به گزارش ایرناپلاس، «اراذل و اوباش» یکی از اصطلاحاتی است که تعریف دقیقی برای آن وجود ندارد و همین موضوع بیم برخورد سلیقهای با این کلمه و استفاده گاه حتی سیاسی از آن را ایجاد میکند.
گهگاه شنیده میشود که در منطقهای یا مناطقی تعدادی از اراذل و اوباش دستگیر شدهاند. اما اراذل و اوباش چه کسانی هستند؟ به نظر میرسد تعریف دقیق و قانونی از اراذل و اوباش وجود ندارد و در تعریف عرفی به کسانی گفته میشود که به شرارت شهره باشند.
طرح برخورد و دستگیری اراذل و اوباش تهران هر چند وقت یکبار در گوشه و کنار کشور به ویژه در شهرهای بزرگ اجرا میشود، نمونه اخیر آن در اوایل مهرماه بود که با حضور سردار رحیمی رئیس پلیس پایتخت و سردار قاسم رضایی جانشین فرمانده ناجا در ستاد فرماندهی انتظامی تهران برگزار شد. پس از اجرای این طرح، در عکسها و ویدئوهایی که از افراد دستگیر شده منتشر شد، بیشتر آنها جواناند، با سر و وضعی عجیب و تتوهایی روی سر، صورت و بدن؛ برای خود قلدرانی هستند که هیچکس حق ندارد روی حرفشان حرف بزند. مدل مو، هیکل و نوع گفتارشان فرق دارد؛ جای تیزی، بریدگی، بخیه، خالکوبی و تتو به وفور و با هر مدل که تصور کنید بر سر و صورت و اندامشان نقش بسته است.
چند سالی است که طرح برخورد با اراذل و اوباش در تهران آغاز شده است و هر چند ماه، نیروی انتظامی اقدام به دستگیری تعداد زیادی از آنها در محلات مختلف تهران میکند. در این میان کسانی مشاهده میشوند که نه تنها آسایش مردم یک محله بلکه مردم بخشی از شهر را مختل کردهاند و پلیس بارها با دستگیری و حتی چرخاندن آنها در سطح شهر سعی در شکاندن ابهت و غرور آنها کرده است.
چند روز پیش سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران بزرگ در حاشیه اجرای پنجمین مرحله از طرح برخورد با اراذل و اوباش پایتخت در جمع رسانهها گفته بود: بنا به درخواست مکرر مردم برای برخورد با اوباش، پنجمین مرحله طرح مقابله با این افراد توسط فرماندهی انتظامی تهران بزرگ به اجرا درآمده است. در این طرح ۱۲۵ محله و مکان شامل قهوهخانه، سفرهخانه، باشگاههای بدنسازی، پارکها و تفرجگاهها که محل حضور اوباش بودند شناسایی شد و ۳۸۹ نفر از اوباش را بازداشت کردیم.
رئیس پلیس تهران افزود: «۴۶ نفر از اوباش بازداشت شده سطحدار و دارای سابقه هستند و باوجود اینکه بارها به جرم شرارت بازداشت شده بودند دوباره به اقدامات مجرمانه خود ادامه داده و به علت شرارت، نزاع و تخریب بازداشت شدند. همچنین ۲۸۴ نفر از این افراد در معابر و اماکن عمومی برای مردم و نوامیس ایجاد مزاحمت میکردند. ۲۲ نفر از این افراد جرایم خشن به عنف را مرتکب شده بودند و حتی بین آنها متهمی وجود داشت که مرتکب تجاوز به عنف شده بود.»
به گفته رحیمی، ۲۱ نفر از افراد شرور بازداشت شده علاوه بر اوباشگری، در امر توزیع مواد مخدر نیز مشارکت داشتند. رئیس پلیس تهران به کشف یک قبضه سلاح جنگی، ۸۳ قبضه سلاح سرد و ۱۳ قبضه شبهسلاح از اوباش بازداشت شده اشاره کرد و گفت: «در یک مورد ۶۳ کیلوگرم مواد مخدر از این افراد کشف و همچنین ۱۵ دستگاه خودرو و موتورسیکلت آنها نیز توقیف شد.»
