عصر ایران؛ سروش بامداد- قابل پیشبینی بود که سخنان حسن روحانی دربارۀ صلح امامحسن ع به کام کیهان خوش ننشیند و واکنش نشان دهند.
رییس جمهوری در آستانۀ 28 صفر گفته است: «امام حسن ع صلح کرد چون اکثریت جامعه صلح میخواست و وقتی به او اعتراض کردند گفتند شما 10 نفر یا 20 نفر همۀ مردم نیستید. وقتی اکثریت جامعه صلح میخواهد باید صلح را انتخاب کرد.»
کیهان اما رییس جمهوری را به «تحریف تاریخ» متهم کرده و نوشته است:
«روشن است که بحثهای جناب روحانی درباره صلح امام حuسن(ع) مربوط به سرنوشت مذاکرات هستهای است و رئیسجمهوری چندمینبار است که اصرار دارد صلح امام حسن(ع) را مصادره به مطلوب کند و به خیانت برخی خواص و فرماندهان لشکر در این صلح تحمیلی نپردازد؛ اما چرا؟!
آیا فصل خیانت یارانی مانند عبیدالله بنعباس را مطالعه نکرده یا تعمدی برای کتمان این فصل مهم وجود دارد؟! عبیدالله بن عباس، فردی با نفوذ و فرمانده لشکر امام حسن(ع) بود، اما به نصایح و هشدارهای امام(ع) هنگام مذاکره با معاویه و عمروعاص تمکین نکرد. معاویه، هم او را فریب داد و هم با رشوهای هنگفت خرید!
عبیدالله به همراه هشت هزار نفر، همان وسط جنگ، به جبهه دشمن پیوست! اگر صلح و نرمش قهرمانانه، برای امام حسن(ع) تدبیری شجاعانه محسوب میشود، برای ابنعباسها که در اطراف امام(ع) فراوان بودند، خیانت و ننگ و عار ابدی است.»
در پایان نیز آورده است:
«به فکر حل مشکلات مردم باشید نه تحریف تاریخ. بنابراین از سوی مردم دیگر مسموع نیست که رئیسجمهوری نسخۀ غلط سازش با دشمن را دوبار تجویز کند بلکه باید پاسخگوی خسارتهای حاصل از تجویز سال 92 باشد و از فرصت باقیمانده عمر دولت تدبیر و امید برای حل مشکلات متعدد معیشتی مردم استفاده کند. ضمن اینکه فریب افکارعمومی و تحمیل صلح به امام جامعه، رفتاری طاغوتی و عین خیانت است.»
می توان از این منظر نقد کرد که آیا این گزاره نادرست است که «اکثریت جامعه در زمان امام حسن صلح میخواست»؟ یعنی طالب جنگ با معاویه بودند و اگر «خواص» خیانت نمیکردند دمار از روزگار معاویه درمیآوردند؟
می توان گفت حل مشکلات مالی فعلی در گرو آزادسازی 40 میلیارد دلار پول بلوکه شده در بانکهای خارجی است. میتوان یادآور شد اگر از روز یکشنبه 27 مهر 1399 امکان خرید و فروش سلاح متعارف فراهم میآید به سبب همین برجام است و اگر برجام خسارتزا بوده چرا جلوی استمرار این خسارت را نمیگیرید و در مجلسی که حالا کاملا همسوست با یک طرح سه فوریتی قال قضیه را نمیکنید؟
این نوشته اما به خاطر طرح این سؤالات تحریر نمیشود. به قصد طرح سؤال مهمتری است. در همین یادداشت انتقادی و در آغاز از حسن روحانی با عنوان «حجتالاسلام» یاد شده است.
ریاست جمهوری و عنوان «عالیترین مقام رسمی کشور پس از رهبری» به کنار، دو بار تأیید «رجل مذهبی» بودن او از جانب شورای نگهبان هم به کنار، آیا یک «حجتالاسلام» با 72 سال سن و دهها سال عضویت در مجلس خبرگان رهبری تاریخ صدر اسلام را نمیداند؟
اگر نمیداند که چگونه حجتالاسلام و المسلمین و عضو خبرگان و رجل مذهبییی است و اگر میداند و در حال خیانت است چرا همچنان تحمل میشود و اگر میداند و درست میگوید چطور به تحریف و خیانت و رفتار طاغوتی متهم میشود؟
در این گفتار درصدد دفاع از کارنامۀ حسن روحانی خصوصا در دولت دوم نیستم که آن بحث دیگری است. اما این که یک «حجتالاسلام والمسلمین» با سابقۀ خطابه در پیش از انقلاب به تحریف تاریخ اسلام متهم شود بحث جالب و درخور تأملی است. نمیگویم ننویسند که اینها از موضع قدرت دربارۀ آیتالله سیستانی مرجع عالی تقلید هم مینویسند هر چند 48 ساعت بعد پس میگیرند. فقط می گویم جالب و درخور تأمل است.
می توان به یاد آورد در سال 84 هم وقتی آیتالله جوادی آملی تلویحا از کاندیداتوری آیتالله هاشمی رفسنجانی حمایت کرد برخی از شاگردان جوان در محفلی بر او خرده گرفتند و حتی شنیده شد که هُلشان دادهاند. گویا آقای جوادی آملی در واکنش به این رفتار گفته بود شما نظر مرا میخواهید یا من باید نظر شما را تکرار کنم؟
«حجتالاسلام» و «آیتالله» به قاعده باید با تاریخ و معارف اسلامی آشناتر باشد. اگر هست اینها چه میگویند و اگر نیست عنوان مذهبی چیست؟
آیا برای تاریخ صدر اسلام هم تنها یک قرائت، مقبول است؟
------------------------
بیشتر بخوانید: