‌کنیم و اهمیتی ندارد همراه ما کیست. هر که باشد با او دمی گفت و‌گو می‌کنیم. گاهی همراه مهم است و راه مهم نیست. رفیقی را پس از مدت ها دیده‌ایم و می‌خواهیم ساعتی با هم باشیم. مهم نیست کجا می‌رویم. مهم این است که با هم باشیم. در ازدواج اما هم، راه مهم است و هم، همراه.»

--------------------------------------------------------

بیشتر بخوانید:

*مهران مدیری؛ همچنان یک سر و گردن بالاتر!

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۴۶
در انتظار بررسی: ۴۸
غیر قابل انتشار: ۰
زهرا
۱۲:۲۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
چه جالب که به پرویز شهبازی اشاره فرمودید...همون مرد بزرگ گمنام...اعتدالی که در گفتار این مرده و همون مسئله ی ریشه ای معنویته...
بی نشان
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
سخنان تخدیر کننده و افیونی دردی از جامعه نمی زداید .
همچنان که مطالب شماها
مهدی
۰۰:۰۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
هیچ ملتی با گردن نهادن بر سرنوشت و تقدیر و تسلیم شدن به رشد و شکوفایی اقتصادی و توسعه اقتصادی نرسیده است.
چه زمانی تدبیر و عقلانیت کرده ایم و از روش علمی برای حل مساله استفاده کرده ایم و نتیجه نگرفته ایم که از آن راه نرفته پشیمان شده ایم؟
اگر برای آینده این کشور و ملت برنامه رشد و شکوفایی دارید راه و روش های علمی و مشخص و امتحان پس داده ای وجود دارد. ولی اگر کشوری می خواهید که ملتی غرق در فقر و تارک دنیا باشند که آن قصه ای دیگر است
ناشناس
۲۳:۴۹ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
در این برنامه اقای انوشه را بسیار افسرده دیدم وعلایم شدید افسردگی را داشت
ناشناس
۲۳:۱۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
من این برنامه رو نگاه نمیکنم ولی حرفهایی که از ایشون نقل کردید بسیار جالب و خواندنی بود.
ناشناس
۲۳:۰۶ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
صحبتهای ایشان بیشتر احساسی بود تا عقلی
ناشناس
۱۹:۱۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
گویا شعر منسوب به مولانا از غزل عبدی است.
عصر ایران به همین خاطر نوشتم منسوب. ممنون از شما
ناشناس
۱۷:۰۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
یادتون رفت ا ون قسمت صحبت‌های آقای دکتر روانشناس و بگین که گفت :شبها که ابری نیس میرم "گاردن ردف "یا پشت بام نشینم و ستاره ای رو انتخاب می کنم.. .......
واقعا
داش امیر
۱۶:۴۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
کاش تلوزیون یاد بگیره و میهمانان اندیشمند دعوت کنه،نه یک مشت به اصطلاح هنرمند پر ادعا که کاری جز ادابازی بلد نیستند. حضور دکتر انوشه واستقبال از ایشون نشون داد که چقدر مردم از برنامه های چرند سیما فاصله گرفتند.
ناشناس
۱۵:۴۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
یا تعریف پول زدگی را نمی دانید و یا از وضع و زندگی مردم بی خبرید!
عصر ایران منظور از پول زدگی نفی مشکلات یا پول پرستی نیست. چون خودمان هم مانند شما زندگی می کنیم. منظور این است که پول بر همۀ ارکان زندگی حاکم شده است. چه آن که دارد و زیاد هم دارد و چه آن که ندارد.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۵۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
به هر حال اقتصاد همیشه زیر بناست، و وقتی زیر بنا خراب باشد روی بقیه چیزها هم تاثیر می گذارد. اما این پول زدگی نیست.
ناشناس
| |
۱۶:۰۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
شما مثل ما زندگی نمیکنید.
ما بسیار آزادتریم.
Viva Iran
| |
۱۶:۵۵ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
همه جای دنیا به همین روال است.یعنی درهمه جای دنیا پول برهمه ارکان زندگی حاکم شده است.درهمین بلژیک امسال تعداد افراد کم درآمد بیشتر از سال قبل شده است ولی مالیات وبیمه منزل واتومبیل هرسال بیشترمیشود.شمای عصرایران باید چندسال خارج از ایران (دراروپا)کاروزندگی کنید تا بفهمید چه نوشتم.