این مقام ارشد انتظامی با یادآوری پلمب ۶۳ واحد صنفی که محل تردد و پاتوق اوباش بود، بیان کرد: «اماکن و اصنافی که اجازه دهند اوباش در آنها تردد داشته باشند یا به محلی برای پاتوق افراد شرور تبدیل شود، سه ماه پلمب شده و با متصدی واحد نیز برخورد قانونی صورت میگیرد.»
وی درباره اقدامات پلیس فتا در فضای مجازی برای مقابله با مروجان اوباشگری نیز گفت: «در این رابطه نیز ۲۴ تارنما که اقدام به ترویج فرهنگ اوباشگری میکردند رصد شد و عوامل مدیریت این صفحهها نیز بازداشت شدند. همچنین ۱۰ صفحه که خواسته یا ناخواسته فیلمهای اوباش را منتشر میکردند مسدود شدند و با گردانندگان آن نیز برخورد شد. تحرکات اوباش چه در فضای حقیقی و مجازی توسط پلیس رصد میشود و این افراد با برخورد سخت، شدید و قانونی مواجه خواهند شد.»
از زمان اجرای این طرح تاکنون و بعد از گذشت چند سال از آغاز طرح برخورد با اراذل، بیش از هزاران اوباش توسط پلیس دستگیر شدهاند و طبق انتظارها و با توجه به سخنان فرمانده انتظامی تهران، شهر باید خالی از اوباش شده باشد، اما چیزی که در عمل مشاهده میشود، گویای مطلبی دیگر است.
بهرام بیات، آسیبشناس اجتماعی در مورد دلایل خالی نشدن شهر از اراذل و اوباش با وجود اقدامات پلیس به ایرناپلاس گفت: «فرهنگ نوچهگری و نوچهپروری اساسا یک بحث تاریخی است و به امروز مربوط نمیشود. پیش از انقلاب حتی این موضوع در تهران بسیار بیشتر از امروز در برخی محلههای تهران یک سبک زندگی شده بود.
بیات ادامه داد: در مرحله بعد، این موضوع متاثر از بحث آسیبهای اجتماعی مانند افزایش بیحدوحصر حاشیهنشینی، افزایش مهاجرت از شهرستان به تهران، رشد جرم، ناهنجاریها و بزههای اجتماعی مانند دزدی، خفتگیری، زورگیری است. اما این موارد اما نقش تعیین کننده ندارند. به نظر من در این موضوع خاص نقش تعیین کننده به عواملی کنترلی برمیگردد. یک حالت آن کنترل با مکانیسمهای پیشگیرانه اجتماعی است و حالت دیگر هم کنترلهای پلیسی و فیزیکی است.
اگر این کنترل درست انجام میشد، میتوانست موثر واقع شود. در بحث کنترل دو نکته بسیار مهم است. یکی سیستم قضایی و دیگری سیستم پلیسی. در این بین هر دو سیستم ضعیف عمل کردهاند. در شناسایی و مدیریت این افراد و در مواجهه با این قشر حداقل در دو دهه اخیر ضعیف عمل کردیم.
وی افزود: از طرف دیگر، در قانون سیستم قضایی ما، این فرد فرقی برای آن ندارد؛ یعنی آمده است روی مصادیق تمرکز کرده؛ برای مثال اگر کسی دست کسی را بشکند، اگر اتفاقی باشد و یا در تصادف، مجازات آن دقیقا با کسی که افرادی را دور خودش جمع میکند و اساسا کارش این است، هیچ فرقی ندارد. این مجازات اساسا بازدارنده نیست. چون نظام حقوقی ما اصلا امکان نگاه کردن به زیرساختها را ندارد.
