این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا، درباره کیفیت کتابهای درسی ادبیات در انتقال غنای ادبیات فارسی و کمک به آموزش زبان و رسمالخط صحیح فارسی به کودکان و نوجوانان اظهار کرد: از طرف موسسهای مسئولیت داشتم تا کتابهای درسی چند پایه را بخوانم و نظر بدهم؛ وقتی آنها را خواندم، چنگی به دل نمیزد.
او افزود: ما درسی به نام ادبیات داریم تا دانشآموز کمی احساس راحتی و با آن کیف کند، اما فضای تربیتی و آموزشی کتابهای درسی ادبیات، ذات ادبیات را خفه کرده است؛ یعنی به شعر یا داستانی که بچه باید از آن لذت ببرد، آنقدر چیزهای تعلیم و تربیتی چسباندهاند که بچه آن لذت خاص خودش را از آن نمیبرد.
اکبرپور در پاسخ به سوالی درباره میزان مشارکت نویسندگان و شاعران کودک و نوجوان در تدوین کتابهای درسی ادبیات گفت: الزامی ندارد که حتما خود شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان معاصر دخالت داشته باشند ولی حداقل آثارشان باید دخالت داشته باشد؛ یعنی اینکه یک ملاک باید برای ورود به کتاب درسی وجود داشته باشد؛ مثلا کتاب برگزیده سال، کتابهای برگزیده کانون، کتابهای برگزیده شورای کتاب کودک و ... .
این نویسنده کودکان و نوجوانان ادامه داد: منظورم این است که باید ملاکهای مشخصتری برای ورود مطالب به کتابهای درسی وجود داشته باشد. در غیر این صورت مثل آنچه تا حالا بوده از نویسندهها و شاعران خاصی استفاده میشود نه همه طیفهایی که برای کودکان و نوجوانان مینویسند.
احمد اکبرپور با اشاره به جای خالی مطالب طنز بیشتر در کتابهای درسی ادبیات بیان کرد: من فکر میکنم با این شرایط ما خیلی بیشتر از اینها به طنز نیاز داریم، حتی طنزهایی که در ادبیات کهن ما وجود داشتهاند، همیشه در افسانههای ما حرکات بازیگونه بوده؛ «منم منم بزک زنگولهپا، میپرم دوپا دوپا...». چیزهایی که حس همراهی، شعف و شادی به بچهها بدهد. نه اینکه اینها در کتابهای ادبیات نباشد، اما کم است. طنز باید خیلی بیشتر از اینها باشد؛ چون در ذات طنز خیلی تعلیم و تربیت نیست و در خودش رهایی دارد.