مازیار آقازاده
کارشناس ارشد و تحلیلگر روابط بین الملل
از زمان خروج یکجانبه آمریکای ترامپ از برجام، ایران سیاست "صبر استراتژیک" را در پیش گرفت و برغم خروج آمریکا از برجام همچنان به تعهدات برجامی خود پابرجا ماند و بعد از 1 سال انتظار به تلافی اقدامات خصمانه آمریکا، در نهایت در بخشهایی از تعهدات هستهای برجامی به صورت پلکانی عقبگرد صورت داد.
از نظر بسیاری از تحلیلگران خارجی و داخلی این سیاست صبر بر این پیشفرض استوار بوده که ایران همچنان بتواند حمایت سیاسی اتحادیه اروپا را داشته باشد و ضمن تشدید انزوای جهانی آمریکای ترامپ، منتظر بماند تا دولت تک دورهای او تمام شود تا دولت دموکرات بعدی آمریکا به برجام بازگردد.
این سناریو اکنون محقق شده و کمتر از 2 ماه دیگر ترامپ و دارودستهاش از کاخ سفید بیرون خواهند رفت و دموکراتها با شعار احیای برجام سر کار خواهند آمد.
سیاست " نه جنگ نه مذاکره" طی 3 سال گذشته شعار و نمای عمومی این تاکتیک جمهوری اسلامی بوده است؛ اما پرواضح است که زیر پوست این سیاست فرض تک دورهای بودن دولت ترامپ نیز نهفته بوده است؛ هر چند به زبان نمیآمد.
دولت ترامپ و متحدان او از جمله اسراییل اما در طی این 3 سال به سیاست فشار حداکثری اقتصادی اکتفا نکرده و از خط قرمزهای زیادی عبور کردند؛ از جمله ترور سردار شهید "قاسم سلیمانی" به فرمان ترامپ و پذیرش رسمی مسئولیت این ترور از سوی رییس جمهوری آمریکا، عملیات خرابکارانه در تاسیسات هسته ای نطنز و حملات مداوم اسراییل به مواضع نیروهای ایرانی و یا نزدیک به ایران در سوریه و حالا ترور یکی از دانشمندان هستهای ایران که دارای منصب و مقام رسمی بوده و یکی از ستونهای اصلی برنامه هستهای و صنعت دفاعی کشور بوده است.
جمهوری اسلامی ایران طی 3 سال گذشته با وجودی که متحمل خسارات اقتصادی زیادی شده و معیشت مردم دچار تنگنا بوده اما با اثبات قدرت تابآوری خود در برابر فشارهای دشمن ، سیاست صبر استراتژیک پیشه کرد تا کشور را از درافتادن در زمین بازی حریف در امان نگه دارد و همزمان از فروپاشی ساختارهای اقتصادی کشور جلوگیری کرده است.
حتی صاحب این قلم بارها در مطالب و نوشتههای خود این سیاست را مورد تایید قرار دادهام و به نظرم این سیاست تا به اینجا درست و منطقی بوده؛ اما به گمان راقم این سطور این سیاست از این پس جوابگوی منافع ملی ایران نخواهد بود؛ چون در ظاهر دشمنان ایران با فرض دانستن و محاسبه سیاست صبر و انتظار ایران، بر این گمانند که ایران طی هفتههای آتی تا زمان روی کار آمدن دولت بایدن از لاک صبر استراتژیک و مقاومت بیرون نخواهد آمد و به همین خاطر "دست بسته" ما را خواندهاند و اقداماتی میکنند که همه خطوط قرمز و اخلاقی رایج بینالمللی را نقض میکند؛ از جمله ترور دانشمند هستهای ایران شهید "محسن فخری زاده".
به گمان راقم این سطور از این پس هیچ توجیهی برای سیاست صبر استراتژیک نمانده چون دشمن با فرض اینکه ایران به خاطرسیاست صبر هیچ کاری نخواهد کرد؛ ممکن است حتی طی هفتههای آتی دست به اقدامات تحریکآمیز بیشتری هم بزند؛ بر همین مبنا باید محاسبات دشمن را به هم ریخت.
از مدتها پیش این تحلیل در فضای رسانهای بینالمللی بوده که هدف نتانیاهو و بن سلمان طی هفتههای آتی انجام اقدامات تحریکآمیز علیه ایران برای بیرون کشیدن ایران از لاک صبر و رویارویی نظامی ایران و آمریکا در روزهای باقی مانده از دولت ترامپ است. حتی طی روزهای گذشته خبرهای تایید نشدهای از دیدار نتانیاهو بن سلمان در عربستان سعودی و نیز سفر مایک پمپئو به منطقه در جریان بوده است.
این تحلیل ظاهرا طی هفتههای گذشته در ذهن دشمنان کشور برجسته شده که "ایران لاک صبر را تا زمان روی کار آمدن بایدن رها نخواهد کرد بنابراین یکی از برترین دانشمندان هستهای این کشور را ترور میکنیم و منتظر میمانیم تا ایران واکنش نشان دهد که در این صورت یا ایران را وارد جنگ با آمریکا میکنیم و یا اینکه در صورت عدم واکنش، ابهت این کشور را با بیعملی و عدم اقدام در برابر ترور در روز روشن یکی از برجستهترین دانشمندانش، میشکنیم."
به گمان راقم این سطور بهترین اقدام برای ایران در شرایط کنونی به هم زدن محاسبات دشمن از ناحیهای است که انتظار آن را ندارد و یا کمتر محتمل میداند.
وقتی دشمن انتظار دارد ما در لاک باشیم و یا اگر بیرون آمدیم به نقطهای که او میخواهد برویم (جنگ)؛ گزینه منطقی برای ما بیرون آمدن از لاک اما عزیمت به نقطهای است که هزینه به دشمن تحمیل کند و دشمن در محاسبات خود روی آن حساب نکرده و یا کمتر احتمال داده باشد.
باید از صبر استراتژیک خارج شد؛ این سیاست هر چند طی 3 سال گذشته دستاوردهای زیادی داشته و از جمله از رویارویی خسارتبار نظامی کشور را ایمن داشته اما در شرایط کنونی دشمن با فرض اینکه ایران در لاک صبر استراتژیک خواهد بود، دست به اقدامی هولناک زده و از تمامی خط قرمزها عبور کرده است.
پاسخی درخور، سریع و شوکآور به دشمن از ناحیهای که انتظار آن را نداشته است و به هم ریختن محاسبه او در این شرایط در راستای تامین منافع و امنیت ملی کشور خواهد بود؛ بدون شک مسئولان امور گزینههای متنوعی برای چنین اقدامی در دست دارند؛ از جمله در تعهدات هستهای کشور حوزههای وسیعی هست که تعلیق همهجانبه آنها گام نخست خوبی خواهد بود.
اقتدار فقط موشک نیست اقتدار حمایت کارگر و کارمند و معلم و ... از حکومت هم هست که چشم بدخواهان را از این سرزمین دور میکند.
همه چیز پول نیست. برای پاسخ کمی شجاعت و غیرت لازم است.
به نظر میرسید سایت عصر ایران نظرات افراد متعادل تر و پخته تر را منتشر کند وگرنه در سایت های جماعت دلواپس که از این دست تحلیل های خام به وفور وجود دارد.
ضرب شستی لازم است