ناشناس
۱۵:۴۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
کرونا و مدیری و مسئولین، همه دست بدست هم داده اند تا مردم را آرام کنند!!!!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۳:۰۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
و امثال شما هم تمام تلاش تان را می کنید تا به هیچ وجه آرام نشوید!!!!
ابراهیم
۱۵:۳۹ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
تیتر زدید جامعه تشنه معنویت. اگر جامعه ایران واقعا تشنه معنویت بود که با این همه مقاله و کتاب و سخنرانی در باب عرفان و اخلاق و معنویت باید تا الان سیراب می شد. همین سایت شما بارها مقالاتی در نقد وضعیت جامعه نوشته اما آیا تاثیری داشته؟ ملتی که صبح تا شب خوزعبلات اینستاگرام را نگاه می کند تشنه معنویت است؟ جامعه ایران تشنه معنویت نیست بلکه معنویت را به طور کلی نمی شناسد
علی
۱۵:۳۶ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
... اکنون سرنوشت ملت ها بیش از قبل به یکدیگر وابسته شده است و گاهی شاید امواج حرکت بال پروانه ای در کشوری دور سبب ایجاد طوفان در کشور ما شود در حالی که قصدی هم در کار نبوده است. به نظر این حقیر حرکت کردن مهم است نه حتما رسیدن که در نهایت رسیدن یا نرسیدن تقدیری از ما پوشیده است.
شهاب
۱۴:۳۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
آقای نویسنده خیلی مطلب خوبی بود
من بیشتر وقتها از مطالبتان انتقاد میکردم اما این اینجا فقط می توانم بگویم "عالی"
ناشناس
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
من برنامه دكترانوشه رو ديدم و واقعا لذت بردم،تكرارش رو هم ديدم و واقعا متأثر شدم.اتفاقا برنامه شب بعدش رو هم ديدم و وقتي ديدم خانم بازيگر فقط از ازدواجش كلي ذوق زده بود و همون موضوع خنثي شدنش نسبت به قبل و شوهر و بچه رو مدام تكرار ميكنه،ديدم تفاوت از زمين تا آسمونه.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۵۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
هر دوی اینها نیازهای یک زندگی انسانی هستند.
ناشناس
| |
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
از دید یک برنامه ساز، فقط افزایش تعداد بینندگان اهمیت داره. حالا به هر روشی، تا اونجا که بر خلاف نظر مدیران نباشه.
ناشناس
| |
۰۰:۲۷ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
نياز كه بله هستن،ولي بهتره وقتي تازه به چيزي رسيديم اينقدر هيجان زده نشيم،فكركنيم ببينيم بعداز ١٠ سال و بيشتر زندگي مشترك هم همينقدر ذوق زده ايم.مخصوصا بازيگرها
ناشناس
۱۴:۰۳ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
چنان کمر معنویت شکسته شده که ده ها و صدها سال طول می کشه کمر راست کنه
ناشناس
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
در ترویج پول زدگی جامعه ، خانواده های مسولین خرد شهرستان ها ، کم تاثیر نیستند.
ناشناس
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
سخنان انوشه همیشه برام آرامش بخش بوده
احسان
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
خیلی جدی میگیری... یه جور توهم توطئه هم شما دارین...
همه چیز رو به هم ربط می دین...
عجب که در لوای این مطلب کنایه ای به محمود احمدی نژاد نزدین جناب...
hamid
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
یعنی خاک ....
نگاه سیاست زده تان همه چیزو انتخابات می بینید درسته دوره حامیان شما بسر رسیده..... دلیل نمیشه آسمون و ریسمون ببافید.
عصر ایران به جای اظهار نظر کلی دربارۀ یک مطلب 1600 کلمه ای بهتر نیست بگویید با کدام بخش مخالف اید و چرا؟ بنده خدا دکتر انوشه تمام سعی خود را انجام می دهد تا قدری مهربانی را بگستراند و شما دوست عزیز با خاک.... شروع می کنید! خاک چی؟ خاک بر سر کی؟ کی از این ادبیات دست برمی داریم معلوم نیست.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۰:۳۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
هر وقت جناب عالی کلی انتقاد منطقی رو سانسور نکردید و با انتشار چنین کامنتایی مظلوم نمایی نکردید
اصلا اگر شما دست از تخریب رقبا بردارید دنیا گلستون میشه جناب خدیر
ناشناس
| |
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
مامورند و معذور !
