صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۷۵۷۳۶۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۶ - ۰۳ آذر ۱۳۹۹ - 23 November 2020

عباس عبدی/ آلونک؛ مسأله چیز دیگری است؟

عباس عبدی، روزنامه نگار در روزنامه اعتماد نوشت: تخریب آلونک یک خانم سرپرست خانوار در بندرعباس بازتاب گسترده‌ای داشت. آلونکی که نیازی به خراب کردن هم نداشت. چون معلوم بود چنان بدون استحکام است که اگر کوچک‌ترین ضربه‌ای می‌خورد دیر یا زود خراب می‌شد. پیش‌تر هم در کرمانشاه و خوزستان تخریب آلونک انجام و بازتاب یافته بود و در کرمانشاه خانم صاحب آلونک فوت کرده بود و در اینجا نیز خودسوزی کرد و گفته می‌شود با ۱۷ درصد سوختگی در بیمارستان بستری است. 
 
 
در پی این اقدام دادگستری محل وارد عمل و ظاهراً برای این ماجرا پرونده درست شده است، فرماندار و استانداری نیز به میدان امدند، برخی از مسیولین به عیادت این خانم در بیمارستان رفتند، قول ساخت یا احداث واحدی درخور را داده‌اند! و گفته می‌شود احتیاطا یک واحد برای ایشان رهن کردند. ماموران متخلف!! را تعلیق کرده‌اند و قول صدور پروانه ساخت برای زمینی که سند مالکیت ندارد داده شده است! خلاصه حس عدالت‌خواهی به جوش آمد، بویژه هنگامی که مقایسه شد با اتفاقاتی که در لواسانات می‌افتد و کاخ‌های سر به فلک کشیده غیر قانونی ساخته می‌شود و اقدام مناسبی را شاهد نباشند. 
 
البته گزارش جدید یک خبرگزاری اصولگرا حاکی از این است که کل ماجرا چیز دیگری است، و آلونک مورد نیاز برای سکونت سازنده نبوده، بلکه با هدف تصرف زمین است. چون رسانه مستقل که امکان رسیدگی بی‌طرفانه داشته باشند نداریم حقیقت سیال و ناروشن است لذا در باره صحت و سقم آن نظری نمی‌توان داد. 
 
نتیجه این رفتار چه خواهد شد؟ توسعه آلونک‌ها. یعنی همان چیزی که همه از وجودش ناراحت هستند. اگر نتوان جلوی آلونک‌ها را گرفت، خیلی‌ها انگیزه پیدا می‌کنند با بلوک سیمانی یا حلب روغن یا هر چیز دیگری در قطعه زمینی خالی آلونکی بسازند، به امید آنکه کسی بیاید خراب کند و فیلم بردارند، و به فضای مجازی دهند یا در ماهواره‌ها منتشر شود و احساسات مسئولین از طریق ماهواره غلیان پیدا کرده و تحت تأثیر قرار گیرد و قول اهدای یک واحد مسکونی را بدهند! از کدام منبع چنین قولی می‌دهند که قبلاً داشتند و نمی‌دادند؟ خدا می‌داند. بعد هم آن قدر تعداد آنان زیاد می‌شود که امکان برچیدن آنها و قول معوض دادن وجود نخواهد داشت و شاهد شکل‌گیری گسترده آلونک‌نشینی و تبعات اقتصادی و اجتماعی و امنیتی این پدیده خواهیم بود. 
 
نکته جالب این است که تعداد زیادی از دست‌اندرکاران به دفاع از این خانم پرداخته‌اند، و این یک فریب آشکار برای ندیده شدن مسأله اصلی است. مسأله اصلی برخورد با یک آلونک‌نشین نیست، بلکه مسأله بر سر وجود افراد فاقد سرپناه و فقیر است. بسیاری آگاهانه یا ناآگاهانه می‌خواهند با حمایت خود از آلونک‌نشین بر این پدیده تاثراور سرپوش بگذارند. مطابق اصل ۳۱ قانون اساسی باید برای همه مسکن ساخت حالا کار به دفاع از آلونک‌نشینی کشیده.
 
آنان که چندین دهه است شعار عدالت‌خواهی می‌دهند، ولی دریغ از یک گام به پیش. 800 میلیارد دلار درآمدهای نفتی را در هشت سال حکومت اصول‌گرایی تلف و حیف و میل کردند، که اگر فقط 5 درصد آن را صرف ساختن خانه برای مردم می‌کردند، مشکل مسکن تخفیف پیدا می‌کرد. آنان امروز در پوشش حمایت از افراد بی‌مسکن یا آلونک‌نشین دنبال بردن جامعه ایران به سوی قهقرای بی‌قانونی هستند. در واقع به جای حل مساله، به آن تن می‌دهند و از این طریق صورت مسأله را پاک می‌کنند. 
 
به طور قطع همه کسانی که با این تخریب مخالفت می‌کنند از یک جنس نیستند. هر کسی که خودسوزی زن و سخنان کودکان او را ببیند عصبانی و متاثر می‌شود و به دستوردهنده تخریب لعنت می‌فرستد. کسی هم که می‌بیند در این زمینه تبعیض فراوان وجود دارد بیش‌تر عصبانی می‌شود. ولی مسأله اصلی این است که آن خانم چرا در چنین وضعی قرار دارد؟ نه تنها او، بلکه تعداد بی‌شماری چون او هستند که یا در آلونک مشابه زندگی می‌کنند و یا حتی اقدام به این کار نیز نکرده‌اند. مگر با جلوگیری از این تخریب مشکلی حل می‌شود؟ جز اینکه مسأله اصلی کماکان حل نشده و به صورت نادرستی صورت آن پاک خواهد شد؟ 
 
اگر اول انقلاب بود و شاهد چنین وضعی بودیم، شاید قابل فهم بود، ولی 42 سال پس از انقلاب باید ارزیابی دقیقی از علل وجودی چنین پدیده‌ای را ارایه داد. در غیر این صورت همچنان با پدیده فقر و بی‌خانمانی و بدمسکنی و حاشیه‌نشینی و مشاغل کاذب و... مواجه خواهیم بود. 
 
هر گونه پرداختن به مسایل اجتماعی بدون ریشه‌یابی آنها موجب تشدید مشکلات و مسایل خواهد شد. متأسفانه همه مسایل ایران تحت‌الشعاع رقابت‌های سیاسی قرار گرفته و در قالب‌های کوتاه‌مدت و سطحی در دستور کار قرار می‌گیرد. سیاست‌های نادرست در نهایت مثل استخوان در گلو گیر خواهد کرد. اگر جلوی آلونک نشینی را نگیرند مثل قارچ همه شهرها را در بر می‌گیرد و اگر بگیرند این چنین موجب عصبانیت عمومی می‌شوند.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200