به تعبیر بیات، این نظام حقوقی فرد محور است و نمیتواند ساختار را ببینید. بنابراین امروز، خودِ سیستم قضایی ما، سیستم بازدارنده و زندانهای ما به بزرگترین محل برای پرورش اراذل و اوباش تبدیل شده است. این افراد وقتی وارد این زندان میشوند آنچه را بلد نیستند نیز میآموزند و پس از آزادی آنچه را آموختهاند در معرض نمایش قرار میدهند.
این آسیبشناس افزود: به این مساله در جامعهشناسی آسیبها «خرده فرهنگ» میگویند. خرده فرهنگ یک موجود زنده است و در گذر زمان خودش را بازتولید میکند. در واقع تولیدمثل میکند. شرایط اجتماعی، جامعهپذیری، بازنمایی رسانهای در بازتولید آن بسیار مهم است. یعنی مسالهای نیست که به راحتی از بین برود. زیرا طی یک فرآیند و یک پروسه تاریخی شکل گرفته است و باید با کار کارشناسی و دقیق با آن مواجه شد. طرحهای ضربتی و بعد رها کردن این افراد در دامن جامعه عملا اثری ندارد.
وی موضوع تاثیرگذار دیگر را خاصیت محلهها دانست و گفت: محلهگرایی یا محلهمحوری در کنار همه کارکردهای مثبتی که دارد، یکی کارکردهای منفیاش بازتولید این قشر (اراذل و اوباش) است.
برای مثال، در همین بحث آفتابه انداختن در گردن و گرداندن این افراد در محلههایی که زندگی میکنند نسلهای پایینتر این افراد وقتی میبینند که سرکردهها را میگردانند برایشان نوعی افتخار تلقی میشود. این ملاحظات جامعهشناخی را ما در فهم این مسائل رعایت نمیکنیم و به بازپروری و بازتولید ناهنجاریها دامن میزنیم.
به نظرم امروز، روزهای خوشمان را میگذرانیم. این خرده فرهنگ روزی دامن جامعه را میگیرد.
بیات اما در پاسخ به این پرسش که چه باید کرد، پیشنهاد داد: حتما مراکز نگهداری این افراد باید جدا باشد. مباحث حقوق بشری برای این افراد باید بازتعریف شود و باید شرایط بسیار سختی را در دوران محکومیت بگذرانند.
اما نکته مهمتر، بازنمایی رسانهای این مساله است که متاسفانه در رسانه ملی و سینماها به شکلهای مختلف بازنمایی میشود. زیرا این افراد به دلیل سرپیچی کردن، خود به خود به قهرمان کودکان تبدیل میشوند.
این آسیبشناس معتقد است: از طرفی دیگر شناسنامهدار کردن اراذل و اوباش و اقدامات کنترلی دستگاه های امنیتی و انتظامی بر تحرکات، رفتار و کردار آنان میتواند موثر واقع شود. رصد فضای مجازی از سوی پلیس فتا در زمینه تحرکات اراذل و اوباش نیز باید به طور مستمر پیگیری شود. فرهنگسازی از طریق تولیدات رسانهای موثر از سوی معاونت اجتماعی ناجا برای مدیریت افکار عمومی نیز بسیار نتیجهبخش خواهد بود.
به گفته بیات، تهیه مستندهای اجتماعی فاخر توسط رسانه ملی در زمینه تحرکات اراذل و اوباش و اقدامات بازدارنده پلیس و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی نیز از جمله اقداماتی است که آگاهی افراد جامعه را در زمینه پوشالی بودن ابهت اراذل و اوباش افزایش میدهد.
وی همچنین برگزاری نشستهای علمی و تخصصی با حضور پژوهشگران و دانشگاهیان در حوزه مسائل اجتماعی برای واکاوی علل و انگیزه شکل گیری اراذل و اوباش را از جمله راهکارهای حل این مساله میداند.