فکر و اندیشه غریب اصلی این جماعته !
م ت
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
متاسفانه آرمان به معنویت غرق در مادیات شده اند!!!
ناشناس
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
جامعه جای خالی معنویت و اخلاق رو حس میکنه.
خبی
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
طبق آمار PRB تا الان کلا 108 میلیارد نفر به دنیا آمده اند اون 210 میلیاردی که شما اشاره کردید زیر خاک هستن بر چه اساسی؟
عصر ایران نقل از آقای دکتر انوشه است و با گیومه از نوشتۀ نویسنده جدا شده است. در کتاب «هنر خوب زندگی کردن» رولف دوبلی البته با استنادات و محاسباتی آورده که جمعیت حال حاضر جهان ( هفت میلیارد نفر) پنج درصد کل انسان هایی هستند که تا کنون پا به این جهان گذاشته اند. بر این اساس رقم متفاوتی به دست می آید که هم با عدد دکتر انوشه تفاوت دارد و هم با عدد شما.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۶:۵۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
80 میلیارد تا حالا روی زمین زندگی کردن.
ناشناس
| |
۱۷:۰۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
من حساب کتاب سرانگشتی کردم و دیدم تعداد آدهای زیسته دنیا باید چیزی کمتر از 100 میلیارد باشد.
ناشناس
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
همانطور که اشاره فرمودید این حرف ها "شیپور بیدارباش» نیست، «لالایی‌هایی برای خواباندن» است.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۳۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
دقیقا مشکلات ما ناشی از خوب الودگی ماست.
ناشناس
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
شما هم شدید مثل کیهان اونجا هر چیزی رو یه ربطی میدن به دشمن اینجا هر چیزی رو یه ربطی میدن به رئیس جمهور نظامی
ناشناس
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
چقدر این مطلب خوب بود
پاسخ ها
کاظم
| |
۱۴:۰۳ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
جناب خدیر عزیز بسیار خوب منصفانه و پرمحتوی نوشتید
ناشناس
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
کاسب برجام
مگه نکفتید تمام تحریم ها لغو می شود و دیوار تحریم ترک خرده و قابل بازگشت نیست، با افکار شما هسته ای بتن شد اما تحریم ها خاک نشد، تیتر زدید امضا کری تضمین است حالا برید نقدش کنید منابع بلوکه شده را، پس اشکال از خودتان است، fatf هم مثل برجام، حتی نمی نویسید بعد از تصویب ۲ بند باقی مانده، قرار است چه بشود...چون مامورید به نوشتن... دو خط بنویسید بعدش چه می شود؟؟ می گویید مذاکره با fatf برای بررسی ادامه کار یا فقط می نویسید امضا؟
خواهشا روند مشکلات اقتصادی کنونی را گردن خودتان ببینید نه دیگران
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
کاش شما هم آنقدر آزادگی و شجاعت داشتید که قبول می کردید این داستان ها خارج از وظایف و اختیارات ریاست جمهوری است
علی
| |
۱۵:۲۹ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
متاسفانه تقسیم جامعه به خودی و غیر خودی و اینکه هر کس مثل من فکر می کند بر حق است و دگراندیشان ناحق همان تایید صحبت های دکتر است که می گوید مشکل جامعه ما توهم دانایی است.
باقرزاده
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
آقای نویسنده دمت گرم حال ما هم با این مقاله خوب شد
ناشناس
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۲
این سخنان همچون اشتیاق زندگی قشر متوسط در دامان دشت و طبیعت میباشد در حالیکه دو دستی به زندگی ماشینی چنگ میزنند .
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۲:۴۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
باید می فرمودید :
«انوشه» در تلویزیون؛ جامعۀ «پول‌زده» تشنۀ عقلانیت و انسانیت / خسته از ریا و دروغ
تعداد کاراکترهای مجاز:1200