در خبرهای روز گذشته آمده بود که دکتر اکبر عالمی (استاد سینما وتلویزیون) به دلیل ابتلا به کرونا راهی بیمارستان شده است و شکر خدای را که انگار حالشان خوب است و خود بیان کردهاند که: «هفته گذشته برای فیلمبرداری مستندی با سه نفر دیگر از همکارانم به یکی از بیمارستانهای تهران رفته بودیم و اگر چه تمام موارد ضروری را رعایت کردیم با این حال هر چهار نفر به کرونا مبتلا شدیم. حال عمومیام نسبت به دیروز بهتر شده ولی همچنان باید در بیمارستان بستری باشم.»
به این بهانه جا دارد یادی ازایشان کنیم که قطعا در تربیت سلیقه سینمایی بسیاری از علاقمندان و حتی سینماگران امروزی نقش بسزایی داشته است.
دکتر عالمی (متولد تیرماه ۱۳۲۴ در اهواز) فارغالتحصیل رشته سینما از دانشکده هنرهای دراماتیک و دارای مدرک دکترای سینما از انگلستان است. علاوه بر سالها تدریس و فیلمسازی عمده معروفیت دکتر عالمی به دلیل برنامههای سینمایی است که ایشان مجری و کارشناس آن بودند مانند «هنر هفتم» ، «سینما ماوراء» ، « سینما پنج» ، «سینما اقتباس» و ...
البته از همه مهمتر برنامه «هنر هفتم» که در دهه 70 با رویکرد تحلیل، نقد و بررسی فیلمهای مهم سینمای جهان محبوبیت بسیاری یافت و تا به امروز هم یاد و خاطره «هنر هفتم» و اجرای بی نقص دکتر عالمی در ذهن و خاطر علاقمندان به سینما برجای مانده است.
بارزترین خصوصیت دکتر عالمی در آن اجراهای بی نقص برنامههای سینمایی تسلط بر موضوع، لحن و بیانی با طمانینه و در شان ، تعاملی 2 طرفه با مهمان برنامه، ظاهری آراسته و ... بود که مخاطب تلویزیون را مسحور میکرد.
برنامه سینما ماوراء شبکه 4
خود دکتر عالمی درباره برنامه «هنر هفتم» گفته است: «وقتی برنامه «هنر هفتم» به من پیشنهاد شد فکر میکردم تلویزیون چه قدرت حیرت آوری دارد. با ترس مقدس برنامهها را اجرا میکردم و میگفتم تو میزبانی و میزبان مدام نباید دست در سفره دراز کند. برایان تریسی میگفت که وقتی وسط حرف کسی بپری انگار به او پشت پا زدی اما من سعی میکردم که تبادل داشته باشم.»
در مراسمی که از ایشان در سال 1393 تجلیل شد دکتر عالمی به چشمان دختر و پسرش قسم خورد تا بگوید، بعضی اوقات برای یک برنامه ۱۷ کتاب میخوانده است. این توضیح او از آن جهت بود که گویا همه فکر میکردند که در مورد فلسفه خیلی سواد دارد.
او از ترسهایی که برای اجرای برنامههایش داشت هم گفت: «اولین ترسم از اساتیدم یعنی هوشنگ کاووسی و خسرو سینایی بود که نکند چیزی را اشتباه بگویم و آنها بگویند که غلط است. دومین ترسم از دانشجویانم بود. در کلاس درس شما فقط درس نمیدهی بلکه چیزهایی هم میگیری. ترس سومم هم از مردمی بود که مالیات میدهند که یک مجری تلویزیونی جلوی آینه جلوهگری کند.
من با این ترس مقدس زندگی کردم. با همان ترس مقدس در کلاس درس و تلویزیون حاضر شدم. ولی همین امروز در رادیو میشنیدم که مجری گفت «راستیتش». آیا این زبان سعدی و حافظ و مولانا است؟ شما با این زبان دارید به فرزندان ما فارسی یاد میدهید؟ ما بچههای خود را در خانه میگذاریم و میرویم. این چه فارسی است که شما یاد آنها میدهید. الان دیگر خل شدهام. مردها زیر ابرو برمیدارند.»
در مصاحبهای دیگر هم دکتر عالمی بیان کرده بود: « به دلیل اینکه در «هنرهفتم» گردانندهی برنامه و مجری بودم، باید کمتر حرف میزدم؛ چرا که همیشه معتقدم میزبان حق ندارد بیشتر از مهمان در سفره دستش را دراز کند و همیشه باید بیشترین زمان را به مهمان داد؛ بنابراین ما هم بیشترین زمان را به مهمانان برنامه اختصاص میدادیم.»
وقتی که یک مقایسه ساده میکنیم از برنامههای سینمایی دکتر عالمی در تلویزیون و برنامههای کنونی مثل برنامه «هفت» پی میبریم چه روند رو به افولی داشتهایم. متاسفانه انگار کسی هم از مدیران تلویزیون اصلا براییشان مهم نیست. متاسفانه!
با آرزوی سلامتی برای دکتر اکبر عالمی.
من هم براش اولین کاری که کردم دعای سلامتی بود.
بعضی آدمها یکی اشون خیلی کمن برای این دنیا، عالمی یکی از آنهاست
و چکیده ای از هنر و سواد و معلومات بودن به راحتی کنار
گذاشته شدن
احتمالا منظورتون "مسحور" هست دیگه؟!!!